تعداد نتایج یافت شده : 2 (صفحه 1 از 1)
می دانستم که سومین شوهرم مخارجش را از راه سرقت خودرو تامین می کند ولی چاره ای نداشتم جز آن که چشمانم را روی خلافکاری هایش ببندم و در ارتکاب جرم با او همراه شوم، چرا که وقتی خمار می شدم همه فکر و ذهنم رسیدن به مواد مخدر بود، به همین دلیل دست به هر کاری می زدم
|
دیگر آب از سرم گذشته است من وارد دنیای زشتی ها شده ام و آن قدر در منجلاب فساد گرفتارم که به راحتی نمی توانم این دنیای خلافکاری را رها کنم.
|