به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری ساعت 22یکشنبه مأمور مخفی پلیس در حال گشتزنی در ایستگاه متروی دروازه‌دولت بود که به رفتارهای 2 پسر جوان و کم‌سن و سال مشکوک شد. مأمور پلیس 2 پسر جوان را زیرنظر گرفت و پس از دقایقی وقتی مطمئن شد که آنها در حال تقسیم‌کردن اموال مسروقه هستند به سمتشان رفت. او با معرفی خود به‌عنوان مأمور قصد بازرسی آنها را داشت که در آن لحظه یکی از آنها پا به فرار گذاشت و به سمت تونل رفت. همین کافی بود تا مأمور به تعقیب سارق فراری که برای فرار وارد تونل شده بود بپردازد. در جریان این تعقیب و گریز پسرجوان از داخل جیب کتش مقداری طلا خارج کرد و روی ریل‌ها ریخت و با سرعت هرچه تمام‌تر می‌دوید تا پلیس به او نرسد.
این تعقیب و گریز ادامه داشت تا اینکه قطار وارد تونل شد و جوان فراری و مأمور به‌صورت سطحی در برخورد با قطار زخمی شدند. با این حال مأمور پلیس به تعقیب ادامه داد تا اینکه پسر جوان را دستگیر کرد.این پسر جوان صبح دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و وقتی پیش روی بازپرس ایزدموسی قرار گرفت به سرقت اقرار کرد. او در توضیح ماجرا گفت: ساعتی پیش از دستگیری، همراه یکی از دوستانم به نام ناصر به سمت یکی از مناطق غرب تهران رفتیم تا از خانه‌ای سرقت کنیم. او از پنجره وارد ساختمان شد و من بیرون از خانه نگهبانی می‌دادم. پس از آن همدستم همه طلاهایی را که از داخل خانه دزدیده بود تحویل من داد.
وی ادامه داد: پس از سرقت همراه همدستم به مترو رفتیم و وقتی مأمور به ما مشکوک شد و از آنجا که طلاها در اختیار من بود مجبور به فرار شدم. تنها فکری که در آن لحظه برای فرار از دستگیری به ذهنم رسید این بود که وارد تونل شوم اما همدستم فرار کرد.
متهم که سابقه دار است در بازجویی‌ها گفت که یک‌ماه قبل از زندان آزاد شدم و چون بیکار بودم و پولی برای تأمین مخارج زندگی نداشتم به ناچار دوباره تصمیم به دزدی گرفتم. این متهم که عکس 2 گرگ روی بدنش خالکوبی کرده است، گفت: خالکوبی را در شهرستان انجام دادم چون علاقه زیادی به خالکوبی داشتم. او با نشان دادن تصویرخالکوبی شده روی بدنش گفت: من گرگی تنها و خسته درمیان سگ‌های گله هستم.
به گزارش همشهری، این متهم برای انجام تحقیقات بیشتر و شناسایی جرایم احتمالی دیگر در اختیار مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و جست و جو برای دستگیری همدست فراری او ادامه دارد تا ابعاد پنهان ماجرا آشکار شود.
