![]() |
قتل همسر در رشت؛ دستگیری در تهرانمرد دو زنه پس از قتل همسر دومش زندگی مخفیانهای در پیش گرفت اما پس از ۲ سال فرار در پایتخت دستگیر شد. |
به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین این جنایت اسفند سال 92 در شهرستان رشت رخ داد. در آن زمان دختر نوجوانی وقتی از مدرسه تعطیل شد و به خانهشان برگشت با جسد خونین مادرش روبهرو شد و وحشت زده پلیس را خبر کرد. تیم جنایی وقتی در محل حاضر شدند خانه را بههم ریخته دیدند و این یعنی پیش از جنایت، درگیری رخ داده بود.
چیزی که در قتلگاه نظر تیم تحقیق را بهخود جلب کرد وجود دبهای پراز طلا بود که کمی آن طرفتر از جسد دیده میشد. دختر قربانی میگفت که همه این طلاها متعلق به مادرش بوده و او معمولا طلا و جواهراتش را در کمدش نگه میداشت. پس این احتمال وجود داشت کسی که طلاها را داخل دبه ریخته، عامل جنایت بوده است.
اما این فرد چهکسی بود و چرا طلاها را با خودش نبرده بود؟کارآگاهان در تحقیق از فرزند مقتول دریافتند که زن جوان و شوهرش از مدتها قبل با هم اختلاف داشتند، پس این احتمال وجود داشت که جنایت از سوی شوهر وی صورت گرفته باشد. این فرضیه وقتی به قطعیت رسید که کارآگاهان پی بردند شوهر مقتول به نام مجید همزمان با جنایت فراری شده است و هیچکس اطلاعی از مخفیگاه وی ندارد. در چنین شرایطی، پرونده جنایت در دادسرای جنایی رشت گشوده شد و تیمی از کارآگاهان جستوجو برای پیداکردن ردی از متهم را آغاز کردند.
- پایان 2سال زندگی مخفیانه
حدود 2سال از جنایت گذشته و هنوز ردی از متهم بهدست نیامده بود تا اینکه اطلاعات مهمی در اختیار پلیس قرار گرفت؛ اطلاعاتی که نشان میداد متهم تحت تعقیب به پایتخت فرار کرده و زندگی مخفیانهای را در پیش گرفته است. همین کافی بود تا مأموران پلیس تهران با همکاری پلیس رشت وارد عمل شوند و با شناسایی مخفیگاه متهم، او را روز دوشنبه دستگیر کنند.
متهم پس از دستگیری به شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی قاضی ایلخانی قرار گرفت به قتل همسرش اقرار کرد. او درخصوص جزئیات ماجرا چنین گفت: طاهره (مقتول) همسر دوم من بود و از او 2فرزند داشتم. البته با اجازه همسر اولم با او ازدواج کرده بودم. گاهی به خانه همسر اولم میرفتم و گاهی هم پیش طاهره بودم. در این مدت سعی کردم چیزی برای هیچ کدام از آنها کم نگذارم. طاهره عاشق طلا بود و من از ابتدای زندگی با او برایش همیشه طلا میخریدم، اما این اواخر توقعش بالا رفته بود.
از من ماشین مدل بالا و خانه مجلل میخواست. از سویی رابطهام با همسر اولم هم زیاد خوب نبود و کمتر به خانه او میرفتم. طاهره هم بدخلقی میکرد و میگفت اگر خواستههایش را عملی نکنم، از من جدا میشود. این اواخر حتی مرا به خانه هم راه نمیداد و بعضی از شبها مجبور بودم در پارک و خیابان بخوابم. این وضعیت تا چند روز قبل از حادثه ادامه داشت و من هر بار که از سرکار به خانه میرفتم و همسرم مرا راه نمیداد باید سراغ کلیدساز محله مان میرفتم.
اگر شانس میآوردم و او مغازهاش را تعطیل نکرده بود به خانه ما میآمد تا قفل در را باز کند تا من بتوانم وارد خانه شوم. اما اگر مغازه تعطیل شده بود من دیگر اجازه ورود به خانهام را نداشتم. از این وضعیت خسته شده بودم تا اینکه ظهر روز حادثه وقتی به خانه آمدم همسرم با یک چاقوی قصابی مرا تهدید کرد و خواست که بیرون بروم.
با هم درگیر شدیم و حتی دستانم زخمی شد. من که عصبی شده بودم، چاقو را از دستش گرفتم و به جانش افتادم. آنقدر عصبی بودم که اصلا کنترلی بر رفتارم نداشتم. پس از قتل هم همه طلاهایش را داخل دبه ریختم و میخواستم خانه را به همراه طلاهایش به آتش بکشم اما پشیمان شدم و فرار کردم. مرد میانسال گفت: در این مدت در شهرهای مختلف ازجمله مشهد، گرگان، شهرهای شمالی و... آواره بودم. این اواخر هم به تهران آمدم و خانهای اجاره کردم اما سرانجام گیر افتادم.به گزارش همشهری، هماکنون پرونده با دستور قاضی جنایی، به همراه متهم به شهرستان رشت فرستاده شده است.