فرار از دام سیاه آدمربایان با یک پیامکاختلاف و دعوای ۲ همکلاسی ۱۲ ساله در مدرسه، پایان عجیبی داشت. |
به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین برادر یکی از آنها با اجیرکردن 2آدمربا نقشه سیاهی برای دیگری کشید اما گروگان زیرکتر از این حرفها بود و دقایقی پس از آدمربایی راهی برای فرار پیدا کرد. 2هفته پیش مرد میانسالی در محل کارش بود که پیامکی از پسر 12سالهاش دریافت کرد. متن پیامک چنین بود: «مرا ربودهاند، خواهش میکنم نجاتم دهید». مرد میانسال وحشتزده از روی صندلی بلند شد و با پسرش تماس گرفت. او به آرامی صحبت میکرد و آدرس خانهای که آدمربایان او را در آنجا زندانی کرده بودند، در اختیار پدرش قرار داد. دقایقی بعد از این تماس پدر نگران راهی کلانتری شد و همراه مأموران به آپارتمانی در غرب تهران رفت که پسرش آدرس آنجا را داده بود. آنها پس از حضور در خانه پسر نوجوان را نجات دادند و 2آدمربای 20ساله را هم دستگیر کردند اما انگیزه آدمربایان چه بود؟
- نقشه سیاه
کارآگاهان در ابتدا به تحقیق از پسر 12ساله پرداختند. او به کارآگاهان چنین گفت: ساعتی قبل پس از بازگشت از مدرسه در یکی از کوچههای خلوت این دو جوان که سوار بر موتور بودند به سمت من آمدند. ابتدا فکر کردم خفتگیر هستند. برای همین پول و موبایلم را داخل جورابم پنهان کردم. آنها اما نیت دیگری در سر داشتند و میخواستند با ربودن من نقشه شیطانی خود را اجرا کنند.
وی ادامه داد: یکی از آنها چاقویی از جیبش بیرون آورد و با تهدید مرا به زور سوار موتور کرد. آنها مرا به چند کوچه آنطرفتر بردند و با زور و تهدید وارد یک ساختمان مسکونی شدند. در بین راه آنها مرتب میگفتند که اگر حرفی بزنم مرا به قتل میرسانند. من هم از ترس جانم جرأت نکردم حرفی بزنم.
آدمربایان مرا به داخل آپارتمانی بردند. از حرفهایشان فهمیدم که به دستور فرد دیگری مرا ربودهاند و منتظر او هستند و میخواهند مرا مورد آزار و اذیت قرار دهند. اما زمانی که هر دو حواسشان پرت بود، موبایلم را از داخل جورابم بیرون آوردم و برای پدرم پیامک فرستادم. پس از آن آدرس خانه را در اختیار او قرار دادم که خوشبختانه پیش از اینکه آنها نقشه سیاهشان را عملی کنند، مأموران رسیدند.
پسر 12ساله به مأموران گفت که آدمربایان با موبایلشان با جوانی به نام سعید حرف میزدند و به او میگفتند که «ما سوژه را ربودهایم، زودتر خودت را برسان.»
این یعنی پشت پرده ماجرا جوانی به نام سعید پنهان شده که نقشه آدمربایی را او کشیده بود. در چنین شرایطی بازجویی از 2جوان آدمربا شروع شد. آنها خود را بیگناه میدانستند و مدعی بودند که ماجرا آدمربایی نیست و آنها فقط قصد اذیتکردن نوجوان 12ساله را داشتهاند اما بازجویی از آنها آنقدر ادامه یافت تا اینکه حقیقت را برملا کردند.
- درگیری در مدرسه
«پسری به نام سعید نفری 500هزارتومان پول به ما داده بود تا پسر 12ساله را ربوده و او را به آپارتمانی که کلیدش را به ما داده بود، منتقل کنیم.» این اعترافات آدمربایان دستگیرشده بود. آنها ادامه دادند: سعید از قبل پسرنوجوان را به ما نشان داده بود و روز حادثه با تهدید او را ربودیم.
قرار بود سعید هم به آنجا بیاید تا هر سه، گروگان را مورد آزار و اذیت قرار دهیم اما فکرش را نمیکردیم که پیش از اجرای نقشه، لو برویم. ما وقتی پسر نوجوان را ربودیم، حتی او را بازرسی بدنی کردیم اما او موبایلش را داخل جورابش پنهان کرده بود. متهمان در ادامه درباره انگیزه سعید از این آدمربایی پرسیدند و یکی از آدمربایان اجیر شده گفت: سعید به ما گفته بود که گروگان همکلاسی برادر 12سالهاش است.
ظاهرا مدتی قبل بین گروگان و برادر سعید درگیری رخ داده و برادر سعید حسابی کتک خورده بود. او هم وقتی از این ماجرا باخبر شد نقشه آدمربایی کشید تا از کسی که برادرش را کتک زده بود، انتقام بگیرد.»به گزارش همشهری، پس از اعترافات متهمان، قاضی سیفی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران برای متهمان قرار قانونی صادر کرد و تحقیقات برای دستگیری سعید شروع شد.