استانداردسازی با کارت بینالمللی معلولیتکارت بینالمللی معلولیت کارتی است که برای افراد معلول صادر میشود و چیزی که آن را بینالمللی میکند این است که قرار است کارتهای جدید معلولیت بر اساس طبقهبندی بینالمللی آیسیاف صادر شود. |
سهیل معینی رئیس هیاتمدیره انجمن باور در مورد استانداردسازی با کارت بینالمللی معلولیت در روزنامه آرمان نوشت: آیسیاف یک طبقهبندی بینالمللی کارکردهای بدن و محدودیتهای عملکردی آن است. سازمان بهداشت جهانی آن را وضع کرده و استانداردی برای طبقهبندی و شناسایی افراد معلول است که نوع و شدت معلولیت افراد را مشخص میکند. قرار است از این به بعد تشخیص نوع و شدت معلولیت افراد تحت پوشش بهزیستی براساس این طبقهبندی استاندارد صورت بگیرد. در صورتی که این طرح محقق شود تحولی بزرگ است زیرا متأسفانه تاکنون استاندارد بینالمللی و محکمی برای تشخیص معلولیت در سازمان بهزیستی وجود نداشته است. به همین دلیل افراد معلول طبق یک معیار سنجیده نمیشدند. برای همین ممکن بود یک فرد در شهرستان معلولیتش 60 درصد تشخیص داده شود درحالی که وقتی برای کمیسیون دیگری مورد ارزیابی قرار میگرفت ممکن بود درصد معلولیتش بالا یا پایین برود و همین مساله میتوانست روی امتیازاتی که فرد دریافت میکند تأثیرگذار باشد.
به همین دلیل این ضرورت وجود داشت که کمیسیونهای تشخیص نوع و شدت معلولیت سازمان بهزیستی، براساس یک استاندارد عمل کنند. خوشبختانه قرار شده است این کار براساس استاندارد آیسیاف انجام شود و از آنجا که آیسیاف طبقهبندی بینالمللی است، کدی که در کارت معلولیت افراد قرار میگیرد یک کد بینالمللی است که فرد اگر با این کارت معلولیت هر جای دنیا هم برود و یک متخصص تشخیص توانبخشی کد او را ببیند میتواند بدون دیدن خود شخص، تشخیص دهد که نوع معلولیت او چیست، شدت آن به چه صورت است و در چه نواحیای از بدنش چه محدودیتهایی دارد. این کارت هیچ تأثیری روی بهبود خدمات ارائه شده به معلولان ندارد.
به نظر من یکی از فایدههای این کارت این است که وقتی یک فرد معلول در دنیا حرکت میکند نوع معلولیتش بر اساس یک استاندارد بینالمللی تشخیص داده میشود و فایده دیگر آن در داخل کشور این است که باعث یکسانسازی سنجش نوع و شدت معلولیت براساس یک استاندارد بینالمللی میشود که بر اساس آن تمام افراد با یک شاخص سنجیده شوند. ولی بیش از این دو مورد فایده دیگری ندارد و بینالمللی بودن آن به معنی دریافت خدمات بیشتر نیست. چون کدی که صادر میشود یک کد بینالمللی است و در همه جای دنیا قابل شناسایی است.
برای نمونه یک متخصص توانبخشی در آلمان اگر کارت معلولیت یک معلول ایرانی را ببیند برای تشخیص نوع و شدت معلولیت فرد احتیاجی به دانستن زبان فارسی ندارد بلکه با دیدن کد میفهمد که فرد چه شرایطی دارد. برای صحبت در مورد وضعیت معلولان و راههای بهبود وضعیت آنان، برای هر معلولیت لازم است بر اساس شرایط آن سخن گفت. در حوزه معلولان اخیرا تحول جدیدی اتفاق نیفتاده است. فقط در حال حاضر بحثی که وجود دارد لایحه حمایت از حقوق معلولان است که رئیس سازمان بهزیستی چند روز پیش در مراسم سمنهای سلامت وزارت بهداشت، بر اینکه هفته آینده این لایحه به مجلس فرستاده شود تأکید کرد.
ولی مسالهای که این لایحه دارد این است که متأسفانه در جریان بررسی آن در هیات دولت این لایحه به دو بخش تقسیم شده و قرار است که بخشی از آن در قالب مصوبات هیات دولت به دستگاههای اجرایی فرستاده شود و بخش دیگری از آن به صورت لایحه به مجلس فرستاده شود که این مساله به ایجاد دو مشکل مهم منجر میشود؛ از یکسو در بخشی که در اختیار دولت است امکان ابطال مصوبات آن در دولتهای آینده بیشتر میشود در حالی که اگر کلیت لایحه قانون لازمالاجرا برای تمام دولتها شود امکان ابطال آن وجود ندرد. از سوی دیگر، چون لایحهای که به مجلس میرود، شکسته شده است و بسیاری از مواد آن در قالب مصوبات ابلاغ میشود از کلیت واحد خود خارج شده است و مواد آن به جزیرههایی تبدیل شدهاند که بیارتباط با همدیگر هستند.
در نتیجه لایحه از استحکام حقوقی که لازم است در مجلس داشته باشد دور شده است. امیدواریم دولت در این مساله تجدیدنظر کند. هر چند هدف از شکسته شدن لایحه این بوده است که دولت بخشهایی را که به خودش مربوط بوده را هر چه سریعتر اجرایی کند که این خوب است ولی با توجه به توضیحاتی که داده شد این خود به مشکلات بعدی منجر میشود. برای همین ضروری است که دولت این لایحه را بهطور جامع و یکپارچه تصویب کند و آن را به مجلس بفرستد و در صورتی که مجلس آن را به تصویب برساند لازمالاجرا شود.