ادب کردن خواستگار با نقشه آدمربایی۳مرد جوان که وانمود میکردند مأموران پلیس آگاهی هستند به هواخواهی از زنی جوان خواستگار سابق او را ربودند اما چند روز بعد تحقیقات پلیس باعث دستگیریشان شد. |
چند روز قبل مردی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و گفت که روز گذشته از سوی 3مرد ناشناس ربوده شده است. او گفت آدمربایان بعد از چند ساعت زندانی کردنش او را رها و تهدید کردهاند دوباره هم به سراغش خواهند رفت. شاکی وقتی در برابر بازپرس محسن مدیرروستا قرار گرفت درباره آنچه رخ داده بود، گفت: ساعت 9صبح میخواستم از خانهام در خیابان بهار خارج شوم که 3مرد جوان از یک دستگاه خودروی پژو 405نقرهایرنگ پیاده شدند و گفتند مأموران پلیس آگاهی هستند و باید مرا بازداشت کنند. آنها سلاح، بیسیم، دستبند و شوکر داشتند و بدون اینکه به من حکمی نشان دهند بازداشتم کردند.
آنها مرا به نزدیکی یکی از پایگاههای پلیس آگاهی بردند و چند دقیقه مقابل آنجا توقف کردند. من جرمی مرتکب نشده بودم و هنوز نمیدانستم چرا بازداشت شدهام. با این حال باورم شده بود که آنها واقعا پلیس هستند. یکی از آنها چشمانم را بست و خودرو به راه افتاد. ما حدود 2ساعت در راه بودیم تا اینکه بالاخره مرا مقابل ساختمانی پیاده کردند. من با چشمان بسته پلههای ساختمان را بالا رفتم و به طبقه سوم رسیدم.
در آنجا مرا روی یک صندلی نشاندند و گفتند میخواهند از من بازجویی کنند. آنها میگفتند من با گروهکهای تروریستی ارتباط دارم و باید به این موضوع اعتراف کنم. آنها تهدیدم کردند اگر به این رابطه اعتراف نکنم در بازداشتشان باقی میمانم و حتی پدر و مادرم را هم بازداشت خواهند کرد. شرایط سختی بود اما بالاخره چند ساعت بعد از من تعهد گرفتند و گفتند باید بیشتر مراقب باشم و الا باز هم به سراغم میآیند و در نهایت مرا در جادهای دورافتاده آزاد کردند. شاکی ادامه داد: وقتی از آنجا بیرون آمدم مطمئن شدم که آنها مأموران قلابی بودند و بهاحتمال زیاد از سوی فردی که با من دشمنی دارد اجیر شدهاند.
به این ترتیب بازپرس مدیرروستا به کارآگاهان پلیس آگاهی دستور داد در اینباره تحقیق کنند. در جریان تحقیق از شاکی او نخستین سرنخ را در اختیار پلیس گذاشت و گفت: مدتی قبل با دختر جوانی به نام رعنا آشنا شدم و میخواستم با او ازدواج کنم اما در نهایت از این کار منصرف شدم. از همان موقع بود که او تهدیدم کرد که این کار را تلافی میکند. از سوی دیگر چند روز قبل نیز رعنا از طریق تلفن همراه مردی ناشناس با شاکی تماس گرفته و او را تهدید کرده بود. در چنین شرایطی دختر جوان احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او حاضر نشد دست داشتن در آدمربایی را برعهده بگیرد اما وقتی درباره شماره فرد ناشناسی که از طریق آن با شاکی تماس گرفته بود بازخواست شد، گفت که خط تلفن مربوط به یکی از دوستانش به نام تقی است. از آنجا که ممکن بود تقی در آدمربایی دست داشته باشد مأموران او را بازداشت کردند.
این مرد در همان بازجوییهای اولیه به ربودن شاکی اعتراف کرد و گفت با همدستی 2نفر دیگر به نامهای فرشاد و رامین نقشه این آدمربایی را طراحی و اجرا کرده است. او ادامه داد: شاکی از مدتها قبل با رعنا آشنا شده و به او وعده داده بود بهزودی به خواستگاریاش میآید اما زیر حرفهایش زد. من وقتی از این موضوع با خبر شدم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم به همین دلیل روز حادثه همراه 2 نفر از دوستانم جلوی خانه او رفتیم و درحالیکه دستبند و بیسیم همراه داشتیم وانمود کردیم مأمور پلیس آگاهی هستیم و باید او را بهدلیل مسائل امنیتی بازداشت کنیم. شاکی هم در برابرمان مقاومتی نکرد و سوار خودرو شد.
سپس برای آنکه او را بترسانیم به نزدیکی یکی از پایگاههای پلیس آگاهی رفتیم و او وقتی تابلوی پایگاه را دید بیشتر ترسید. همان موقع به او چشمبند زدیم و او را به محلی دور افتاده بردیم و در آنجا او را تهدید کرده و چند ساعت بعد آزادش کردیم. ما بدون آنکه رعنا از نقشهمان چیزی بداند این کار را کردیم و فقط میخواستیم او را بترسانیم و هیچ آسیبی به وی نزدیم. 2 متهم دیگر نیز وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند به مشارکت در آدمربایی اعتراف کردند. براساس این گزارش هماکنون تحقیقات در اینباره ادامه دارد.