جزئیات اسیدپاشی زن آشنا به سیمازن اسیدپاشی که در اقدامی انتقامجویانه دختر دهدشتی را هدف حمله قرار داده است تحت تعقیب ویژه قضایی قرار گرفت. |
تحقیق از «سیما» روی تخت بیمارستان سرنخ اصلی را در اختیار بازپرس دادسرای دهدشت قرار داد. عصر 30 شهریور ماه سال جاری فریادهای «سوختم سوختم» دختر جوانی فضای پارک مرکزی شهر دهدشت را فرا گرفت. همه میدیدند دختر جوان که سر و صورتش به شدت آسیب دیده به اطراف میدود و همزمان زنی از این صحنه در حال فرار است.
رهگذران که فهمیده بودند دختر جوان هدف اسیدپاشی قرار گرفته است وقتی «سیما» با نالههای ضعیفی روی زمین افتاد و نیمه بیهوش شد همزمان با پلیس 110 و اورژانس تماس گرفتند و آنان را در جریان قرار دادند. تکنیسینهای اورژانس بلافاصله خود را بالای سر دختر سوخته رساندند و در حال انتقال «سیما» به بیمارستان امام خمینی (ره) دهدشت بودند که پلیس نیز سررسید و به تحقیقات میدانی دست زد. کسانی که در صحنه اسیدپاشی دور «سیما» حلقه زده بودند به مأموران گفتند پس از شنیدن فریادهای سوختم سوختم دختر جوان به سمت وی برگشته و دیدهاند زنی در حال فرار از صحنه است.
پزشکان به خاطر شدت سوختگی «سیما» وی را به بیمارستان سوانح و سوختگی فرستادند تا تحت درمان تخصصی قرار گیرد. «سیما» که 80 درصد سوختگی با اسید داشته و صورتش به شدت صدمه دیده است وقتی پلیس را بالای سر خود دید سرنخی از زن آشنایی که وی را هدف اسیدپاشی قرار داده است در اختیارشان قرار داد. این دختر نالهکنان گفت: زن آشنا صدایم کرد، وقتی به سمتش برگشتم دیدم ظرفی پر از مایع در دستانش است. بدون آنکه حرفی بزند آن مایع را به صورتم پاشید، شدت سوختگی به اندازهای بود که چیزی نفهمیدم و پس از فریاد زدن بیهوش روی زمین افتادم.
تحقیقات پلیسی و قضایی نشان میداد سیما قربانی اسیدپاشی به خاطر انتقامجویی زنانه شده است و زن آشنا با نزدیک شدن به دختر جوان نقشه شومش را عملی کرده و در یک فرصت مناسب روی دختر جوان اسید پاشیده است. بنابر این گزارش، بازپرس دادسرای دهدشت دستور داد تیمی از پلیس آگاهی تهران به تحقیقات ویژه دست زده و با دستگیری زن اسیدپاش از این جنایت هولناک رازگشایی کند.
تحلیل کارشناسی
مصطفی آب روشن عضو انجمن جامعهشناسی ایران با توجه به آمارها و پژوهشهای بهعمل آمده شاهد افزایش نگرانکننده خشونت و پرخاشگری در جامعه هستیم که این شیوه رفتاری نابهنجار، بهعلت تکرار و انتشار در شبکههای اجتماعی به عنوان یک الگوی رفع حل مسأله آموخته شد و در ذهن افراد عادی سازی میشود. اسیدپاشی نشان از اوج تنفر و کینهورزی فرد اسیدپاش دارد که بیشتر در مباحث ناموسی و خیانت متبلور میشود که یکی از پیامدهای بحران اخلاقی در جامعه است.
از منظر جامعهشناختی افزایش تعاملات افراد در جامعه، تراکم اخلاقی بیشتری را بهوجود میآورد. بخصوص در عصری زندگی میکنیم که با ابزارهای رسانهای نوظهور و شبکههای اجتماعی این تعاملات روند رو به رشدی پیدا کرده است که متأسفانه در این روند چارچوبهای اخلاقی و دینی در جامعه کمرنگ شده است که باید به عنوان زنگ خطری مورد توجه متولیان امور فرهنگی قرار گیرد.