مرگ آرش به خاطر دختر مورد علاقه دوستشپرونده انتقام گیری مرد جوانی که دوستش را به خاطر دختر مورد علاقه اش به قتل رسانده است برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. |
پلیس، مهر سال گذشته در جریان تیراندازی و مرگ مردی جوان قرار گرفت که به دلیل اصابت گلوله به قلبش از پا درآمده بود. با حضور پلیس در محل حادثه مشخص شد مقتول آرش نام دارد و از افراد سابقه داری است که پیش از این بهخاطر نزاع در زندان بود. وقتی حاضران در این درگیری تحت بازجویی پلیس قرار گرفتند، مشخص شد گلوله از سلاح جوانی به نام پوریا شلیک شده است.
پوریا به دستور بازپرس پرونده تحت پیگرد قرار گرفت و یک هفته بعد در حالیکه قصد فرار داشت بازداشت شد. این جوان جزییات قتل و خصومت چندسالهاش را با مقتول توضیح داد و گفت: «یک سال قبل با دختری به نام کیمیا آشنا شدم و به او دل بستم. کمکم رابطه من و کیمیا خیلی نزدیک شد. او تنها دختری بود که دوست داشتم برای همیشه در زندگیام بماند. تا اینکه مدتی بعد از این آشنایی، نزاع خیابانی در محلهمان درگرفت که من هم در آن شرکت داشتم. درگیری بین دوستان من و آرش بود. در این درگیری چندنفر را با قمه زخمی کردم. در نهایت هرکسی که در نزاع شرکت داشت به زندان محکوم شد. خصومت من و آرش از آن درگیری شروع شد و اختلافاتمان حتی در زندان هم ادامه داشت. آرش زودتر از من آزاد شد و من همچنان در حبس بودم تا اینکه مبلغ دیهای را که باید به مجروحان میدادم تهیه و پرداخت کردم. وقتی از زندان بیرون آمدم متوجه شدم در نبود من آرش کارهایی کرده است.»
متهم در ادامه اعترافاتش گفت: «آرش در این مدت سراغ کیمیا رفته و آزارش داده بود تا از من انتقام بگیرد هرچند کیمیا ابتدا انکار میکرد و میگفت مسالهای نبوده است اما وقتی دوستانم همهچیز را به من گفتند متوجه شدم این موضوع واقعیت دارد. بعد از آن کیمیا مجبور شد همهچیز را به من بگوید. این موضوع مرا به شدت ناراحت کرد. منتظر فرصتی بودم تا از آرش انتقام بگیرم. به او پیغام دادم که انتقام خواهم گرفت. آرش هم منتظر فرصت بود تا با من درگیر شود. روز حادثه ساعت دو شب بود که به من تلفن زد و گفت اگر جرات داری به جایی که میگویم بیا. او آدرس را به من داد.
از برادرم خواستم تا مرا به آنجا برساند. البته به او نگفتم موضوع چیست گفتم قرار است با دوستانم دورهم جمع شویم. برادرم مرا پیاده کرد و رفت. من وارد ساختمان شدم و دیدم چند مرد با قمه منتظرم ایستادهاند. آرش هم میان آنها بود اسلحه را کشیدم و دو تیر به سمت آرش شلیک کردم که یکی از آنها به قلبش برخورد کرد. بعد از آن فرار کردم و به یکی از شهرهای اطراف تهران رفتم. مدتی در آنجا مخفی بودم. با برادرم تماس گرفتم و موضوع را گفتم و کمک خواستم. وقتی او به خانهای که مخفی شده بودم آمد ماموران هم همراهش بودند. میخواستم فرار کنم اما نتوانستم و بازداشت شدم.
متهم درباره اینکه سلاح را چگونه تهیه کرده بود، گفت: «مدتی قبل از حادثه با دختری به نام ریحان آشنا شده بودم. او در شمال کشور زندگی میکرد به من گفت یک سلاح دارد که یک میلیون تومان میفروشد. من هم آن را خریدم.» پوریا درباره نقش برادرش در این قتل گفت: «شاهدان گفته اند برادرم مرا به محل رسانده. این درست است اما او در این قتل نقشی نداشت و اصلا نمی دانست من برای چه به آنجا میروم ضمن اینکه هنگام بازگشت هم او رفته بود و من با یک راننده دیگر فرار کردم و مبلغ کلانی به او پول دادم.»
بعد از پایان بازجوییها با توجه به مدارک به دستآمده، کیفرخواست برای پوریا به اتهام قتل عمدی و برادرش به اتهام معاونت در قتل صادر شد. بنا بر این گزارش پرونده اکنون برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است و متهمان به زودی محاکمه میشوند.