دسترسی به وسایل توانبخشی حق معلولان استدسترسی به وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی جزو حقوق اولیه و اساسی معلولان است. |
به گزارش ایران سپید سهیل معینی در مورد دسترسی به وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی به معلولان می گوید: میتوان این وسایل را به دو دسته اصلی تقسیم کرد. دسته اول وسایلی هستند که با شاخص سلامت معلولان در ارتباط هستند یعنی، این وسایل اگر تامین نشوند سلامت معلولان به خطر میافتد. در نظر بگیرید یک معلول ضایع نخاعی احتیاج به خدمات فیزیوتراپی، آب درمانی و ... دارد. برای اینکه این خدمات ارائه شود لازم است وسایلی وجود داشته باشد که اگر این وسایل نباشد یعنی، سلامت این قشر از معلولان به خطر میافتد. دسته دوم وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی وسایلی هستند که مربوط به نیازهای اولیه معلولان نیست اما، وجود آنها به دلیل اینکه مشارکت اجتماعی آنها را تضمین میکند لازم است. فرد ضایع نخاعی نیازمند ویلچر است تا با استفاده از آن به خیابان بیاید یا یک نابینا باید عصای مخصوص داشته باشد تا بتواند در خیابان تردد کند. در همه جای دنیا ساز و کارهایی برای تامین این وسایل وجود دارد. این وسایل یا تحت پوشش بیمهها هستند یا اینکه دولت به صورت حمایتی آنها را در اختیار معلولان قرار میدهد. در کشورهای پیشرفته بیمهها سالانه برای هر فرد معلول یک عصای مخصوص تهیه میکنند و حتی در مواردی یارانههای ویژه معلولان که زمینه کار و فعالیت آنها و همچنین حضورشان در دنیایی که دنیای ارتباطات و اطلاعات است را فراهم میکند، را پوشش میدهند. در ایران در این حوزه وضعیت مناسبی نداریم. نه تنها بیمهها پوشش کافی و مناسبی ندارند که کمکهای حمایتی نیز راضی کننده نیست. در سالهای اخیر تلاش شده است تا کاستی موجود در حوزه بیمهها با حمایتهای دولتی برای مثال با حمایتهای سازمان بهزیستی حل شود. در واقع، سیاست به این صورت بوده است که عنوان شده است حالا که بیمهها وسایل توانبخشی را به اندازه کافی پوشش نمیدهند، سازمان بهزیستی به معلولان کمک میکند. این کمکها به طرز قابل ملاحظهای کم بوده است. سال گذشته بودجه سازمان بهزیستی برای این امر 20 میلیارد تومان بوده است. این 20 میلیارد تومان در 31 استان و بعد از آن در شهرهای مختلف پخش شده است. به راحتی میتوان محاسبه کرد که به هر شهر کوچک و بدتر از آن به هر روستا چقدر بودجه رسیده است. در اکثر مواقع شهرهای کوچک چیزی بیشتر از چند میلیون برای یک سال دریافت نکرده اند. این چند میلیون چه کمکی میتوانسته به معلولان بکند؟ یک ویلچر استاندارد چیزی حدود یک و نیم تا دو میلیون تومان قیمت دارد. با بودجه بهزیستی چند ویلچر میتوانسته خریده بشود؟ این در حالی است که انواع و اقسام وسایل مورد نیاز دیگر هم هست که بودجه لازم برای تهیه آنها وجود نداشته است. بر این اساس بوده است که ما در اصلاحیه قانون جامع حمایت از حقوق معلولان توجه ویژه به تامین وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی نشان داده ایم. همانطور که عنوان شد دسترسی به این وسایل از حقوق اولیه معلولان است. در اصلاحیه قانون جامع با اشاره به این واقعیت، عنوان شده است که وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی باید تحت پوشش بیمه قرار بگیرد. در مورد تهیه وسایل توانبخشی بعضا سازمانهای مردم نهاد پیشنهاداتی ارائه میدهند. این پیشنهادات گاه خام هستند و به ضرر معلولان تمام میشود. به نظر میرسد سازمانهای مردم نهاد در حوزه معلولان نباید مداخلهای در زمینههای اجرایی ماجرا داشته باشند. اینکه مالیات بر ارزش افزوده برداشتهشود و یا اینکه وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی معاف از تعرفههای مالیاتی باشند لزوم طرح شدن توسط سازمانهای مردم نهاد حوزه معلولان را ندارد. باید بر یک اصل پا فشاری کرد و آن اینکه وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی از نیازهای اساسی معلولان است و آنها حق دارند به این وسایل دسترسی داشته باشند. شیوههای اجرایی را باید مسئولان اجرایی و کارشناسان تعیین کنند. شاید در مرحله تصمیمگیری بشود سازمانهای مردم نهاد نیز در جلسات کارشناسی شرکت کنند و نظرات خود را ارائه دهند. تا آن زمان نباید نظرات خام را مطرح کرد چون همانطور که عنوان شد بیان نظرات خام میتواند تبعات منفی داشته باشد و در نهایت به ضرر جامعه معلولان تمام شود. در بحث دسترسی معلولان به وسایل توانبخشی و کمک توانبخشی باید این رویکرد غالب شود که چنین خدماتی از جمله حقوق اساسی آنها است. از طرف دیگر، برخی وسایل هستند که موجب افزایش مشارکت اجتماعی معلولان خواهد شد. عنوان میشود که قصد داریم معلول را توانمند کنیم. معلول توانمند کسی است که بتواند کار کند و در آمد داشتهباشد. چنین فردی نیازمند به وسایلی است که ویژه او ساخته شده اند. در ارائه خدمات به معلولان و بهبود شرایط آنها باید به این سمت نیز حرکت کرد که برای مثال رایانههای مخصوص معلولان در اختیار آنها قرار دادهشود. کشورهای پیشرفته به این سمت حرکت کردهاند و چنین چیزی در نهایت باعث شده هزینههای احتمالی که یک معلول بر جامعه تحمیل میکند پایین بیاید. معلولی که کار دارد دیگر نیازمند مستمری ماهانه و کمک چند ده هزار تومانی در ماه نخواهد بود و این هزینههای دولتی را نیز کاهش میدهد.