تجربههای تلخ معلولان در دوران کرونایک وکیل دادگستری و فعال عرصه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به تشریح مشکلات افراد توانیاب در دوران کرونا پرداخت و ضمن تشریح عملکرد کشورهای مختلف در این خصوص، از اقدامات مهمی که برای عدم تکرار تجربیات تلخ معلولان در مواجهه با بحرانها باید انجام داد سخن به میان آورد. |
به گزارش ایران سپید به نقل ازایکنا، با شیوع کرونا در جهان، موانع متعددی برای افراد دارای معلولیت در دسترسی به خدمات درمانی و متعاقب آن دسترسی به اطلاعات مورد نیاز برای مقابله با این ویروس به وجود آمد. در این راستا کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی تدابیر و واکنشهای گوناگونی را برای مدیریت وضعیت سلامت افراد دارای معلولیت و جلوگیری از تشدید پیامدهای منفی بر ایشان اتخاذ کردند.
لزوم پرداختن به این دست از اقدامات و تدابیر به کار گرفته شده در سطح جهانی از آن حیث دارای اهمیت است که در درجه اول قواعد و اقدامات صورت گرفته در مورد رعایت، حمایت و حفاظت از حقوق افراد دارای معلولیت در شرایط شیوع کرونا احساس و شناسایی خواهد شد و در درجه دوم میتوانیم این عملکردها و تجربیات مثبت یاد شده را به عنوان الگوی مفید در قالب پیشنهادات اقدام به به دستاندرکاران و متولیان امر حمایت و ارتقای حقوق افراد دارای معلولیت در کشور به ویژه در شرایط بحران، معرفی کنیم.
در این راستا با ناصر سرگران، استاد دانشگاه، وکیل دادگستری و فعال عرصه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت که خود نیز روشندل است به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ دولتهای عضو کنوانسیون بینالمللی حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در سطح بینالمللی و همچنین مراجع قانونی و متولیان امر در داخل کشور بنابر قانون حمایت از حقوق معلولان مصوب ۱۳۹۷، چه تعهداتی در حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در هنگامه بحرانها همچون شرایط کنونی و شیوع بیماری کرونا دارند؟
در خصوص حمایت از افراد داری معلولیت در هنگامه بحرانها میتوانیم به ماده ۱۱ کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت اشاره کنیم؛ کنوانسیونی که تبدیل به قانون داخلی شده است. این کنوانسیون در سال ۲۰۰۶ تصویب شده و در سال ۱۳۸۷ از سوی مجلس شورای اسلامی ایران نیز به تصویب رسیده و مستند به ماده ۹ قانون مدنی در حکم قانون عادی است. در این ماده دولتهای عضو از جمله ایران متعهد هستند که به هنگام مخاصمات مسلحانه یعنی هنگام جنگها و به هنگام بلایای طبیعی، حمایتهای لازم را از افراد دارای معلولیت به عمل آورند.
این یک تعهد کلی است و طبیعی خواهد بود که جزئیات آن باید در قوانین و مقررات داخلی به تصویب برسد، کمااینکه قوانین مجلس عام هستند و در نهایت با بخشنامهها جزئیات مربوط به آن قانون مشخص میشوند.
در این ماده هم جنگها مورد توجه قرار گرفتهاند و هم بلایا که منظور از بلایا میتواند شامل شیوع بیماریها باشد و اینکه در مقابل این موارد چه تدابیری باید اتخاذ شود. ابتدا موضوع پیشگیری از آثار زیانبار و آموزش به افراد دارای معلولیت که بتوانند به هنگام بلایا از جمله بیماریها از خودشان مراقبت کنند، مطرح است. همچنین آموزش به نیروهای کمکی و کاردرمانی که نحوه صحیح برخورد با فرد دارای معلولیت را آموخته باشند، مهم است. در ماده ۲۵ کنوانسیون نیز بر حق بر سلامت تأکید شده و دولتها متعهد به حفظ و پاسداری از سلامت افراد دارای معلولیت هستند.
قانون حمایت از حقوق معلولان در عرصه داخلی در خصوص بحث بحرانها هیچ مقررهای را پیشبینی نکرده است و فقط در ماده ۶ این قانون به تسری بیمههای سلامت به موضوعات توانبخشی اشاره کرده که نمیتواند آنچه مدنظر برای حمایت از افراد دارای معلولیت داریم را پوشش دهد. قانون مدیریت بحران نیز متأسفانه نگاه دقیقی به این موضوع ندارد؛ هر چند به بازتوانی افراد پس از بحرانها اشاره شده اما حمایتهای ویژهای را برای افراد دارای معلولیت به طور مشخص و کارآمد در نظر نگرفته است.
ایکنا ـ از زمان آغاز شیوع کرونا در جهان؛ هم در سطح دولتها و هم سازمانهای بینالمللی، چه تجربیاتی در زمینه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت در دست داریم؟
از حیث حقوقی از همان آغازین هفتههای شیوع ویروس کرونا، دبیرکل سازمان ملل متحد گزارشی را در ارتباط با اینکه دولتها باید به تعهدات خود در قبال افراد دارای معلولیت در دوران کرونا ویروس عمل کنند، منتشر کرد. سازمان جهانی بهداشت نیز گزارشی را معطوف بر اینکه آموزشهای لازم به افراد دارای معلولیت ارائه شود جهت پیشگیری از کرونا، منتشر کرد.
طی دو سال گذشته، روز جهانی افراد دارای معلولیت، سوم دسامبر (۱۲ آذر) با مسئله کروناویروس پیوند خورده است و نامگذاری این روز تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته و همه تلاشها معطوف به این بوده است که پس از دوران کرونا ویروس، جهانی فراگیرتر برای افراد دارای معلولیت بسازیم.
در زمان شیوع کرونا، افرادی که دچار معلولیت نیستند نیز در خانهها قرنطینه شدند و تجربهای از شرایط معلولان به دست آوردند، چراکه افراد معلول به خاطر موانع محیطی و فیزیکی نمیتوانند به راحتی در سطح شهر تردد کنند و بیشتر زمان خود را در خانه میگذرانند و با قرنطینه همیشگی مواجه هستند. این موارد درسهایی بود که در گزارشهای کشورهای مختلف مشاهده شد. در واقع از این مسئله به نوعی درس گرفتند و احساس کردند که باید پساکرونا را برای افراد دارای معلولیت خیلی بهتر بسازند.
همچنین در کشورهای توسعه یافته آموزشها به صورت ویژه و خاص هر کدام از گروههای افراد دارای معلولیت در نظر گرفته شده است؛ برای مثال در مورد افراد دارای معلولیت شنوایی، بستههای آموزشی مطابق با وضعیت این گروه تدارک دیده شد و یا برای آموزش افراد نابینا و کمبینا، خطوط درشت و بریل یا فایلهای صوتی و پویا منتشر میشد و در دسترس ایشان قرار میگرفت. همچنین تصویرسازیهای ساده برای آموزش و پیشگیری از کرونا برای افراد دارای معلولیت ذهنی مورد توجه قرار گرفت.
همچنین از آنجایی که افراد دارای معلولیت به واسطه شرایط فیزیکی بیشتر در معرض ویروس کرونا بودند، بستههای بهداشتی لازم برای این افراد تدارک دیده میشد و این افراد در اولویت دریافت خدمات قرار میگرفتند. با آغاز واکسیناسیون نیز این افراد در اولویت دریافت واکسن بودند و اغلب کشورهای توسعه یافته، این موضوع را مدنظر قرار دادند که افراد دارای معلولیت جزو گروههای پرخطر هستند.
ایکنا- آیا تجربیاتی که به آنها اشاره کردید در کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفت؟
متأسفانه چنین اقداماتی در کشور ما خیلی کند و دیر انجام شد. تحت تأثیر شوک وارده از شیوع کرونا، افراد دارای معلولیت را خیلی دیر پیدا کردیم تا بررسی کنیم این ویروس چه آثار زیانباری بر آنها خواهد داشت.
در شرایط ناشی از شیوع کرونا، ادارات تعطیل میشد و در این فضای به وجود آمده مددکاری افراد دارای معلولیت تعطیل میشد و کلینیکهای توانبخشی که افراد دارای معلولیت به شدت به آنها نیاز داشتند نیز تعطیل شد. این امر باعث تشدید معلولیت در افراد میشد اما پس از چند ماه کمکم خودمان را پیدا کردیم و متوجه شدیم که کرونا چه آثار سویی را بر افراد دارای معلولیت گذاشته؛ به تدریج تلاشهایی آغاز و بستههای بهداشتی برای پیشگیری از کرونا در نظر گرفته شد. البته در کل جامعه این مهم فراگیر شد و تقدم خاصی برای افراد دارای معلولیت وجود نداشت. همچنین در این دوران دریافتیم که افراد دارای معلولیت برای بحرانها آماده نیستند. از سوی دیگر کادر درمان، پرستاران و پزشکان، نحوه تعامل با افراد دارای معلولیت را نیاموخته بودند. در این خصوص و براساس تجربیات جهانی افراد دارای معلولیت در جهان، این قبیل مسائل و تنشها را کمتر تجربه کردند.
تشکلها و سازمانهای مردمنهاد بستههای مطابق با شرایط و وضعیت معلولیتهای مختلف تدوین کردند و از طریق فضای مجازی و کانالهای در دسترس در اختیار گروههای هدف قرار دادند، اما باید مراقبتهای خاصی نیز انجام میشد. مثلاً برای نابینایان باید موارد خاص رعایت میشد از جمله اینکه عصای این افراد باید مرتباً ضدعفونی میشد چراکه از حس لامسه خیلی استفاده میکردند؛ همچنین باید توصیههای لازم صورت میگرفت که ارتباط آنها با محیط فیزیکی به حداقل برسد. نابینایان با چالش دیگری نیز مواجه بودند؛ شهروندان تمایل نداشتند به خاطر شرایط فیزیکی و انتقال کرونا از دست، آنها را کمک و راهنمایی کنند به همین جهت نابینایان در عبور از خیابان و محیطهای شهری با مشکل روبرو شدند. متأسفانه با آغاز واکسیناسیون نیز افراد دارای معلولیت جزو گروههای پرخطر نبودند و اولویت خاصی برای ایشان در این زمینه صورت نگرفت.
ایکنا ـ چه راهکارها و اولویتهای اقدامی برای تلاشهای آتی در زمینه حمایت و ارتقای حقوق افراد دارای معلولیت در کشور با عنایت به تجربیات خوب جهانی پیشنهاد میکنید؟
باید از دوران کرونا درس عبرت گرفت و سه اقدام مهم را دنبال کرد تا شاهد تکرار چنین مسائل تلخی نباشیم. اول اینکه قوانین و مقررات داخلی خودمان را با ماده ۱۱ کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت که به آن اشاره شد، همسو کنیم و در قانون مدیریت بحران، مسئله حمایت از افراد دارای معلولیت را به شکل جدی دنبال کنیم. در این راستا باید بستهها و پروتکلهای خاصی برای حمایت از این افراد تهیه شود. از سوی دیگر، هم نیروهای کادر درمان و هم نیروهای کمکی در هلال احمر و در مجموعههای خدماترسانی باید نحوه تعامل با افراد دارای معلولیت را بیاموزند تا بتوانند در مواقع بحران به آسانی به آنها کمک کنند.
دومین اقدام باید پیگیری موضوع آموزش باشد. در این خصوص ماده ۷۷ قانون برنامه ششم توسعه را داریم که در آن هلال احمر مکلف شده بود آموزش کمکهای اولیه را به مردم ارائه دهد و ایشان را در مقابله با بحرانها آماده کند؛ اما اساساً این ماده جنبه اجرایی و عملیاتی به خود نگرفته و این موضوع در خصوص افراد دارای معلولیت اصلاً اتفاق نیفتاده است. در پاسخ به این مطالبه نیز میگویند که نیروهای ما نحوه آموزش به این دست از افراد را بلد نیستند. این موارد چالشهایی است که به صورت روابط میانبخشی از طریق آموزش و پرورش، بهزیستی و سمنها قابل حل است.
سومین اقدام اجرایی شدن کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت به طور کامل است که این مهم میتواند بسیار اثرگذار باشد. اگر مناسبسازیها و دسترسپذیریها رعایت و پوشش بیمههای سلامت به خوبی برای افراد دارای معلولیت انجام شود و آموزشهای لازم صورت گیرد، هنگام بحران با افراد و محیط توانمند مواجه میشویم و بحرانها کمترین اثر منفی را میگذارد و این مقولهای است که هم در گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد و هم در گزارش سازمان جهانی بهداشت بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. دولتها باید زیرساختها را فراهم کنند تا برای مقابله با بحرانها آماده شویم، نه اینکه موقع بحران بخواهیم تازه تصمیم بگیریم که باید برای افراد دارای معلولیت چه کاری انجام دهیم.