فریاد توانمندی الماسهای ناشناخته کشورنابینایان به خوبی درک کردهاند که باید از فرصت محدود عمر در مسیری سرمایهگذاری کرد که نتیجه برد-برد داشته باشد و آن حفظ قرآن کریم است. |
به گزارش ایران سپید به نقل از مهر همه محدودیتها در کنار خود یک نعمت ویژه و منحصر به فرد را جای میدهند و آن قدر قابلیت رشد و بالندگی به انسان میدهد که مانند یک کربن صیقل خورده به الماس تبدیل شود. الماس کنونی اکنون در سینه جوانی است که در مقابل کاستیهای قدرت بینایی، شنوایی و تکلم، به حافظه قدرتمندی که خداوند به او عطا کرده، تکیه زده و از آن در مسیر حفظ آیات نورانی قرآن استفاده کرده است. «بَل هُوَ آیاتٌ بَیناتٌ فِی صُدورِ الَّذینَ اوتُوا العِلمَ» بلکه این قرآن آیات روشنی است، در سینههای کسانی که به آنها علم [الهی] داده شده است. در دوران مدرسه به توصیه یکی از معلمانش به جای حفظ شعر و آهنگ، این حافظه را در خدمت قرآن گرفته است و با وجود سختیهای بسیار ۱۵ جز از قرآن را به عمق جان خود سپرده است.
صرف وقت در مسیر قرآن با نتیجه برد- برد
قاسم علی تموزی، زاده شهرستان سمیرم در جنوبیترین نقطه اصفهان و بزرگ شده در شهرستان شهرضا است. او دل به جادهها زده و برای یادگیری صوت و لحن از اساتید بنام اصفهان، مسافتهای بسیاری را طی میکرده. نقطه آغازین شروع این مسیر درست در اوج جوانی و ۲۲ سالگی است. «در سالهای ۸۶ و ۸۷ برای حفظ قرآن مصمم شدم که وقت و توانایی خود را در مقابل یک اجر و پاداش جاودانه صرف کنم و برای من افتخاری بود که در محضر استاد گلبان قرآن را فراگیرم که حتی چند جلسه هزینه ایاب و ذهاب مرا ایشان تأمین کردند؛ با اینکه میگفتم من نمیتوانم و مشکل شنوایی دارم اما مرتب مرا تشویق میکردند که توانایی دارید.»
او در میان متسابقین حفظ قرآن نشسته بود تا نوبتش بشود. تعلل داشت که قبل از مسابقه مصاحبه کند و فرصت شنیدن آیات نورانی قرآن را از دست بدهد. خبری از نشانههای استرس و اضطراب نبود و آرامش باطنی نهفته در قلب حافظان قرآن بر فضای جلسه مسابقه خیمه افکنده بود. «اِنَّ الّذی لَیسَ فی جَوفِه شَیءٌ مِنَ القُرآنِ، کَالبَیتِ الخَراب» همانا کسی که اندرونش چیزی از قرآن نیست، همانند خانهای ویران است.
اثبات توانمندی نابینایان به بینایان
او که با چشمان پلک بسته اما نجابت را فریاد میزد و در مقابل عظمت اثر بخشی و تأثیر روشنایی بخش آیات قرآن سر تعظیم فرو آورده بود، گفت: با اینکه نابینا و کمی ناشنوا هستم اما به لطف خداوند از این حافظه در خدمت قرآن بهره گرفتم تا خودمان را اینگونه به دیگران اثبات کنیم که خانمها و آقایان بینا ما هم توانایی داریم.
سمعکی به گوش داشت و آن را عامل عقب افتادگی روند حفظ قرآن خود میدانست. «در مدرسه ابابصیر که اکنون به راغب اصفهانی تغییر یافته درس خواندم و همیشه به ما میگفتند که به جای حفظ شعر و آهنگ این حافظه را در خدمت قرآن قرار دهید که اجر و پاداش دارد.»
«با مشکل شنوایی سخت است، اما خسته نمیشوم. پدر و مادرم میگفتند کشورمان از بچههای نابینا حمایت نمیکند و حتی با وجود توانمندی جذب دستگاههای دولتی هم نمیشوند.» گله و شکایتها بسیار بود اما او انتخاب کرده بود که همه توان خود را برای رشد و بالندگی به کار بگیرد.
از تحصیل در روابط بین الملل تا اولویت مشکلات ملی
شنیدن اخبارهای روز دنیا او را به سمت تحصیل در رشته روابط بین الملل کشاند و تحصیلاتش را تا مقطع فوق لیسانس روابط بین الملل ادامه داده و مانند یک دیپلمات هم در محضر قرآن حاضر شده بود. با تیپ رسمی و کیف چرمی و قامتی که گویی ذره ذره از سختی اثبات توانمندی خود به دنیا و مسئولان آب شده بود.
قاسم علی تموزی در مورد مسائل ملی و بین الملل حرف برای گفتن داشت که چگونه برخی از رسانههای معاند افکار عمومی را نسبت به مسائل اساسی و حیاتی تحریک و منحرف میکنند. او در کنار همه این مسائل اما مشکلات معلولان را مقدم بر هر چیز دیگری میدانست که در شرایط سختی به سر میبرند اما دیده نمیشوند. «در خصوص مشکلات معلولان به نهاد ریاست جمهوری و نمایندگان نامه نوشته است اما جوابی دریافت نکرده است. زیرا معتقد بود با وجود اینکه در شرایط اقتصادی و تحریم هستیم اما حقوق مستمری نابینایان ۱۷۰ هزار تومان است و با این میزان نمیتوانند هزینه بیمه بدهند.»
تموزی با تاکید بر اینکه یک نابینا نمیتواند عمرش را بیهوده بگذراند ادامه داد: در این مدت به این نتیجه رسیدم که فرصت اندک است و باید در جایی سرمایهگذاری کرد که نتیجه برد برد داشته باشد و اوقافت فراغت خود را در خدمت قرآن قرار دادم. اشتیاقی که به صوت قرآن و فضایی منور از آیات قرآن داشت مصاحبه را نیمه تمام گذاشت و با یک دعا به مصاحبه پایان داد: در پناه قرآن باشید.