نوجوان نابینای مشهدی؛ برنامهنویس کامپیوتر و سازنده بازیهای رایانهایبزرگمهر عماد حقی دانش آموز نابینایی که کرونا سکوی پرواز او شد و حالا در سن 11 سالگی یک برنامهنویس کامپیوتر، مترجم قصههای انگلیسی و سازنده بازیهای رایانهای است و این تازه اول ماجرای بزرگمهر است. |
به گزارش ایران سپید از سازمان آمورش و پرورش استثنایی، در بین جوامع بشری همیشه هستند انسانهایی که به تمام محدودیتها نه گفتهاند و محکم و استوار و با تلاش و پشتکاری وصفناشدنی محال را به ممکن تبدیل کردهاند و در زمره این افراد موفق و با انگیزه جامعه معلولین همیشه خوش درخشیدهاند. به مناسبت روز جهانی نابینایان و معرفی یک نابغه دیگر از این طیف که در برابر تمام محدودیتهای حاصل از معلولیت خود سر خم نکرده بلکه مصمم و پرتوان در مسیر خلق موفقیت گام برداشته است و حالا به الگویی مثال زدنی نه تنها برای جامعه نابینایان بلکه برای افراد هم سن و سال بینای خود تبدیل شده است به گفتوگو پرداختیم؛ بیگمان هر مخاطبی با خواندن و شنیدن شرح ماجرای موفقیتهای او انگشت حیرت را بر دهان خواهد گرفت و تایید خواهد کرد که معلولیت محدودیت نیست.
بزرگمهر عماد حقی دانش آموز نابینای ۱۱ ساله مدرسه امام علی(ع) در مشهد است؛ او در خانوادهای چهار نفره به دنیا آمده است و به علت ازدواج خویشاوندی از همان بدو تولد با عارضه نابینایی مواجه شد و بنا به صحبت مادرش از همان هفتههای نخستین تولد هنگامی که بزرگمهر کوچک در آغوش مادر شیر میخورد متوجه تفاوت نوع نگاه نوزاد تازه بدنیا آمده خود با فرزند اولش شد؛ آخر چشمان معصوم طفلش با نگاه مادر همراه نبود و گویا این حضور را درک نمیکرد از همین رو مادر جوان خیلی زود متوجه وجود معلولیت نابینایی در فرزند خود شد اما هیچگاه اجازه نداد نابینایی فرزندش به نقطه سکون و ایستایی او تبدیل شود بلکه با اتخاذ مسیر درست و تلاش و کوششی خستگیناپذیر کمر همت را محکم بست تا فرزند نابینای خود را به فردی توانمند تبدیل کند و حالا نتیجه تمام آن زحمات را در فرزند نابغهاش میبیند، حالا بزرگمهر نه تنها در بین هم سن و سالهای نابینای خود بلکه در بین نوجوانان بینا نیز زبانزد است از همین رو بعد از شنیدن وصف تواناییهای این پسر با استعداد از طریق کارشناس اداره آموزش و پرورش استثنایی خراسان رضوی جلسهای را برای گفتوگو با این پسر نابغه و مادر فداکارش تعیین کردیم.
مادر جوان خیلی زود متوجه وجود معلولیت نابینایی در فرزند خود شد اما هیچگاه اجازه نداد نابینایی فرزندش به نقطه سکون و ایستایی او تبدیل شود
مهندس کوچک کامپیوتر
بزرگمهر عماد حقی در گفتوگو با خبرنگار فارس در مشهد در خصوص وصف تواناییهای خود اینگونه میگوید: من عاشق روخوانی متون شعر و ادب فارسی هستم و از تمام همکلاسیهای خودم در این زمینه بیشتر مهارت دارم، همچنین وبلاگنویس هستم و صفحه وبلاگ من با نام «بزرگمهر و نونهالان نابینا» به منظور کمک، اطلاعرسانی و آموزش آموختههایم به همنوعان نابینای خودم در بستر اینترنت فعال است و همچنین در حد یک مهندس نرم افزار کامپیوتر نسبت به این حوزه اطلاعات دارم و به نظر خودم برنامهنویس قابلی هستم و تاکنون چند برنامه نیز نوشتهام و باید اعتراف کنم برنامهنویسی و کار با کامپیوتر برای من حکم تفریح را دارد.
وقتی که کرونا پر پرواز میشود
برای این دانش آموز توانمند شیوع کرونا به عاملی تبدیل شد که او با قابلیتهای مختلف خود آشنا شود و در این خصوص بیان میکند: جرقه اصلی برای ورود من به دنیای کامپیوتر و فضای وب شیوع کرونا بود با توجه به اینکه علاقه بسیاری به فراگیری نکات جدید و کشف دنیاهای ناشناخته و درس خواندن داشتم، باید از فضای مجازی کمک میگرفتم، برای همین از اسفند ماه دو سال پیش که مدارس تعطیل شدند، شروع به کار با کامپیوتر کردم و با کمک مادر و عموی خودم توانستم خیلی زود طی دو ماه به کامپیوتر به طور کامل مسلط شوم.
بزرگمهر قصه ما بعد از تسلط بر کامپیوتر، کار با گوشی همراه برایش بسیار آسان و بر بسیاری از نرمافزارهای آن مسلط میشود و حضور او در فضای مجازی به مدد نرم افزارهایی که به کمک نابینایان شتافته است، بسیار ساده و دست یافتنی میشود و این گونه در خصوص حضور خود در سر کلاسهای مجازی مدرسه توضیح میدهد: آنقدر با صفحه کامپیوتر کار کردهام که طی دو روز مکان تمام کلیدها را در ذهنم حفظ کردم و خوشبختانه همین موضوع باعث آسان شدن کار با گوشی همراه برای من شد.
در حین گفتوگو با بزرگمهر هستم هر چند وقت یکبار صدای مکالمه بسیار سریع مردی را میشنوم که جملات نامفهومی را بیان میکند و برایم سوال ایجاد میشود که ماجرا از چه قرار است و او میگوید: این یک نرم افزار مخصوص نابینایان است که تمام پیامهای متنی را به صدا تبدیل میکند و به فرد نابینا ارائه میدهد، گوش ما به این سبک بیان جملات عادت کرده است.
این دانشآموز توانمند برای اینکه گوشهای از قابلیتهای خود را به عینه به من نشان دهد شروع به فعالیت و ارائه محتوا در کلاس مجازی خود میکند و تسلط بالای او در کار با صفحه گوشی همراه برایم جالب است و در ادامه سخنانش بیان میکند: بعد از فراگیری کار با کامپیوتر بود که با دنیای اینترنت آشنا شدم و با جستجو در فضای بیانتهای اینترنت به پاسخ تمام سوالات خودم میرسیدم و بسیاری از چیزها را از همانجا فرا گرفتم به طوری که بعد از چندی بدون آموزش و کمک خواستن از کسی تنها با جستجو و مطالعه در فضای اینترنت، ایمیل و وبلاگ شخصی خودم را ساختم.
از مترجمی قصههای کودکانه تا ورود به دنیای هوش مصنوعی
بزرگمهر علاوه بر تواناییهای گفته شده به زبان انگلیسی نیز مسلط است و حتی چند کتاب قصه برای کودکان ترجمه کرده است و در این رابطه میگوید: مدتی کلاس زبان رفتم اما با آمدن کرونا این کلاسها نیز تعطیل شد به همین سبب شروع به فراگیری زبان از طریق دانلود انواع برنامههای آموزش زبان و نرم افزارهای گویایی کردم که برای تدریس زبان انگلیسی ساخته شده بود و از این طریق توانستم به این زبان آنقدر مسلط شوم که به کار ترجمه قصههای انگلیسی بپردازم و در نشریه نگاه، این قصهها منتشر شده است.
او تصمیم دارد به زودی در حوزه هوش مصنوعی نیز وارد شود و در آینده، مسیر شغلی او در حوزه برنامهنویسی و هوش مصنوعی باشد و امیدوار است با همت آموزش و پرورش استثنایی خراسان رضوی این امکان برای او و سایر دانش آموزان معلول علاقهمند در این حوزه فراهم شود، در این رابطه بیان میکند: من بسیار به برنامهنویسی با کامپیوتر علاقهمند هستم و کاری است که مرا بسیار به وجد میآورد از جمله برنامههایی که نوشتهام یک صفحهخوان است و این برنامه میتواند تمام مطالب یک صفحه را به طور کامل بخواند و نرم افزار گوگل فرم را بدون هیچ آموزشی به تنهایی طی یک تا دو روز فرا گرفتم و هم اکنون در صفحه وبلاگ خودم مراحل آموزش و نحوه فراگیری آن را برای استفاده دوستانم گذاشتهام.
ساخت بازی رایانهای حدود هفت ماه طول کشید
ذوق و علاقه بزرگمهر به دنیای کامپیوتر تنها به برنامهنویسی و وبلاگداری و کار با انواع و اقسام نرمافزارهای تخصصی ختم نمیشود، او به تازگی در عرصه ساخت بازیهای رایانهای نیز ورود پیدا کرده است و این چنین میگوید: نام بازی که ساختهام «زنده ماندن در حیات وحش» است و تمام سناریوی این بازی را ابتدا در ذهنم چیدم و حدود هفت ماه طول کشید تا به طور کامل آن را بسازم و هدفم از ساخت این بازی خلق یک سرگرمی هدفدار توام با هیجان برای هم سن و سالهای خودم بود و چند وقتی است که مدیریت این بازی را به یکی از دوستان خارج از کشورم سپردهام.
او هنگامی که دانش آموز کلاس پنجم ابتدایی بود وبلاگ خود را ساخت و در «محله بزرگمهر و نونهالان نابینا» سعی کرد در مطالبی را که به نظرش برای هم سن و سالهای نابینای خود مناسب است ارائه دهد و در این رابطه بیان میکند: در وبلاگ خودم سعی کردم آموزش کار با رایانه و همچنین آموزش برنامه «لیچز» که یک بستر مناسب برای انجام بازی شطرنج در فضای مجازی با هر بازیکنی در سراسر دنیاست را ارائه دهم و همچنین با ارائه گوشهای از خاطرات زندگی شخصیام قصد داشتم مخاطبانم را با دنیای یک نابینا که فرق چندانی با دنیای انسانهای بینا ندارد را نشان دهم.
او در خصوص تفریحات این روزهای خود نیز میگوید: هرگاه که اوقات فراغت پیدا میکنم فیلم میبینم و حرکات آکروباتیکی که در کلاسهای صخرهنوردی خودم آموزش دیدهام را انجام میدهم. اگر مدارس تعطیل نمیشد حتما صخرهنوردی را ادامه میدادم و سر و کله زدن با کامپیوتر و گشت در فضای نامحدود اینترنت و برنامهنویسی از جمله تفریحات مورد علاقه من است.
دوست ندارم بینا باشم چون از ابتدا نابینا بودم اصلا تفاوت این دو دنیا را نمیتوانم درک کنم و شناختی از دنیای شما بیناها ندارم
دوست ندارم بینا باشم
از این پسر نوجوان توانمند میپرسم که آیا دوست داشت بینا باشد و دنیا را ببیند و بزرگمهر در پاسخ به سوالم در کمال تعجب میگوید: دوست ندارم بینا باشم چون از ابتدا نابینا بودم اصلا تفاوت این دو دنیا را نمیتوانم درک کنم و شناختی از دنیای شما بیناها ندارم و ترجیح میدهم در همین دنیای نابینایی خودم که از بدو تولدم به آن عادت کردهام به سر ببرم.
بزرگمهر درباره شغل مورد علاقهاش و برنامهریزی برای آینده تحصیلی و کاری خود اظهار میکند: تصمیم دارم از سال آینده در مدارس عادی در کنار سایر هم سن و سالهای بینای خودم به تحصیل مشغول شوم و رشته تحصیلی که قصد دارم در آن به ادامه تحصیل مشغول شوم، همین کامپیوتر و هوش مصنوعی است و شغلی که در آینده به آن خواهم پرداخت به احتمال زیاد برنامهنویسی کامپیوتر است.
بزرگترین حامی من مادرم بوده است
بزرگمهر در پایان سخنانش میگوید: بزرگترین حامی من در این سالها مادرم بوده است و همیشه هر جا موضوعی غیرقابلحل بود و یا با مشکلی برخورد میکردم وجود مادرم را در کنار خودم احساس میکردم و شاهد تمام تلاشهای او برای رشد و پیشرفتم بودم، مادرم با اینکه معلم است و در مدرسه مشغول به کار اما ساعتها مسیرهای طولانی و ترافیک سنگین خیابانهای مشهد را تحمل میکرد و مرا با اشتیاق به انواع کلاسهای آموزشی و ورزشی میبرد تا عقب ماندگی نسبت به سایر هم سن و سالهای عادی خودم نداشته باشم.
در حالی که شنیدن و دیدن این همه توانمندی در پسر نوجوان نابینا برایم قابل تحسین است مناسب میدانم با مادر او گفتوگو را ادامه دهم.
مادر بزرگمهر که در این سالها با فداکاریهای خود نقش بسزایی در موفقیتهای فرزندش دارد، برایم از دغدغههای دنیای مادرانه خود حکایت میکند و میگوید: به محض اینکه متوجه شدم بزرگمهر نابینا است فوری مطالعات خودم را برای شناخت بهتر دنیای افراد نابینا و اینکه به چه نحوی میتوانم به طور شایسته به فرزندم کمک کنم را آغاز کردم تا اینکه یک روز در بین همین جستجوها در فضای اینترنت با وبلاگ «محله نابینایان» آشنا شدم جایی که گروهی از افراد نابینا با تواناییهای مختلف در آنجا جمع شدهاند و در تلاش هستند با تبادل اطلاعات دنیای بهتری را برای هم نوعان خود فراهم سازند.
او ادامه میدهد: حضور در محله نابینایان و مطالعه خاطرات افراد نابینا در هنگام مواجه با مشکلات و فراز و نشیبهای زندگی نابینایی باعث شد نقشه راهی به من بدهد تا بدانم در شرایط مشابه چگونه تصمیم بگیرم و چه رفتاری را اتخاذ کنم خوشبختانه بزرگمهر هم از هنگامی که توانایی کار با کامپیوتر را پیدا کرد به عضویت محله نابینایان درآمد و از طریق دستیابی به انواع نرم افزارهای بهروزشده در دنیا ویژه افراد نابینا در این محله توانست به ارتقا خود کمک کند.
مادر بزرگمهر با احساس رضایت از ارائه خدمات آموزشی و ورزشی که آموزش و پرورش استثنایی خراسان رضوی برای کمک به توانمندسازی دانش آموزان نابینا فراهم کرده است، میگوید: خوشبختانه آموزش و پرورش استثنایی استان در حوزه ارائه خدمات به دانش آموزان نابینا خیلی قوی عمل کرده است و دانش آموزان نابینا استان در سایه همین حمایتها در انواع بخشهای آموزشی، مهارتی و ورزشی معمولا جزو مقامآوران و افراد مطرح در انواع مسابقات ورزشی و کارزارهای علمی کشور هستند.
یکی از نکات مهمی که مادر بزرگمهر مدام در طول سخنانش بر آن تاکید دارد، فراهم شدن بسترهای لازم جهت آشنایی هر چه بیشتر افراد جامعه با دنیای افراد نابیناست و در این خصوص توضیح میدهد: گاهی برخی از مردم هنگامی که افراد نابینا را میبینند، تعجب میکنند از اینکه آنها هم مثل سایر همنوعان بینای خود بازی میکنند و تفریح دارند و در کمال شگفتی از من سوال میپرسند مگر افراد نابینا میتوانند شنا کنند و یا مگر افراد نابینا توانایی انجام بازی شطرنج را دارند، به نظر من تمام این سوالات به این نکته باز میگردد که افراد جامعه ما به شناخت و درک درستی از دنیا و زندگی افراد نابینا نرسیدهاند و با قابلیتها و توانمندیهای این افراد آشنا نیستند.
یک انسان میتواند نابینا باشد اما با تلاش استعدادهای خود را شکوفا کند
او میافزاید: اگر امروز من و فرزندم در اینجا حاضر شدیم یکی از دلایل مهم آن ذکر همین نکته است که یک انسان میتواند نابینا باشد اما با تلاش و پشتکار سایر قابلیتها و استعدادهای خدادای خود را شکوفا سازد و شاهد عینی این امر حضور افراد نابینا توانمندی است که گوی سبقت در کسب موفقیت را حتی از افراد بینا هم سن و سال خود ربودهاند.
مادر بزرگمهر بیان میکند: بزرگمهر با استفاده از خدمات آموزش و پرورش استثنایی و سازمانهای مردم نهاد که ویژه افراد نابیناست توانست در بسیاری از کلاسها و دورههای آموزشی و مهارتی شرکت کند که اتفاقا اساتید بسیاری از این دورهها از افراد نابینای موفق در آن رشته بودند و در نهایت باعث شد بزرگمهر ما در سایه تلاشهای خودش و راهنمایی و حمایت خانواده و بهرهگیری از این دورههای آموزشی در زمینه کامپیوتر، برنامهنویسی، ساخت وبلاگ، مترجمی زبان، ساخت انواع برنامهها و بازیهای رایانهای و همچنین در رشتههای ورزشی مانند شنا و صخرهنوردی و شطرنج و در زمینه هنری همچون نواختن پیانو قابلیت بدست آورد و حرفی برای گفتن داشته باشد.