طرح حذف غربالگری سبب مشکلات روانشناختی برای خانوادهها میشودروانشناس و فعال اجتماعی در انجمن توانیاب با بیان اینکه برای داشتن جامعهای سالم و پویا، نیازمند افراد سالم هستیم، گفت: نتیجه «طرح حذف غربالگری و قانون سقط جنین» فقط تولد کودکان معلول نیست، بلکه مشکلات روانشناختی جدی برای خانوادهها و فرزند آنها در پی دارد. |
به گزارش ایران سپید به نقل از ایرنا،با وجود آنکه در سطح جامعه کمتر شاهد حضور افراد دارای معلولیت هستیم اما باید بدانیم یک میلیون و ۳۰۰ هزار فرد دارای معلولیت در سامانه بهزیستی ثبت شده و از این سازمان خدمات می گیرند. این درحالیست که هنوز زیرساخت های لازم برای سبک زندگی افراد دارای معلولیت لحاظ نشده و خیلی از افراد معلول از شرایط نامناسب شان در عرصه های مختلف اجتماعی و خانوادگی شکایت دارند.
حال در این شرایط که هنوز شرایط کافی و لازم برای معلولان حال حاضر جامعه فراهم نشده، عده ای با هدف افزایش جمعیت جوان کشور، طرح حذف غربالگری و قانون سقط جنین را روی میز مجلس گذاشته اند.
موضوعی که در همین مدت کوتاه بسیار بحث برانگیز و محمد شریعتمداری وزیر تعاون، رفاه و کار را بر آن داشت تا طی نامهای به شورای نگهبان، خواستار رد مصوبه مجلس شود.
در طرف دیگر ماجرا اما وزارت بهداشت هم سکوت نکرد و در تیتر درشت خبرگزاری ها اعلام کرد که با این روش سالانه حداقل ۷۰ هزار نوزاد دارای معلولیت و ناهنجاری که در راس آن بحث «سندروم داون» قرار دارد، به دنیا خواهند آمد.
اما بعد دیگر این ماجرا بروز مشکلات روحی و روانی خانواده ها خواهد بود. الهه شعبانی روانشناس و فعال اجتماعی در انجمن توانیاب، به واسطه تجربه ای که در ارتباط با کودکان و خانواده های دارای معلولیت دارد در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا گفت: مهمترین نهاد یک جامعه، نهاد خانواده است اما بسیار اهمیت دارد که ساختار این نهاد درست شکل بگیرد.
وی افزود: تصور کنید خانواده ای با هزار امید و مشکلات اقتصادی تصمیم می گیرند، بچه دار شوند. حال به خاطر نبود سیستم حمایتی کافی، سیستم درمانی و غربالگری، بچه سالم به دنیا نمی آید. چه اتفاقی می افتد؟ خانواده با کودکی که سلامت فیزیکی یا ذهنی ندارد، ممکن است همه آرزو و امیدهایش بر باد برود.
شعبانی تصریح کرد: خانواده صاحب کودک معلول، به واسطه مسائل و مشکلات زیادی که سر راهش سبز می شود روابطشان دچار از هم گسیختگی می شود. بدون شک حضور یک فرزند در خانواده با استرس همراه است اما حال با تولد کودک معلول، والدین باید نقش و مهارت های جدیدی را در ارتباط با فرزند معلولشان کسب کنند که خود این استرس های آنها را بیشتر می کند.
این روانشناس با بیان اینکه بچه دار شدن ذاتا خوشایند است اضافه کرد: اما تولد کودک معلول، در ادامه استرسی که به خانواده وارد می شود، روابط زن و شوهر را تحت تاثیر خود قرار می دهد. حس اضطراب، استرس و ناامیدی از تولد کودک معلول اثرات منفی را برای والدین و روحیه شان به همراه دارد.
وی گفت: برای مثال ذهنیت والدین برای فرزند دوم از بین می رود، امید به زندگی کاهش پیدا می کند و یکی دیگر از مشکلاتشان این است که ارتباط اجتماعی و خانوادگی خانواده ها به خاطر تولد فرزند معلول کاهش پیدا می کند.
شعبانی در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به برخی مشکلات فرهنگی در جامعه ادامه داد: برای مثال برخی مواقع معلولیت مثل یک انگ تلقی می شود. برای مثال برخی افراد معتقدند خانواده ای که فرزند معلول دارد حتما اشتباه و گناهی کرده که چنین فرزندی دارد. همین مشکل فرهنگی باعث می شود خانواده تحت فشار قرار گرفته و در نهایت ارتباطات خود را با دیگران بیش از پیش قطع کنند.
این فعال اجتماعی حوزه توانیابان با اشاره به ساخت برخی از فیلم ها و سریال ها و پخش آن از صدا و سیما اظهار داشت: حتی در برخی از فیلم ها شاهد آن هستیم که عقوبت کارهای زشت شخصیت منفی فیلم منجر به معلولیت وی شده است. همین باعث اشاعه نگرشی منفی در فرهنگ جامعه و مواجه افراد با فرد دارای معلولیت و خانواده اش خواهد شد.
وی با طرح این سوال که این اتفاق چه نتیجه ای در پی خواد داشت؟ افزود: حضور خانواده هایی که دارای فرزند معلول هستند در جامعه کمرنگ شده و سلامت و بهداشت روان این خانواده ها پایین می آید.
شعبانی تاکید کرد: اما در چنین شرایطی مادر خانواده بیش از پدر تحت فشار است. مادران دارای فرزند معلول، از نظر افسردگی، استرس و اضطراب سطح بالایی را تحمل می کنند. در جامعه با اعتماد به نفس کمتری حضور یافته و بر اساس پژوهش های انجام شده مهارت های فرزندپروری پایینی را تجربه می کنند. حتی به خاطر فشارهایی که متحمل می شوند میزان تاب آوری پایینی دارند و دچار اختلالات افسردگی می شوند.
این روانشناس تصریح کرد: در واقع جایی که قرار بود مادرر و پدر با مهرورزی، تاب آوری بالا و با صبر و عطوفت و آرامش فرزند خود را تربیت کنند، در چنین شرایطی و به خاطر فشارهای زیاد بر روی خانواده، این اتفاق رخ نمی دهد.
شعبانی خاطرنشان کرد: در نتیجه فرزندی که در چنین شرایط و ساختاری بزرگ می شود در کنار معلولیت، در کنار مادر و پدری افسرده، مهارت های زندگی، مهارت های حل مسئله، صبر و مهرورزی و... را آموزش نمی بینند و از این نظر بی بهره می مانند. پس عجیب نیست که این کودک در بزرگسالی دارای اختلالات بسیاری از جمله افسردگی، اضطراب، اعتماد و عزت نفس پایین می شود.
وی ادامه داد: پس می بینیم که این وضعیت باعث شکل گیری چرخه معیوب اختلالات روانشناختی و فیزیکی فرد می شود.
شعبانی با بیان اینکه در روانشناسی سه ساحت وجود دارد تاکید کرد: ما در روانشناسی سه ساحت فیزیکی، روانی و اجتماعی در افراد و خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم. خانواده درگیر معلولیت در این سه بعد، دچار آسیب از نظر روانشناختی، اجتماعی و فیزیکی می شوند. در این میان سیستم حمایتی قوی نیز نداریم که خانواده ها را در این امر یاری کند. چراکه وجود سیستم حمایتی قوی در جامعه به خانواده های دارای معلولیت کمک می کند تا با کمترین آسیب مشکلاتش را کنار گذاشته و خانواده سالمی داشته باشد.
این روانشناس معتقد است: برای داشتن جامعه سالم و پویا و آینده ای خوب برای کشور، نیازمند افراد سالم هستیم. یک جامعه با افرادی که کلی مشکل و مسئله دارد بدون شک، نتیجه خوشایندی به دست نمی آورد. چراکه در چشم اندازی کلی بودجه و پتانسیل جامعه به جای ساختن جامعه ای پویا و کارآفرین و پروژه های زودبازده، صرف توانبخشی و توانمندی افراد معلول و خانواده هایشان می شود.
وی ادامه داد: این درست است که نباید جامعه پیری داشته باشیم و برای داشتن نیروهایی جوان و کارآمد باید برنامه هایی را در نظر بگیریم اما برای افزایش جمعیت و هرم سنی نباید کیفیت را قربانی کمیت کنیم. در نظر داشته باشیم که جامعه کارآمد، نیروی انسانی کارآمد می خواهد.
شعبانی تاکید کرد: این وظیفه هر کدام از ماست که به افراد دارای معلویت و خانواده هایشان در حال حاضر، سرویس و خدمات رفاهی مناسبی را فراهم کنیم.
وی اضافه کرد: اما از طرف دیگر باید از تولد کودکان دارای معلولیت پیشگیری کنیم. چراکه هم فرد دارای معلولیت دچار مشکل می شود و هم خانواده در تربیت فرزند سالم و کارآمد نمی تواند نقش مناسبی را ایفا کند و کارکرد خود را از دست می دهد.
به گزارش ایرنا، طرح «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» در اواخر دوره هشتم مجلس و در ۲۸ خرداد ماه ۱۳۹۲ با هدف افزایش نرخ باروری به حداقل ۲.۵ فرزند به ازای هر زن با ۵۰ ماده از سوی نمایندگان تهیه و اعلام وصول شد. این طرح در دورهای بعدی به دلایل مختلف از جمله داشتن بار مالی طبق اصل ۷۵ قانون اساسی مورد تأیید مجلس قرار نمیگرفت.
سرانجام این طرح در اواخر اسفند سال ۹۹ پس از هفت سال از نخستین اعلام وصول خود با ۱۶۱ رای موافق در صحن علنی مجلس یازدهم تصویب شد.
البته طرح در صحن رای گیری نشد بلکه نمایندگان تصویب کردند طبق اصل ۸۵ قانون اساسی این طرح به جای بررسی در صحن علنی مجلس، در کمیسیون مشترک بررسی، تصویب و مستقیم به شورای نگهبان ارسال شود.
حذف غربالگری و قانون سقط جنین یکی از بحث برانگیزترین موضوعات مطرح در این طرح است.