وزارت فرهنگ به مساله تعطیلی مرکز رودکی ورود کندقائم مقام انجمن نابینایان، با انتقاد از ایده تعطیل کردن مرکز رودکی بهعنوان بزرگترین کتابخانه ویژه نابینایان و تولید کننده کتاب، انتقال منابع این کتابخانه به کتابخانه ملی را ضمانتی برای تداوم خدمات ویژه از سوی این نهاد به نابینایان نمیداند. |
به گزارش ایران سپید به نقل از ایبنا، اواخر مهرماه، بازدید اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی همراه با وحید قبادیدانا، رئیس سازمان بهزیستی کشور از ساختمان مرکز امور توانبخشی نابینایان و کمبینایان رودکی» موضوع احتمال تعطیلی این مرکز و انتقال منابع این کتابخانه را برسر زبانها انداخت که واکنش بسیاری از کارشناسان و نابینایان را در پی داشت.
در مجموع 7000 نابینا و کمبینا، در کتابخانه مرکز رودکی عضویت دارند؛ 2500 نفر، عضو کتابخانه بریل و 4000 نفر عضو کتابخانه گویا. تعدادی نیز از سایر خدمات مرکز؛ ازجمله امکان استفاده از کتابهای بریل آموزش زبان انگلیسی و قرآن استفاده میکنند. کتابخانه این مرکز بهعنوان تنها مرکز تولیدکننده کتاب بریل، با 6500 عنوان در 23 هزار جلد کتاب، بهعنوان بزرگترین کتابخانه بریل کشور شناخته میشود.
منصور شادکام، قائممقام انجمن نابینایان کشور به ایبنا از نارضایتی جامعه نابینایان درباره تصمیم مسئولان سازمان بهزیستی برای انتقال منابع کتابخانه رودکی بهعنوان بزرگترین کتابخانه ویژه نابینایان که خدمات کتابخانهای به نابیناین سراسر کشور ارائه میکند گفت. وی معتقد است راههای مختلفی برای حفظ این مرکز وجود دارد ازجمله انتقال مجدد منابع بعد از بازسازی ساختمان قدیمی رودکی.
شادکام البته دو موضوع را دلیل اصلی نگرانی جامعه نابینایان اعلام میداند. نخست، مشکل دسترسی و مناسب نبودن مسیر رفتوآمد به کتابخانه ملی برای نابینایان و دوم، توقف جریان تولید کتابهای بریل؛ چراکه کتابخانه ملی براساس شرح وظایفش، الزامی برای تولید کتاب بریل ندارد.
بعد از بازدید رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به همراه رئیس سازمان بهزیستی از مرکز رودکی، بهنظر میرسد نخستین گامها برای انتقال منابع کتابخانهای این مرکز برداشته شده است. واکنش جامعه نابینایان به این موضوع چیست؟
مسئولان در کش و قوس جابهجایی منابع کتابخانه مرکز رودکی هستند و البته جامعه نابینایان نیز در تلاشاند تا این اتفاق نیفتد. ایده انتقال منابع با هدف تعمیر و یا بازسازی ساختمان، به روش دیگری هم قابل اجرا است؛ بهعنوان مثال انتقال کتابها بهصورت امانی با زمانبندی کوتاه یک، دو و یا سهساله به کتابخانه ملی و انتقال دوباره به ساختمان مرکز رودکی، بعد از بازسازی. مگر بازسازی یک ساختمان چقدر زمان نیاز دارد؟ دیدیم که ساختمان پلاسکو بعد از 4 سال ساخته شد؛ اما گویا نظر مسئولان، تعطیلی کامل و همیشگی مرکز رودکی و جابهجایی دائمی منابع به کتابخانه ملی و واگذاری آن به بخش خصوصی است.
مسئولان سازمان بهزیستی اعلام کردهاند، قدیمی بودن و خارج شدن مرکز رودکی از چارت سازمان بهزیستی بهعنوان یک نهاد دولتی که مجاز به فعالیت اجرایی نیست، دلیل اصلی انتقال منابع مرکز به کتابخانه ملی است.
بله؛ عنوان «مرکز رودکی» در چارت تشکیلاتی وجود ندارد اما در همین چارت از «ساختمان ظهیرالاسلام» نام برده شده و براساس همین عنوان، امکان دریافت بودجه وجود دارد. بهعبارت دیگر میتوان راه حلی براساس استثنائات، برای حفظ این مرکز پیدا کرد.
منظورتان از استثنائات چیست؟
مرکز رودکی، تنها مرکز تولیدکننده کتاب بریل در کشور است؛ همین موضوع امکان استثناء کردن آن و زمینه دریافت بودجه دولتی را فراهم میکند. تعطیلی مرکز رودکی، تامین منابع مطالعاتی برای جامعه هدف را دچار مشکل اساسی میکند. هرچند اداره کل کتابخانههای عمومی در برخی مراکز استانها ازجمله تبریز و قم با داشتن چاپخانه، کتاب بریل تولید میکنند اما در مقایسه با مرکز رودکی فعال و توانمند نیستند.
راهحل شما بهعنوان قائممقام انجمن نابینایان کشور برای حل و فصل این چالش چیست؟
جامعه نابینایان به یک شرط حاضر به پذیرش موضوع انتقال منابع کتابخانه مرکز رودکی به کتابخانه ملی هستند: ورود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اجرایی شدن قانون حمایت از معلولان. براساس ماده 17 قانون جامع حمایت از معلولان مصوب سال 1396 دولت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را مکلف کرده است تا کتابهای بریل چاپ کند. در این ماده قانونی آمده: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مکلف است از محل اعتبارات مصوب سالانه خود، بودجه مورد نیاز تولید و انتشار کتب و نشریات بریل، گویا، چاپ درشت و قالبهای الکترونیک برای افراد نابینا و کمبینا و چاپ و انتشار کتب و نشریات تخصصی مورد نیاز افراد دارای معلولیت و همچنین ایجاد پایگاههای اطلاعرسانی تخصصی این افراد را تخصیص دهد. همچنین وزارت مذکور موظف است ضمن رعایت حقوق مالکیت معنوی ناشرین، با اتخاذ تدابیر تشویقی، ناشرین را به در دسترس نهادن نسخ الکترونیکی آثار خود جهت استفاده نابینایان و کمبینایان ترغیب نماید.» بنابر این ماده قانونی، بهنظر میرسد اگر جریان تولید کتاب بریل، به نهادی غیر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سپرده شود، به معنی نابودی آن است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توافق سازمان بهزستی و ارزیابی شرایط، تولید کتاب بریل را به نهاد کتابخانههای عمومی کشور بسپارد و یا خود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با هدف ارتقای جریان تولید کتاب بریل، دستگاههای موجود در مرکز رودکی را بازسازی کند.
مساله این است که وظیفه سازمان اسناد و کتابخانه ملی، تولید کتاب برای نابینایان نیست. علاوهبراین خدمت ارسال کتاب به اعضای نابینا در سراسر کشور با انتقال منابع به این کتابخانه متوقف میشود چراکه در اساسنامه سازمان اسناد و کتابخانه ملی این دست وظایف تعریف نشده است.
موضوع دیگری که درباره چالش جابهجایی منابع مرکز رودکی از سوی جامعه نابینایان مطرح شده، مناسبسازی کتابخانه ملی بهلحاظ مسیر دسترسی و فضای داخلی ساختمان کتابخانه ملی است.
بله؛ قرائتخانهها تا حدودی برای استفاده نابینایان مناسباند اما عمده نگرانی جامعه نابینایان، طریق رسیدن به درهای کتابخانه ملی است.
مدیران سازمان بهزیستی از جامعه نابینایان خواستهاند تا به آنها برای اجرای این تصمیم اعتماد کنند. چه اقدامی این اعتماد را ایجاد میکند؟
متاسفانه جامعه نابینایان، به گفته مسئولان سازمان بهزیستی اعتمادی ندارند. بهزیستی بهعنوان متولی باید مدافع حقوق جامعه نابینایان باشد. تصمیمگیری درباره نابینایان بدون حضور و جلب نظر آنها بهویژه نابینایان نخبه میسر نیست. به نظر میرسد مسئولان از نیازهای واقعی نابینایان و دشواری دسترسی به منابع آموزشی آگاه نیستند. پرسش ما این است آیا تضمینی برای تداوم خدمات مرکز رودکی با انتقال منابع به کتابخانه ملی وجود دارد؟