برد بزرگ, در بهره مندی از فرصت پیش آمده استمجید سرایی خبرنگار فرهنگی ایران سپید: بدون مقدمه و بی تعارف بگویم, امروز وضعیت توجه به رفع نیاز های فرهنگی-هنری نابینایان در حوزه ی برنامه سازی, نسبت به قبل خیلی بهتر شده؛ مخصوصاً برنامه هایی که کمک می کند نابینایان بیش از گذشته به هنری مثل سینما علاقه مند شوند. |
به گزارش ایران سپید اقداماتی از سوی افراد غیر دولتی و در قالبی ظاهراً خودجوش صورت گرفته تا فیلم های تولید شده در سینما و همچنین سریال های شبکه ی خانگی برای نابینایان توضیحدار و به طریق اولی دسترسی پذیر شود. اقدامی که خیلی پیشتر باید به صورت گسترده از سوی نهاد های فرهنگی و هنری, با همکاری متولیان دولتی امور معلولان صورت می گرفت.
جدا از اینکه گرداننده یا گردانندگان این اقدام خودجوش نما چه اهدافی دارند یا به دنبال رسیدن به چه رؤیایی هستند, این جریان باعث شده تا نابینایان با سینما آشتی کنند و جزو تعقیب کنندگان رویداد های سینمایی باشند.
حدود 15 سال قبل, رادیو تهران اولین رسانه ای بود که با تولید برنامه ی «سینما رادیو» به سردبیری و تهیه کنندگی احمد شیشه گران, اقدام به توضیحدار کردن فیلم ها –نه صرفاً برای نابینایان-, بلکه برای مخاطبان خودش کرد. این برنامه که جمعه شب ها از رادیو تهران پخش می شد, در آن زمان از سوی شنوندگان رادیو, بویژه نابینایان بشدت استقبال شد؛ بعد از یک سال مدیریت رادیو تهران تغییر کرد. مدیر جدید با ادامه ی تولید «سینما رادیو» موافق نبود و به همین علت برنامه تولید نشد.
چند سال بعد, زمانی که رادیو نمایش راه اندازی شد, برنامه ای شبیه به «سینما رادیو» تحت عنوان «رادیو فیلم» تولید و به روی آنتن رفت. باز با تغییر مدیریت این شبکه ی رادیویی, «رادیو فیلم» جزو برنامه هایی بود که در لیست توقیفی ها قرار گرفت.
بعد از تعطیلی «رادیو فیلم» بخش نابینایان کتابخانه ی عمومی حسینیه ارشاد با همکاری عوامل تولید «رادیو فیلم», اقدام به توضیحدار کردن فیلم های سینمایی, اما این بار صرفاً برای نابینایان کرد. این اقدام هم بعد از یک سال متوقف شد.
گرچه در طول این مدت چنین برنامه هایی تولید شد, اما به اندازه ای که اقدام یک گروه غیر رسانه ای و غیر دولتی توانست تأثیر بگذارد, مؤثر نبود. چرا که فعالیت های این گروه باعث شد عده ای نابینا علاقه مند به حضور فیزیکی در سینما باشند. بگذریم که همین گروه برای کشاندن این عده به سینما, به ابزار هایی مثل نمایش رایگان فیلم توضیحدار و یک پذیرایی مختصر متوسل شد و عملاً نوعی بدعت را در امر جذب نابینایان به سینما پایه گذاری کرد.
با شیوع کرونا و نیمه جان شدن سینما, حضور فیزیکی نابینایان کنار گذاشته شد, اما کس یا کسانی که تلاش می کنند تا همچنان نابینایان را بعنوان مخاطبان سینما و سریال های شبکه ی خانگی حفظ کنند, از تکنیک های مختلف در امر برنامه سازی بهره مند شدند که می تواند قابل توجه باشد؛ مثل تولید فیلم های توضیحدار و در دسترس قرار دادن آن ها برای نابینایان از طریق وب سایت یا شبکه های اجتماعی.
صرف نظر از اهداف گردانندگان این برنامه ها که در تولیدات خود, از مشارکت هنرمندان سینما, تلویزیون, دوبلاژ و رادیو هم بهره مند می شوند, اکنون توجه به دو نکته از سوی نابینایان لازم و مهم است. یکم: تا قبل از این, وقتی در محافل نابینایی یا سمینار ها و همایش های فرهنگی بحث علاقه به سینما و تعقیب فیلم ها مطرح می شد, عده ی زیادی از نابینایان گله و شکایت می کردند که مسئولان فرهنگ و هنر, بویژه خود سینماگران به نابینایان توجه نمی کنند و در مواردی هم از نابینایی بعنوان ابزار دراماتیزه کردن داستان های متوسطشان بهره می برند.
درست است که مسئولان و متولیان فرهنگ و هنر برای جذب نابینایان به هنری مثل سینما اقدامی نکردند و بدتر, اصلاً چنین موضوعی به فکرشان نرسید؛ اما امروز از سوی عده ای غیر دولتی و از بدنه ی سینما, با همکاری چند نابینای علاقه مند امکان بهره مندی از سینما و شنیدن فیلم ها فراهم شده تا بخشی از مشکل نیاز نابینایان به برابر سازی فرصت استفاده از برنامه های فرهنگی و هنری فراهم شود.
دوم, حال که این بستر از سوی یک گروه ظاهراً خودجوش –ولو در مسیر رسیدن به اهداف خاص- برای نابینایان فراهم شده, وقت آن رسیده که خود نابینایان هم جزو مشارکت کنندگان فکری در پیشبرد این اقدام فرهنگی شوند. به این معنی که مخاطب صرف نباشند؛ بلکه از گرداننده یا گردانندگان این فعالیت ها درخواست کنند؛ نه درخواست فلان فیلم یا بهمان سریال؛ بلکه درخواست ایجاد زیر ساخت های لازم به منظور پایه گذاری بستری فکری برای آشنایی شان با خود سینما. به این معنی که امکانی فراهم شود تا نابینایان علاقه مند, با سینما, مکاتب سینمایی, تئوری های هنر-صنعت سینما آشنا شوند. شاید همین آشنایی, جرقه ای در ذهن بعضی مخاطبان نابینا بزند تا به سمت مطالعات جدیتری در این زمینه بروند. قطعاً این تقاضا با جلب مشارکتی که گروه های غیر دولتی مرتبط با سینما از خود سینماگران و اساتید دانشگاه انجام می دهند, شدنی و قابل اجراست.
در این صورت می توان نتیجه گرفت, این نوع اقدامات می توانند مثمر ثمر باشند و کمک کنند تا نابینایان چند قدم جلوتر بروند و روزی خودشان جزو منتقدان و صاحب نظران در سینما شوند. این همان «برد» است که دو سوی یک جریان از آن بهره می برند؛ خدمت گذار و خدمت پذیر.
در غیر این صورت, قناعت نابینایان به مخاطب بودن صرف و بهره مندی از خدمات رایگان –حتی از سوی افراد و مشارکت کننده های غیر دولتی-, عمر این اقدامات و فعالیت ها را کوتاه کرده و عملاً جلوی پویایی را می گیرد و سرآخر, تنها خاطره ای در ذهن مخاطبان به جا می گذارد.