دختران نابینا و حس استقلال طلبی + فایل صوتیچرا والدین مانع استقلال طلبی دختران نابینای خود می شوند؟ این سؤالی بود که از فاطمه ظرافت انگیز پرسیدیم. معلمی که 27 سال است در مجتمع دخترانه عبدالعظیم تهران تدریس می کند. |
به گزارش ایران سپید او از ارتباط صمیمانه خود با والدین می گوید و دلایل آنها در این مورد: من به دلیل ارتباط صمیمانه ای که با بچه ها و والدین آنها برقرار کرده ام به ویژه در 15 سال اخیر تدریسم این را می گویم که در صحبت با آنها وقتی که برای دادن استقلال به فرزندانشان ترغیبشان می کردم همواره با مشکل مواجه می شدم. من علت این مشکل را در دو حیطه می توانم جستجو کنم. اول اینکه در جامعه ما بین افراد بینای طبقات متوسط و پایین،تعصب نسبت به دختران رایج است و اینطور تصور می شود که پسرها هستند که می توانند هر جایی که دوست دارند یا هر زمانی که دوست دارند، تردد کنند. این در بین والدین دختران نابینا نیز رایج است با این تفاوت که در مورد پسران نابینا تنها مشکل نابینایی آنها هست که یک مقدار مانع آزادی آنها می شود و خانواده ها نگران آنها هستند اما در مورد دخترها اینطور نیست علاوه بر نابینایی مسئله دیگری که خانواده ها را نگران می کند،همین تعصبات است. اینکه دختر نباید زیاد بیرون برود؛ نباید در جامعه تنها این طرف و آن طرف برود چون خطرناک است. اگر بیرون برود فلان اتفاق برایش می افتد و باید همیشه مواظب دخترها بود. این فرهنگ بین خانواده ها رایج است و مسئله دیگر نابینایی است که می گویند خطراتی که شما را تهدید می کند بیشتر است. چرا ؟ من نمی دانم. همان خطراتی که پسران نابینارا تهدید می کند دختران را هم همان خطرات تهدید می کند. اما خانواده ها تصور می کنند دختران در ترددشان و در جامعه بیشتر مشکل دارند. مثلا مادری به من می گفت: من چطور اطمینان کنم که دخترم حتی با اسنپ یا با آژانس به خانه کسی برود. وقتی دخترش را فرستاده بود تا من با او صحبت کنم به من می گفت شما باید بروید جلوی آژانس بچه من را تحویل بگیرید. اصلا هم مشکلش این نبو که بچه من ممکن است بیفتد یا ممکن است خطری بچه من را تهدید بکند. می گفت: من اصلا به آژانس و اسنپ اطمینان ندارم. حتی الان که دختران ما بزرگ شده اند هر چند به ندرت اما بعضی حتی سوار اسنپ هم نمی شوند و من نمی دانم این دید را خانواده به آنها داده است یا خودشان این دید را دارند. مسئله دیگری هم که کمرنگتر دیده می شود این است که می گویند:ما می خواهیم دخترمان در محله کمتر با عصا دیده شود. فکر می کنند برای ازدواج دخترشان اگر دیگران به نابینایی او پی نبرند و ناتوانایی او به چشم هم محلیها و فامیل نیاید برای ازدواجش، شرایط بهتری فراهم می شود. می گویند ،اگر دختر ما با عصا بیرون برود؛ اگر در جوی آب بیفتد؛ اگر مردم بفهمند که ناتوان است، در ازدواجش مشکل پیش می آید. این دسته سعی می کنند حتی دخترانشان را پنهان بکنند و به دیگران نشان ندهند که دختر نابینا یا مشکل داری دارند تا هنگام ازدواجشان بگویند دختر ما خیلی توانمند است و با مشکلی مواجه نمی شود.