شکاف عمیق بین قانون تا اجراشاید شنیدن اسم پرفسور برای خیلی از ما عجیب باشد و هر کدام از ما در تمام عمرمان یک پرفسور تمام را از نزدیک ندیده باشیم اما چندی قبل پرفسور سید حسن امین که عنوان پرفسور تمامی را از دانشگاه گلاسکو انگلستان در کارنامه خود دارد به روزنامه ایران سپید آمد و میهمان تحریریه این روزنامه بود. |
پرفسور امین که کارنامه افتخاراتش را ورق میزد به نکته ای اشاره کرد که این روزها شاید برای خیلیها جالب باشد. این پرفسور 65 ساله در دانشگاه گلاسکو در مقطعی استاد دکتر حسن روحانی رئیس جمهور بودند. گفتگوی ما را با پرفسور در خصوص مسائل مختلف در زیر میخوانید: س: کمی از خودتان برایمان بگویید؟ ج: سید حسن امین متولد 1327 هستم در سال 43 در سن شانزده سالگی اولین کتابم را که مجموعه شعری بود با عنوان ترانه فرشتگان منتشر کردم. در 17 سالگی وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شدم و همزمان با این رشته فلسفه اسلامی هم نزد استادان خواندم. بعد از کارشناسی به سربازی رفتم و کنکور قضاوت دادم و در سال 51 جوانترین قاضی زمان خودم بودم. همزمان در کارشناسی ارشد شرکت کردم و مدرک حقوق خصوصی را گرفتم و بعد از گرفتن مدرک به انگلستان رفتم و در دانشگاه گلاسکو مدرک دکترای حقوق عمومی را نیز گرفتم. بعد از پایان تحصیلات از من خواستند تا در همان دانشگاه بمانم و به تدریس بپردازم و سرانجام در آوریل 1992 استاد صاحب کرسی و پرفسور تمام در این دانشگاه شدم. در این دوره ها چندین کتاب نوشتم و چندین مجله را منتشر کردم و بر 140 کتاب هم مقدمه نوشتم. س: بین حقوق و فلسفه چه ارتباطی وجود داشت؟ ج: در دوران دانشجویی ما حالت بازگشت به خودی در میان دانشجویان وجود داشت. کسانی مثل هانری کربن فرانسوی به ایران آمدند و به تحصیل در نزد علامه طباطبایی پرداختند. در واقع رگه هایی از حکمت و فلسفه ایرانی – اسلامی و شیعی در جامعه محبوبیت پیدا کرده بود و من به دنبال فلسفه ملاصدرا رفتم و وقتی در قم قاضی بودم نزد علامه حسن زاده آملی فلسفه ملاصدرا خواندم. ذهنیت واقعی من ادبیات و فلسفه بود. س: این روزها این دو رشته را چه طور میبینید؟ ج: بعد از اینکه به بالاترین حد علمی رسیدم به یکی از دوستان گفتم من چنان پرفسوری هستم که از آن پرفسور بیشتر در دنیا نمیتوان شد. اگر بخواهم واقعیت را اعتراف کنم باید بگویم که کشور ایران در دو سده اخیر در زمینه فلسفه و حقوق در سطح جهانی کاری نکرده مثلاً حقوقدانی که در سطح جهانی کاری انجام داده باشد نداریم. میگویند فلان حقوقدان فرانسوی یا در زمینه فلسفه در میان فیلسوفان دو قرن اخیر در ایران هیچ فیلسوف بزرگی که در جهان دارای مکتب باشد نداریم. س: باید چه کار میکردیم؟ ج: در گذشته های دور ایران نقش مهمی در ساختن یک تمدن جهانی داشته و شاعران و متفکرانی داشته ایم که جهان آنها را قبول کرده و پذیرفته مثل خیام، ابوریحان و.... برای این که در زمانی که اینها بوده اند از برجستگان و بزرگان زمان خودشان بوده اند و سرآمد جهان شده اند ولی در دو قرن اخیر جامعه نتوانسته تولید کند که دلایل آن را باید تحلیل و بررسی کرد. زمانی یک جامعه میتواند دانشمندان بزرگی را پرورش دهد که بستر حضور آن فراهم باشد. اولین بسترش داشتن امنیت خاطر است اینکه یک نفر در فضای تثبیت شده و امنی باشد تا این فرد بتواند بنشیند و کار خودش را انجام دهد فردوسی سی سال نشست و روی یک پروژه کار کرد خوب باید نان و آب این فرد هم فراهم باشد اگر تغییرات زیادی در جامعه ایجاد شود و یا اطمینانی نباشد افراد دنبال این هستند تا کارهایی را انجام دهند که زودبازده باشد و سود زیادی در زمانی کم برایشان به ارمغان بیاورد. متأسفانه در سیستم مدیریتی و پژوهشی ما تداومی وجود ندارد شما وقتی درخت گردو را میکارید چندین سال بعد ثمر میدهد. س: در دانشگاه گلاسکو اوضاع چگونه بود آنها پژوهش محورند یا نه مثل ما هستند؟ ج: در انگلستان دو نوع استاد داشتیم استادهایی که بیشتر روی تدریس متمرکز هستند و استادهایی که جنبه پژوهشمحور دارند خود آنها طراحهایی میدهند و وقتی تصویب میشود برای آنها بودجه در نظر میگیرند و با توجه به بودجه تعیین شده کار میکنند و در دانشگاه های آنجا برای هر کاری بازه زمانی تعیین میشود و رقابت هم بسیار زیاد است و بر اساس بودجه پژوهشی رتبه دانشگاه ها مشخص میشود. س: شما به عنوان یک دانشجوی خارجی میتوانستید از امکانات آنها استفاده کنید؟ ج: با اینکه دانشجوی خارجی بودم چون کارم خوب بود در دو سال مختلف برنده جایزه های مختلف شدم وجود این تشویقها و شناسایی استعدادها و جذب افراد متخصص در آنجا دقیقا انجام میشود. بعد از گرفتن دکترا پیشنهاد دادند که در همان دانشگاه بمانم یعنی ماندنم را به نفع کشورشان میدانستند، سیستمشان جذب استعدادهاست زمانیکه استاد بودم سیستم به من این اجازه را داد که در دادگاه های انگلستان قاضی باشم گفتند شما که استاد حقوق هستید اگر ندانید در دادگاه های ما چه میگذرد هیچ فایده ای ندارد مثل اینکه یک دانشجوی دکترا نداند در بیمارستانهای این کشور چه چیزی میگذرد بنابراین فرصت مطالعاتی در اختیارم گذاشتند تا درس بخوانم و کارآموزی کنم و در امتحان وکالت شرکت کنم. آنجا وقتی میبینند استعداد داری فضای لازم را ایجاد میکنند. س: هفته گذشته قسمت سوم مصاحبه با پرفسور امین را خواندید، آنچه پیش رویتان است قسمت چهارم این مصاحبه میباشد. آیا در انگلستان قوانین خاصی برای حمایت از معلولان دارند؟ قانون در رابطه با افراد دارای معلولیت چه طور برخورد میکند؟ ج: تبعیض در آنجا به هر ترتیب محکوم است و باید برای همه شهروندان امکانات برابر و مساوی ایجاد کنند به همین دلیل در هر جا که نیاز به دسترسی است مثل فرهنگسراها، کتابخانه ها و... باید به گونه ای باشد که آمد و شد افراد معلول هم ساده باشد و بتوانند به تنهایی از آن استفاده کنند برای افراد نابینا تمام مکاتبات رسمی و اداری آنها باید به بریل باشد. یا یک سری سیستمهای تلفنی خاص برای افراد نابینا وجود دارد و از یکسری چیزها توسط تلفن همراه شان مطلع میشوند. مواردی هم از لحاظ تامین اجتماعی وجود دارد به کسانی که به هر نوعی نقص عضو دارند هزینه هایی برای جبران معلولیت پرداخت میشود و این پولی که به آنها میدهند حدود 50 درصد از از افراد بینا بیشتر است البته توام با این افراد مشخصی هم برای کمک به افراد معلول جهت انجام امور روزانه شان وجود دارند و یا اگر کسی در خانواده ای دچار معلولیت باشد برای کسی که محافظت از افراد معلول را بر عهده دارد حقوق بیشتری در نظر میگیرند و یا در بازنشستگی آنها این مساله را لحاظ میکنند اینها همه قانونمند است. س: البته اینجا هم قوانینی وجود دارد اما قوانین ما ضمانت اجرایی کافی ندارد در آنجا چه ضمانت اجرایی برای قوانین وجود دارد؟ ج: در آنجا اگر کسی حق قانونی داشته باشد و اگر جایی این حق را ادا نکند این فرد میتواند به دادگاه محل اقامتش مراجعه و شکایت کند و دادگاه بر اساس قانون به شکایت فرد رسیدگی میکند و دادگاه این فرد را محکوم میکند به اجرای قانون. تهیه مسکن نیز از جمله حقوقی است که برای افراد معلول باید تهیه شود اما توسط شهرداریها. س: مصاحبه با پرفسور امین قسمت آخر: چه طور یک فرد معلول میتواند شکایتش را در دادگاه های انگلستان مطرح کند؟ ج: شاکی به وکیل مراجعه میکند و حق الوکاله را هم دولت میدهد و به دادگاه میروند و میگویند این موکل نابینای ما را شهرداری در جایی گذاشته که آسانسور ندارد و رفت و آمد برایش مشکل است و دادگاه شهرداری را محکوم میکند تا جای این فرد را عوض کند و مواردی بوده که شهرداری مجرم شناخته شد و حتی برای فرد معلول هتلی در نظر گرفتند و هزینه های هتل را شهرداری پرداخت کرد در واقع ضمانت اجرایی قانون، قوه قضائیه مستقل و قوی است که دولت محلی (شهرداری) را مکلف میکند تا نسبت به اجرای قانون اقدام نماید. س: پس چرا این کارها در اینجا اینقدر سخت است؟ ج: اینجا خیلی سختتر است چون فاصله از قانون تا اجرا خیلی زیاد است مثلا در قانون اساسی میگوییم آموزش و پرورش باید رایگان باشد ولی همه میدانیم که در سطح جامعه این اتفاق نمی افتد در قانون نوشته شده ولی در عمل اجرا نمیشود. س: این روزها چه میکنید؟ ج: هم در ایران و هم در انگلستان وکیل پایه یک دادگستری هستم به داوری پایان نامه های دانشجویان دکترا در دانشگاه های این دو کشور مشغولم و البته سخنرانیهای متعددی در داخل و خارج از کشور داشته ام در ایران ماهنامه حافظ را منتشر میکنم که رویکردی ادبی دارد چند دفتر شعر جدید منتشر کرده ام که عنوان یکی از آنها دانشنامه منظوم ایران است و تاریخ ایران از زمان مادها تا سال 1390خورشیدی را در برمیگیرد البته این دانشنامه در خارج از کشور به چاپ رسیده است. س: به عنوان آخرین سوال چه صحبتی با خوانندگان ما دارید؟ ج: هیچ وقت ناامید نشوند و بدانند همه افراد موفق در مقاطعی از زندگی دچار مشکلاتی بوده اند اما با گذشت زمان مشکلات حل میشود و انسان میتواند به آینده امیدوار باشد.