سازمانهای مردم نهاد؛ فراتر از مرزهای ملیامروزه حضور و نقش سازمانهای مردم نهاد به عنوان رکن سوم جوامع، به دلیل گسترش فرایند جهانیشدن و کاهش قدرت دولتها در برخورد با مسائل جهانی از قبیل محیط زیست، صلح و فقر بیش از پیش پر رنگ شدهاست. |
به گزارش ایران سپید به نقل از ایرنا سمنها یا همان سازمانهای مردم نهاد، رکن سوم جوامع محسوب میشوند که میتوان آنها را سازمانهای داوطلبانه، غیردولتی، غیر سیاسی و غیرانتفاعی به مفهوم واقعی دانست که به عنوان نهادهای مدنی، واسط بین دولت و مردم بوده و بخش مهمی از مشارکت مردم در توسعه جامعه را از این طریق شکل میدهند.
براساس اصل ۴۴ قانون اساسی، سمنها (سازمانهای مردم نهاد) در توسعه اجتماعی کشور از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. بطوریکه میتوان ضرورت ایجاد و تقویت سازمانهای مردم نهاد را در تحقق اهدافی چون کوچکسازی دولت، توانمندسازی مردم و افزایش سرمایه اجتماعی، کارآمدی بیشتر نظام اقتصادی، بهینهسازی فرآیند برنامهریزی و عملیاتی سازی برنامهها و مقابله با آسیبها دانست.
از سوی دیگر گسترش فرایند جهانی شدن و کاهش قدرت دولتها در برخورد با مسائل جهانی از جمله محیط زیست، صلح و فقر و مسائلی از این دست، زمینه حضور و تقویت نقش سمنها بیش از پیش فراهم کرده است آنچنان که تجربه کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در طول بیش از نیم قرن، وجود این نوع سازمانها را اثبات کردهاست.
سمن (NGO) یا سازمان مردم نهاد
در کشورهای مختلف با توجه به قوانین و مقرراتشان، تعاریف مختلفی از سمنها یا سازمانهای مردم نهاد شدهاست. برای مثال در ماده ۶۰ قانون مدنی کشور سوئیس آمدهاست که انجمنهای سیاسی، مذهبی، علمی، هنری، نوع دوستی، تفریحی و سایر انجمنهایی که هدف اقتصادی ندارند به محض این که مؤسسین اراده خود را در قالب اساسنامههایشان دائر بر ایجاد آنها اعلام کردند، از شخصیت حقوقی برخوردار میشوند.
در انگلستان نیز سازمانی غیر دولتی محسوب میشود که هدفش سودبری نباشد و این امر مستلزم آن است که خود دارای منابع مالی باشد، این منابع هم به طور عمده از طریق مشارکت مالی دواطلبانه اشخاص تأمین میشود.
در ایران نیز وزارت دادگستری در سال ۱۳۳۷ آیین نامه اصلاحی ثبت تشکیلات و موسسات غیر تجاری را تصویب نمود. بموجب ماده ۱ این آیین نامه مقصود از تشکیلات و موسسات غیر تجارتی کلیه تشکیلات و موسساتی است که برای مقاصد غیر تجارتی از قبیل امور علمی یا ادبی یا امور خیریه و امثال آن تشکیل میشود.
بنابراین در یک تعریف نهایی از سازمانهای مردم نهاد میتوان گفت: سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل، غیر دولتی، غیر انتفاعی و غیر سیاسی است که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، بشردوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامهی مدون، رعایت چارچوب قوانین موضوعهی کشور و مفاد آیین نامههای اجرایی آن فعالیت میکند.
نخستین سازمانهای مردم نهاد در جهان
«کر» یکی از بزرگترین سازمانهای امدادرسانی در دنیاست که در سال ۱۹۴۵ در ایالات متحده آمریکا تاسیس شد تا به پناهندگان و آوارگان جنگ جهانی دوم کمک کند. در حال حاضر ماموریت اصلی این بنیاد، تغییر بسیاری کردهاست و بر تعاون و مشارکت برای پایان دادن به فقر در آمریکا و نقاط مختلف دنیا تاکید می کند. این بنیاد با بیش از ۱۲ هزار کارمند در ۷۲ کشور دنیا برنامههایی را در دست اجرا دارد و شعبههای مختلف این بنیاد در آمریکا، انگلیس، ژاپن و هشت کشور دیگر فعال است و فقط در آمریکا بیش از ۳۵۰ هزار نفر اعانهدهنده دارد.
«بنیاد بیل و ملیندا گیتس» بزرگترین سازمان خیریه خصوصی در آمریکا و در جهان است که تا به امروز مجموعا بودجهای معادل ۳۳ میلیارد دلار را وقف کارهای خیریه کردهاست. در حقیقت این مبلغ را بنیاد، سرمایه گذاری کرده و به جای اینکه فقط یک بار هزینه شود، از محل درآمدهای حاصل از این سرمایه گذاری برای کمکهای مالی برای اجرای پروژههای خیریه، استفاده میکند. این چرخش مالی سبب شده بنیاد بیل و ملیندا گیتس به یکی از اصلیترین منابع کمک مالی در بخش بهداشت و سلامت در دنیا تبدیل شود.
سازمان «آکسفام» مستقر در آکسفورد انگلیس با هدف مبارزه با فقر و بهبود شرایط زندگی مردم در سراسر جهان تاسیس شدهاست. این سازمان نیز مانند بسیاری دیگر از سازمان های مردم نهاد بزرگ، در سراسر دنیا توسعه یافته و تبدیل به یک سازمان مردم نهاد بینالمللی شدهاست. آکسفام در ۷۰ کشور در زمینههای مبارزه با فقر، برابری جنسیتی، آموزش و مبارزه با بیماریهای مختلف فعالیت میکند.
«فدراسیون سراسری ادبی و هنری چین» نیز فراگیرترین سازمان غیردولتی و تشکیلات ادبی و هنری چین است که ۴۰ سازمان و تشکیلات ادبی و هنری وابسته را در سطح ملی هدایت و مدیریت میکند. فدراسیون سراسری ادبی و هنری چین فعالیت خود را از سال ۱۹۴۹ میلادی و در سطح ملی آغاز کرد. این سازمان با بیش از ۸۰ هزار نویسنده و هنرمند، گستردهترین تشکیلات در نوع خود در داخل چین و سراسر جهان است؛ بطوریکه ۵۰ انجمن ادبی و هنری از سراسر چین عضو این فدراسیون هستند.
نخستین زمینه های پیدایش سازمانهای مردم نهاد
توجه به زمینههای پیدایش و رشد سازمانهای مردم نهاد در تحلیل هویت و ابعاد آن نقش موثری دارد. اصطلاح سازمان مردم نهاد در معنایی که امروزه از آن فهمیده میشود برای اولین بار در حدود سال ۱۹۴۵ به میان آمد. یعنی زمانیکه سازمان ملل متحد برای تفکیک بین سازمانهای متعددی که با آنها در ارتباط بود هرگونه بدنه و ساختار غیر دولتی را NGO نامید. بویژه سازمانهایی که نقش و جایگاه مشاورهای داشتند و از طرفی نه زیر مجموعه دولتها بودند و نه عضو حکومتی.
با نگاهی به متون و اسناد تاریخی میتوان گفت سازمانهای مردم نهاد اساسا در روزگار باستان به ویژه در حرف و مشاغل بصورت انجمنهای صنفی با همه ویژگیهایی که امروزه در تعبیر سازمان مردم نهاد بیان میشود، وجود داشتند. برای مثال در شهرهای اسلامی نظام انجمنهای صنفی، تمامی جمعیتی را که در زمینههای اقتصادی، تولید، توزیع و خدمات فعالیت میکردند را در بر میگرفت.
اما ریشههای شکلگیری و سپس حضور این سازمانها را در رویکرد نوین میتوان از نیمه قرن نوزدهم میلادی شناسایی کرد. بطوریکه این سازمانها نقش مهمی در جنبشهای ضد بردهداری و جنبشهای حقوق زنان و بویژه کنفرانس جهانی خلع سلاح ایفا کردند.
قبل از این هم به صورت سازمانهای خیریه و امداد رسانی فعال بودند که به ارائه خدمات رفاهی و خیریه برای افراد فقیر و بیچاره در سراسر دنیا می پرداختند و با آغاز جنگ جهانی دوم امداد به آسیبدیدگان و پناهندگان را نیز عهدهدار شدند و اغلب هم در قالب فعالیت مبلغان مسیحی خدمت میکردند.
بعد از این سازمانهایی بدون گرایش مذهبی هم پدیدار شدند که هدفشان صرفا خدمت رسانی به مردم بود که علاوه بر حضور در کشورهای توسعه یافته و عمدتا اروپایی حوزه فعالیت خود را وسیعتر کرده و در کشورهای در حال توسعه هم به فعالیت پرداختند.
شکلگیری سمن در ایران
سازمانهای مردم نهاد در ایران به گونههای مختلف فعال بودند. بسترهای اصلی این فعالیت به ارزشمندی تعاون و همیاری، خیرخواهی و نیکوکاری و هدایت حرف بودهاست. تمدن ایران باستان آموزههای دینی در قران و روایات و تمدن پر فراز و نشیب اسلام زمینههای عمده ترغیب به تشکلهای غیر رسمی و غیر انتفاعی در دورههای اخیر بودهاست.
سابقه شکلگیری جامعه مدنی در ایران را شاید بتوان در دوره صفویه یافت که با ظهور طبقات و گروههای اجتماعی و فعالیت آنها در مناسبات اجتماعی و سیاسی دگرگونیهایی در تاریخ ایران پدیدآمد. از جمله این طبقات و گروههای جدید میتوان به گروههای سنتی مثل اشرافیت زمیندار و اشرافیت دربار، طبقه روحانیت که در دورههای بعد نقش تعیینکنندهای در تحولات و جریانات سیاسی و اجتماعی داشتند و نیز طبقه تجار نیرومدی که در نتیجه توسعه تجارت و توسعه ارتباط با غرب به تدریج پیدا شدند، اشاره کرد.
با روی کار آمدن حکومت قاجار گروههای سنتی به حیات خود ادامه دادند اما روحانیت در این دوره در بیداری مردم جامعه در برخورد با مشکلات خارجی گستره وسیعتری از مشارکت در صحنه سیاسی و اجتماعی را برعهده گرفت و نیز پیوند بین روحانیت و بازار برقرارد گردید که بعدها دگرگونیهای سیاسی- اجتماعی ایران اثرات مهمی را برجای نهاد.
همچنین در این دوره در نتیجه روند صنعتیشدن و پیچیدهشدن روابط اقتصادی و اداری جامعه شاهد ایجاد طبقه روشنفکران هستیم که به افزایش نقش آنها در اداره امور میزان اثرگذاری آنهادر دگرگونیهای اجتماعی افزایش مییابد.
با ورود اندیشه جدید غرب به ایران از طریق اشخاصی که برای نخستین بار با صاحبان این فکرها به ایران در قالبهای گوناگون، تبلیغی، سیاحتی و مانند آن رفت و آمد داشتند با ایرانیانی که به دلایل مختلف به اروپا رفتند و با پدیدهها و ابزارهای اجتماعی غرب و به ویژه نهادهای جمعی آشنا شده یا حتی به عضویت آن درآمدند تاثیر بسزایی در شکلگیری نهادها و انجمن های بعدی داشتند.
عامل دیگری که در پدیدآمدن انجمنها موثر بود، نظامنامه انتخابات اصنافی دور اول مجلس شورای ملی مصوب ۱۷ شهریور ۱۲۸۵ بود که در آن بر تشکیل انجمنهایی برای نظارت بر انتخابات در شهرهای ایران اشاره شده است. ورود انجمن در صحنه فعالیتهای سیاسی برای دفاع از مشروطیت موجب شد تا مخالفان مشروطه نیز به منظور مقابله با این موضوع اقدام به ایجاد انجمنهایی نمایند که این رشد روزافزون انجمنها را در پی داشت.
با روی کارآمدن رضاخان هرگونه فعالیت نهادهای مدنی موجود از بین رفت و هر گونه تشکل و گروهبندی سیاسی و اجتماعی به شدت سرکوب شد و با جایگزینی محمد رضا پهلوی حزبها و جمعیتهای سیاسی بار دیگر به صحنه آمدند. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با سرکوب حزبها و نیروهای سیاسی بار دیگر در روند جامعه مدنی وقفه ایجاد شد.
اما پیروزی انقلاب نقطه عطف مشارکت سیاسی- اجتماعی مردم ایران بود که پس از دوران اولیه استقرار و بعد دوران جنگ تحمیلی و دوران سازندگی در دوره اصلاحات با تاکید بر مشارکت سیاسی مسیر حرکت به سوی جامعه مدنی عمدتا در چارچوب مدرن و غربی و در میان طبقه تحصیل کرده بیشتر شدت گرفت؛ بطوریکه امروزه افزایش تعداد این سازمانها با افزایش روزافزون تحصیلات عالی و رشد چشمگیر ارتباطات رسانهای و اینترنتی و آگاهی سیاسی و اجتماعی شدت بیشتری یافته، آنچنان که تعداد این سازمان ها از ۳۷۷ مورد در سال ۱۳۴۷ به رقمی حدود ۱۴ هزار تشکل و سازمان در سال ۱۳۹۷ رسیدهاست (قراملکی،۱۳۸۸).
نویسنده: مینا اینانلو
منبع
دماری، بهزاد، حیدرنیا، محمدعلی و رهبری بناب، مریم، «نقش و عملکرد سازمانهای مردم نهاد در حفظ و ارتقای سلامت جامعه»، فصلنامه پایش، سال سیزدهم، پنجم مهر، آبان ۱۳۹۳، صص ۵۵۰-۵۴۱
قراملکی، احد و سالاری، زینب «اخلاق در سازمانهای مردم نهاد»، نشر مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، چاپ اول، بهار ۱۳۸۸
نژندی منش، هیبت اله و عبدالهی اصل، سید کمال، «نقش سازمانهای مردم مردم نهاد در ترویج حقوق شهروندی»، جهاد دانشگاهی آذربایجاین غربی، ۱۳۹۴، دوره 1