به گزارش ایران سپید به نقل از ایران رسیدگی به این پرونده از تابستان 96 و با گزارش یک درگیری خونین در پارک و مجروح شدن پسر جوانی با ضربات چاقو در دستور کار پلیس قرار گرفت. چند روز بعد با مرگ مجروح این حادثه تحقیقات جنایی آغاز شد و مأموران با توجه به اظهارات شاهدان یکی از هم‌محلی‌های مقتول را که پس از درگیری متواری شده بود دستگیر کردند.با وجودی که متهم در تمام مراحل دادرسی اتهام قتل را قبول نداشت، اما براساس مدارک موجود کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی و تعیین حکم به دادگاه کیفری ارسال شد.در این جلسه که صبح دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری یک برگزار شد در ابتدا اولیای دم در جایگاه حضور یافته و خواستار قصاص متهم شدند. سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «من را بیگناه به زندان انداخته‌اند. روز حادثه من در خانه بودم که یکی از دوستانم پیشم آمد و گفت که کاوه - مقتول- شیشه کشیده و در پارک مزاحم خواهر، عمه و دخترعمه‌ام شده است. من هم بلافاصله یک چاقوی میوه‌خوری برداشتم و به‌سمت پارک رفتم. جمعیت زیادی جمع شده بود و همه‌شان چاقو داشتند.من به سمت کاوه رفتم اما او چون می‌ترسید از من کتک بخورد با دوستان و اقوامش تماس گرفت و آنها هم آمدند. در آن درگیری من آنقدر کتک خوردم که توان بلند شدن نداشتم. بعد هم از ترس اینکه کشته نشوم فرار کردم. قبول دارم چاقو داشتم اما وقتی زمین خوردم، چاقو هم از دستم افتاد.چند روز بعد خبر دادند که کاوه کشته شده است و مرا به‌عنوان قاتل دستگیر کردند. در آن درگیری چاقوی مرا به‌عنوان آلت قتاله به پلیس داده بودند. در حالی که حتی یک قطره خون هم روی آن نبود.از طرفی طبق گزارش پزشکی قانونی چاقویی دولبه باعث مرگ مقتول شده اما چاقوی من، چاقوی آشپزخانه بود.»وی در پاسخ به اینکه آیا با مقتول خصومتی داشتی، گفت: «من هیچ دشمنی با مقتول نداشتم و آن لحظه فقط برای دفاع از خانواده‌ام به پارک رفتم. اما چون کاوه شیشه مصرف کرده بود با خودم چاقو بردم.همه شواهد نشان می‌دهد من اشتباهی بازداشت شده‌ام. وقتی من فرار کردم کاوه زنده بود اما نمی‌دانم چطور می‌گویند که من قاتل هستم.»در حالی که 7 متهم دیگر پرونده نیز که در درگیری حضور داشتند همه متهم ردیف اول را قاتل می‌دانستند، وکیل مدافع متهم با تأکید بر اظهارات موکلش، او را بیگناه خواند و خواستار بازنگری در پرونده و تبرئه پسر جوان شد.در پایان جلسه قضات شعبه دوم برای تصمیم‌گیری و صدور حکم وارد شور شدند.
