روزنامه یکشنبه 31 شهریور 1398باید شکست تحریمها را قبول کنند - ما قرار نیست جای تشکلهای محلی بنشینیم - نگرانی از وجود نیترات در آب تهران - دُریافت - بازدید نماینده مجلس از مجموعه نابینایان هرندی - درخواست مجازات برای مقصران مرگ «عماد» |
روزنامه «ایران سپید»
یکشنبه 31 شهریور 1398
22 محرم 1441
22 سپتامبر 2019
سال بیست و سوم شماره 6238
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
........عناوین این شماره......
باید شکست تحریمها را قبول کنند 2
ما قرار نیست جای تشکلهای محلی بنشینیم 3
نگرانی از وجود نیترات در آب تهران 8
بازدید نماینده مجلس از مجموعه نابینایان هرندی 15
درخواست مجازات برای مقصران مرگ «عماد» 17
...........سیاسی
* باید شکست تحریمها را قبول کنند. موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: آمریکاییها باید شکست سیاست تحریم را قبول کنند.
* فرمانده کل ارتش: آمریکاییها پیغام دادند که ما یکی میزنیم و دیگر کاری نداریم، شما هم کاری نداشته باشید تا این دعوا تمام شود، اما ما گفتیم یکی بزنید ده تا میزنیم؛ این را مطمئن باشید.
* رئیس مرکز امداد هوایی سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر از زمینگیر شدن شش فروند بالگرد امداد هوایی به دلیل کمبود قطعه خبر داد و گفت: در آینده نزدیک احتمال زمینگیر شدن ده بالگرد دیگر نیز وجود دارد.
* سردار سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه هر کار بکنیم، آن را اعلام خواهیم کرد، گفت: ما هم اراده عمل و هم زبان گفتن و به مسئولیت گرفتن اقداماتی را که انجام میدهیم، داریم.
.........پرونده
* ما قرار نیست جای تشکلهای محلی بنشینیم. برای روشن شدن نقش شبکه تشکلهای نابینایان در برخورد با حوادثی چون حادثه دلخراشی که برای جواد ایزدی در اصفهان پیش آمد، با سهیل معینی، مدیر عامل این شبکه گفتگو میکنیم: معینی میگوید: تشکلهای محلی نابینایان در شهرها و محیطهایی که برای فعالیت خود تعریف کرده اند، کار میکنند و نقش شبکه به طور عمده این است که در سطح ملی صدای واحد جمعیت هدف باشد. نقش دیگر شبکه این است که برای ظرفیتسازی بیشتر تشکلهای شهرستانها کمک کند. در بعد مناسبسازی تلاش داشتیم در بحثهای تدوین دستور العملها و آئین نامه های ابلاغی نقش داشته باشیم و به طور مشخص "آئین نامه تردد ایمن معلولان" را تدوین کرده ایم که آن را به وزارت کشور، کمیته فنی سازمان دهیاریها و شهرداریهای کشور داده ایم که برای اجرا به تمام کشور ابلاغ شود. این آئین نامه به جز مسائل مشترکی که نابینایان با سایر معلولان دارند، قالب محتوای آن درباره نابینایان است؛ مانند مسیرهای ویژه نابینایان، موانع پیاده روها مثل ستونها، داربستها، بیرونروهایی که از دیوار خارج میشوند، چراغهای راهنما و حتی استانداردهای جهانی خیلی ریز. حال باید پیگیری کنیم تا این آئین نامه اجرا شود. اخیراً نیز در سطح سازمان میراث فرهنگی گروه گردشگری دسترسپذیر را ایجاد کردیم که در آن برای راهنماهای تور مسافرتی در جهت راهنمایی معلولان و به ویژه نابینایان برنامه هایی آموزشی تدوین کنیم. همچنین اخیراً کاری که در اتحادیه جهانی حمل و نقل هوایی برای دسترس پذیری خدمات به افراد معلول انجام شده، در همین سطح در کشور ما انجام میشود. منتها تا کارگروههای آموزشی تشکیل شود، زمان میبرد. در تهران نیز هرچند ایستگاههای مترو چندین بار بازرسی شده اند، اما قرار شده یک بار دیگر ایستگاهها بر اساس ضوابط جهانی بازبینی شوند و مدیریت شرکت مترو برای اصلاح ایستگاهها تعهد بدهد. کار دیگر، بحث تدوین برنامه کارگاههای آموزشی کارکنان مترو است که قرار است در زمینه کمک و تعامل با مسافران معلول به تفکیک گروههای اصلی معلولیتی آموزش ببینند. باید بدانیم آموزش زمانی مؤثر است که تمام کارکنان به صورت مداوم آموزش ببینند و بعد اثرگذاری آموزشها را رصد کنیم که این وظیفه تشکلهاست که بعد از کارگاههای آموزشی رصد و گزارش کنند. معینی ادامه میدهد: حال ببینیم نقش شبکه در این حادثه چیست؟ تشکلهای اصفهان چه درخواستی از شبکه داشته اند که پاسخ نگرفته اند؟ شبکه بلافاصله بعد از این حادثه در نامه ای به انجمن موج نور ضمن اعلام تسلیت، اعلام آمادگی کرد که از مرگ چنین عزیزانی فرصتی بسازیم تا این حادثه برای بقیه اتفاق نیفتد. اصفهان جزو قطبهای نابینایان کشور است. تشکلهای اصفهان در واکنش به این مرگ و تبدیل آن به یک تحول تا حال چه کاری کرده اند؟ همه میگویند با مسئولان در ارتباط بوده ایم و آنها کاری نکرده اند. هیئت مدیره تشکلهای نابینایان اصفهان باید جلسه مشترکی با شورای شهر داشته باشند و بگویند بحث ما اعتراض و محکومیت یک نهاد نیست. واکنش به معنای اعتراض و فرو نشاندن خشم نیست. اگر نهادی مقصر بوده، باید رسماً قصورش را بپذیرد؛ اما بحث این است که ببینیم ریشه های این اتفاق چه بوده تا کاری کنیم دوباره اتفاق نیفتد. اولین کاری که تشکلها باید انجام دهند، این است که در جلسه شورا شرکت و شهردار و رئیس شرکت حمل و نقل را دعوت کنند و بگویند ما به لحاظ روحی و جمعی آسیب دیده ایم؛ یک نابینا فوت کرده، ولی نوع مرگش به گونه ای است که همه ما را میآزارد؛ چون سرنوشت مشترکی است که میتواند برای همه ما اتفاق بیفتد. دوم اینکه ریشه یابی کنیم چه اتفاقی افتاده؟ میتوان کاری کرد که این اتفاق برای بقیه نیفتد. در اینکه راننده مقصر بوده تردید نیست، اما بحث ما محکومیت راننده ای که قطعاً از اقشار زحمتکش جامعه است و عمدی در این قضیه نداشته، نیست. ما میخواهیم پیگیری کنیم که سایر راننده ها این کار را نکنند. تشکلها باید رسانه ها را بخواهند و از این مرگ یک موج مثبت و تحولزا ایجاد کنند و اگر دلیل این قصور آموزش ندیدن رانندگان باشد، اولین دستآورد این مرگ میتواند این باشد که آموزش راننده های حمل و نقل اصفهان در دستور کار شهرداری قرار بگیرد. وقتی تردد برای یک فرد نابینا امن نباشد، تمام فعالیتهایش فلج میشود. تشکلها هم باید ببینند پکیج آموزشی لازم برای رانندگان را دارند و اگر ندارند شبکه میتواند به آنها کمک کند. کار دوم این است که اگر ایستگاههایی که در مجاورت مراکز نابینایان است، از نظر مناسبسازی مشکل دارد، شهرداری را مکلف کنند پر رفت و آمدترین ایستگاههای شهر و ایستگاههای نزدیک مراکز نابینایی را در اولویت مناسبسازی قرار دهد و در قبال مناسبسازی بقیه ایستگاهها نیز تعهد رسمی بدهد که با چه برنامه ای آنها را مناسبسازی میکند. خود تشکلها نیز باید این موضوع را رصد کنند. تشکلها اگر برای انجام این کار به استانداردهای مناسبسازی نیاز داشته باشند، میتوانند از طریق شبکه آن را به دست آورند؛ حتی اگر با مسئولان اصفهان جلسه داشته باشند و به هر دلیل فکر کنند شبکه میتواند به قدرت آنها کمک کند، این کار را انجام میدهیم. تشکلها باید در وهله اول به اعضای خود حس همبستگی بدهند و اینکه چتر حمایتی اعضای خود هستند، اما شنیده میشود انتظارات نابینایان از تشکلهایشان برآورده نشده و آنها بیشتر به نامه نگاری میپردازند. ما قصد قضاوت نداریم، اما تشکلها باید فراتر از فردیت خود یک اقدام جمعی با هماهنگی رسانه ها انجام دهند و این مرگ را به موجی در افکار عمومی مردم و مسئولان اصفهان تبدیل کنند. نباید فکر کنیم با مرگ عزیزانی مثل ایزدی و هما بدر، تمام مشکلات معلولان و نابینایان حل میشود. باید سالها کار مداوم انجام داد تا شاهد اتفاقات کمتری باشیم. ادامه گفتگو با مدیر عامل شبکه تشکلهای نابینایان را در سایت ایران سپید بخوانید.
.........بهداشت و سلامت
* نگرانی از وجود نیترات در آب تهران: رئیس گروه بهداشت آب و فاضلاب وزارت بهداشت گفت: در اکثر مناطق کشور، شاخص میانگین کشوری سلامت آب بالای ۹۸ درصد است؛ اما استان خوزستان، به ویژه شهرهای سیلزده آن، گاه با مشکل سلامت آب رو به رو هستند. مهندس شقاقی افزود: نگرانی ما در شهر تهران آلودگیهای شیمیایی، بویژه میزان نیترات در آب است که در این صورت منابع آلوده از مدار خارج میشود و یا در مقاطعی با اختلاط آب سالم و آب آلوده به حد استاندارد آلودگی با نیترات، یعنی ۵۰ میلیگرم بر حسب یون نیترات در هر لیتر میرسیم. در استانهای البرز، مرکزی و یزد نیز وجود نیترات در آب گزارش شده است که روند فزاینده ای دارد. وی افزود: با توسعه سامانه های آب و فاضلاب میتوان از ورود فاضلاب به منابع آب زیرزمینی جلوگیری کرد؛ اما تصفیه های عادی توانایی حذف نیترات را از آب ندارد. عوارض نیترات بر گروههای حساس و کودکانی است که از شیر خشک استفاده میکنند. وی دستگاههای تصفیه آب خانگی را فاقد تأییدیه رسمی در داخل کشور دانست و افزود: در محلهایی که سلامت آب بررسی میشود، نیازی به تهیه دستگاه آب تصفیه کن نیست؛ مگر اینکه اعلام کرده باشیم آب آن منطقه با مشکل مواجه است.
* ۴۰ درصد تختهای بیمارستانهای خصوصی خالی است: معاون کل وزارت بهداشت گفت: ۴۰ درصد تختهای بیمارستانهای خصوصی به دلیل انحصار در قیمت بالا همیشه خالی است و مردم توان دسترسی به آنها را ندارند. دکتر ایرج حریرچی درباره کمبود تختهای بیمارستانی با اشاره به اینکه مسن شدن جمعیت و شیوع بیماریهای غیر واگیر در کشور، نیاز به خدمات در بخش بستری را افزایش خواهد داد، گفت: با معیارهای موجود تعداد تخت در کشور ما در مقایسه با کشورهای توسعه یافته به طرز قابل توجهی پایینتر است. تعدادی از مردم در بیمارستانهای دولتی نیز با فرانشیز ۵ درصد برای روستایی و ۱۰ درصد برای شهریها هم مشکل دارند.
..........دُریافت
* چهارشنبه گذشته مصادف با ۲۷ شهریور، سالروز درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار بود. چند سال است که این روز را «روز ملی شعر» نام نهاده اند. به همین مناسبت، خاطره ای از اصغر فردی، شاگرد و یار غار شهریار درباره حضور مقام معظم رهبری در تبریز و دیدارش با استاد را میآوریم: «آیت ا... خامنه ای طبق اظهارات خود و با توجه به ذوق ادبیشان، از اوایل جوانی و دوران تحصیل در مشهد مقدس با آثار مرحوم استاد شهریار آشنایی داشته اند. نخست اینکه شهریار در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ که دوران تبعید خود را در خراسان سپری میکردند، با أجله شاعران خراسان مانند مرحوم نوید، محمود فرخ، گلشن آزادی و... معاشر بودند. از همین جهت است که مراودات آیت ا... خامنه ای با اعاظم شعرای مشهد که خود از مداومان انجمنهای شاخص ادبی مشهد بودند، مزید بر آشنایی ایشان با احوال و آثار شهریار میشد. یک بار معظم له در دوران ریاست جمهوری فرمودند که حین فراغت از درس و مباحثات، گاه کنار حوض مدرسه علمیه مشهد اشعاری از شهریار را (مخصوصاً «علی ای همای رحمت» را نام بردند) با خود زمزمه میکرده اند و حتی یادم هست که فرمودند معمولاً آن غزل را در دستگاه همایون ترنم میکرده اند. شبی استاد به بنده زنگ زدند و فرمودند تلویزیون را میبینی؟ رفتم و دیدم آقا در کنفرانس حراره ایراد خطابه میکنند. بعد از اتمام نطق آقا به منزل استاد رفتم. دیدم استاد جملات برجسته آقا را تکرار میکردند که دانه دانه دردهای مسلمانان را برمیشمرد و منشوری برای جهان اسلام میپرداخت. استاد میگفتند من فقط میگریستم و دستم بر دعا بود که خدایا این سید را از تمام بلیات من لایحتسب محافظت فرما. یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۶۵ بود که از روابط عمومی ریاست جمهوری زنگ زدند و گفتند که آقای رئیس جمهوری عزم تبریز دارند و مایل هستند ملاقاتی با استاد تدارک شود که بهتر است چند تن از شعرای مُعنوَن تبریز هم در آن دیدار ملتزم و مشایع باشند. روز بعدش معظمله به تبریز آمدند و چون حضور ایشان در منزل استاد یا منزل محل ورود آقا که منزل امام جمعه وقت بود، مناسب نمیبود، سالن استانداری را در نظر گرفتیم و حدود ۲۰ تا ۳۰ تن از شعرای تبریز را هم دعوت کردیم. بعد از نماز مغرب، بنده استاد را از منزلشان به میعاد ملازمت کردم. دیدار آقا و استاد حکایتی است که با کلام توصیف نمیشود. بسیار صحنه دلاویزی بود. از این جهت که من با تمامی رفتارها و سکنات استاد آشنایی دارم، برای من این نوع استقبال از استاد بسیار شگفت انگیز بود. این دو همدیگر را به آغوش کشیدند و استاد تا دست آقا را در دست گرفت، گریه عجیبی سر کرد. دست آقا را به سینه فشرد و گفت: «ابو الفضل مایی». آخر این چه شقاوتی است که با این دست چنین بکنند؟ گریان و دادخواه زمزمه میکرد و من گوش به این نجواها خوابانده. منظره تاریخی بود. گریه امانش نمیداد و تا دقایقی بعد از اینکه هر دو جلوس فرمودند، استاد همچنان میگریست و هنگام نشستن هم چندی دستشان را روی دست آقا گذاشته بودند. این واقعه، عینیتر از هر باری بود که آقا در نماز دست به قنوت میگشودند. استاد هر بار در این ملاحظه، منقلب میشدند و اینک دیگر همان دست در آغوشش بود. بعد از مبادله تعارفات، حضرت آقای خامنه ای از استاد خواستند اشعاری را بخوانند. در پایان، آقا بیانات فاضلانه ای فرمودند و مراتب رضایت و حتی تعجب خود را از وجود چنین شعرای مقتدری در حول چراغ شعر استاد اظهار کردند و سپس برای صرف شام به تالاری دیگر منتقل شدیم. باز آقا در کنار استاد جلوس فرمودند. غذا به بشقاب ایشان میکشیدند و پیش از ایشان شروع به میل نمیکردند و پس از شام نیز چندی بیتوته ادامه یافت. صحبتها از خراسان و شعر و حیدربابا و اوزان و ظرائف و دقایق بلاغی و شعریات رفت و آقا از ساعات شبانه روزی استاد سؤال میکردند و استاد سیاق روزمره را توضیح میدادند تا آقا فرمودند که دیگر دیرهنگام است و مجلس را به پایان بریم.
.............ورزشی
* بازدید نماینده مجلس از مجموعه نابینایان هرندی: فاطمه حسینی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی به همراه عده ای از مسئولین ورزشی از پروژه های نیمه کاره ورزشگاه شهید هرندی بازدید کردند. در این بازدید, آقای صبوری نماینده وزارت ورزش و جوانان، گلمحمدی مدیر کل اداره ورزش و جوانان استان تهران, حسینزاده دبیر فدراسیون ورزشهای نابینایان و کاظم شمس، رئیس هیأت نابینایان استان تهران حضور داشتند. مسئولین حاضر در این نشست, ضمن بازدید از این مجموعه, برای تکمیل پروژه های نیمه کاره ای مانند آکادمی گلبال, نصب دیواره های تخصصی فوتبال پنج نفره نابینایان و چاله مواد پرتابی دو و میدانی قول مساعد دادند. به گفته سید کاظم شمس، برآورد مالی به سر انجام رساندن این پروژه ها به سمع و نظر مسئولین حاضر رسید و آنها اعلام کردند همه تلاش خود را برای تأمین بودجه خواهند کرد. این دیدار به دنبال دعوت سرکار خانم حسینی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از اعضای انجمن کوهنوردی هیأت تهران که موفق به فتح قله دماوند شده بودند, صورت گرفت. حال باید دید این وعده و وعیدها تا چه اندازه عملیاتی میشوند که در صورت تحقق آن, معلولان با آسیب بینایی میتوانند با امکانات بیشتر و آسیب پذیری کمتر، فعالیتهای ورزشی خود را در تنها مجموعه ورزشی تخصصی ویژه نابینایان در تهران, انجام دهند. این مجموعه دارای زمین چمن مصنوعی، سالنهای چند منظوره برای گلبال، جودو و پاورلیفتینگ، استخر و هتل 125 تخته خوابی است.
* قزوین فاتح مسابقات قهرمانی کشور گلبال شد: رقابتهای گلبال جوانان قهرمانی کشور با قهرمانی قزوین به پایان رسید. این رقابتها که با حضور 8 تیم در دانشگاه شهید قاضی طباطبایی در ارومیه از 27 تا 29 شهریور برگزار شد، تیم قزوین به عنوان قهرمانی دست یافت، فارس در جایگاه دوم ایستاد، تهران سوم شد و خراسان رضوی در جایگاه چهارم قرار گرفت.
.........حوادث
* درخواست مجازات برای مقصران مرگ «عماد»: همزمان با اعلام نظر قطعی کارشناسان پزشکی قانونی مبنی بر علت مرگ عماد صفی یاری -6 ساله- پرونده وارد مرحله تازه ای از تحقیقات شد. شامگاه دوشنبه در جریان بازی دو تیم فوتبال پرسپولیس و صنعت نفت در استادیوم آزادی، پسر 6 ساله ای بر اثر برخورد بدنش با داربستهای محوطه ورزشگاه دچار برق گرفتگی شد و جان باخت. بلافاصله جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا مورد معاینه و کالبدشکافی قرار گیرد و با توجه به اهمیت موضوع پزشکان پس از بررسی دقیق، برق گرفتگی را علت قطعی مرگ اعلام کردند. ساعاتی بعد از این حادثه نیز کارشناسان تأسیسات برق در محل حاضر شدند و با دستور مقام قضایی محل حادثه را مورد بررسی قرار دادند. دستگیری دو پیمانکار: بررسیها نشان میداد که داربستها دو روز قبل از این حادثه توسط پیمانکار ورزشگاه نصب شده است و همین مسأله سبب شد پیمانکار ایجاد کننده داربستها و پیمانکار تأسیسات برق ورزشگاه با دستور مقام قضایی بازداشت شوند و محل حادثه هم برای بررسی دوباره پلمب شد. بازپرس جنایی با حضور در محل برق گرفتگی، برای تحقیقات بیشتر کارشناس ایمنی کار، کارشناس رشته برق و همچنین تیم عیبیاب تعیین کرد. طبق بررسیهای صورت گرفته توسط کارشناسان مشخص شد که عملکرد پیمانکار و نصاب فاقد اصول حرفه ای بوده است. همچنین تیم عیبیابی محل حادثه نیز پوسیدگی سیمهای داخلی را علت اتصالی و برق گرفتگی اعلام کردند. بدین ترتیب مدیر عامل شرکت پیمانکاری متولی تأسیسات برق استادیوم آزادی و نصاب داربست به اتهام تسبیب در قتل شبه عمد بازداشت شده و در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند. تحقیقات برای شناسایی سایر مقصران احتمالی این حادثه به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد. - هشدار یک ساعت قبل از حادثه: یکی از کسانی که شب حادثه در ورزشگاه بود درباره این ماجرا گفت: یک ساعت قبل از این حادثه تلخ، من در حال عبور از کنار داربستها بودم که ناگهان دستم به داربست خورد و برق مرا گرفت. همان موقع موضوع را به یکی از مسئولان حراست ورزشگاه اطلاع دادم و آن شخص هم برای بررسی صحت ادعایم به محل آمد و دستش را به داربست زد که او را هم برق گرفت؛ اما نمیدانم چرا هیچ اقدامی انجام ندادند و برای جلوگیری از حادثه فکری نکردند. – گلایه های پدر عماد: پدر عماد صفی یاری ضمن گلایه از مسئولان گفت: برخی قصد دارند مرا در مرگ پسرم مقصر بدانند. من در استادیوم آزادی غرفه ای اجاره کردم و عماد هم گاهی به من کمک میکرد. روز شنبه این داربستها را در 5 متری غرفه من نصب کردند؛ در حالی که داربست را به تیر برق روشنایی بسته بودند که اتصالی برق داشت و عماد پس از برخورد با آن دچار برق گرفتگی شد و فوت کرد. آن لحظه فکر میکردم عماد در حال بازی کردن است. وقتی دستش را گرفتم، روی زمین افتاد و ظرف چند ثانیه جلوی چشمم پرپر شد. حالا سؤال من این است که یک بچه ۶ ساله از کجا باید بداند که آن داربست برق دارد؟ چرا عده ای میخواهند سهل انگاری یک مجموعه را گردن من بیندازند. از زمان فوت عماد، همسرم در بیمارستان بستری شده است. او در ادامه گفت: متأسفانه هیچ کدام از مسئولان و اهالی فوتبال نه پیام تسلیتی به من دادند و نه در مراسم خاکسپاری فرزندم شرکت کردند و تنها از محمدحسن انصاریفرد، مدیر عامل پرسپولیس تشکر میکنم که در مراسم تشییع پسرم شرکت کرد. کسانی که مقصر این حادثه هستند باید جوابگو باشند و از خون پسرم نمیگذرم. - توضیحات سخنگوی وزارت ورزش: مازیار ناظمی، مدیر کل روابط عمومی و سخنگوی وزارت ورزش و جوانان نیز در خصوص ذکر نام دو پیمانکار در گزارشهای منتشر شده عنوان کرد: شرکت توسعه و نگهداری از اماکن ورزشی کشور به عنوان یکی از شرکتهای پیمانکاری وزارت ورزش باید در این حادثه پاسخگو باشد.