روزنامه شنبه 4 خرداد 1398دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان - سرمایه گذاریهای غلط، نیازهای بی پاسخ شهورندان معلول - چالشهای نظارتی بر عملکرد تشکلها - اعترافات صمیمانه در جستجوی معنای زندگی - شگفتی هر ساله کاربران با انقلاب گوگل - از پروانه تا تهدید - جدول حرف تو حرف |
روزنامه ایران سپید
شنبه 4 خرداد 1398
19 رمضان 1440
25 می 2019
سال بیست و سوم شماره 6144
صاحب امتیاز:
خبرگزاری جمهوری اسلامی
مدیر مسئول: سهیل معینی
سامانه پیامکی: 3000465040
نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388
تلفن: 84711371
شماره انتشارات: 5-88548892
وبسایت: www.iransepid.ir
پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir
......عناوین این شماره......
دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان 2
سرمایه گذاریهای غلط، نیازهای بی پاسخ شهورندان معلول 6
چالشهای نظارتی بر عملکرد تشکلها 8
اعترافات صمیمانه در جستجوی معنای زندگی 11
شگفتی هر ساله کاربران با انقلاب گوگل 14
............ضیافت نور
* دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان: «خدایا! زیاد بگردان در آن بهره مرا از برکاتش و آسان کن راه مرا به سوی خیرهایش و محروم نکن ما را از پذیرفتن نیکیهایش، ای راهنما به سوی حق آشکار!» سحرگاه فرا میرسد. علی (ع) پای بر محراب مسجد کوفه میگذارد تا باردیگر زنده کند داستان ضرب شمشیر و سجاده ای پر خون را. ۱۹ رمضان از سویی یکی از شبهای قدر است و از سوی دیگر شب ضربت خوردن حضرت علی (ع). یکی از اعمال خاص این روزها و شبها صد بار تکرار کردن این جمله است: «خدایا قاتلان امیر المؤمنین را لعنت کن!» امام صادق (ع) درباره شبهای قدر میفرماید: «قلب ماه رمضان، شب قدر است. هر که فاطمه را آن گونه که سزاوار است بشناسد، بی تردید شب قدر را درک کرده است. مقدرات در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تأیید و در شب بیست و سوم ماه رمضان امضا میشود.» در شبهای قدر چگونه خواب، سرزمین چشمهایم را فتح کند، وقتی که به استقبالِ واژگانِ نور میروم. مقیاس شبهای قدر زمینی نیست، شبهایی که هیچ ایامی به ارزش یک ساعت آن هم نمیرسد؛ چرا که هم وزن هزار ماه است. در این شبها صدای الغوث الغوث عاشقان به سوی دوست پر میکشد و مؤمنان خدا تا سحرگاه اشک میریزند تا سرنوشت یکساله شان را در شبهایی رقم زنند که در آن سوی شهر در خانه فاطمه غوغایی به پاست. شبهایی که برای یتیمان کوفه غبار غم آورده و طعم یتیمی بار دیگر بر کامشان نشاند و بار دیگر غم از دست دادن پدر را با قلب و روحشان احساس کردند. فرق عدالت را در شام سیاهی شکافتند و نخواستند آفتاب، ظلمت شبهای کوفه را روشن سازد. امام علی (ع) در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر رستگاری مردم بود و به دوستانی که بر بالینش جمع شدند چنین فرمود: «شما را به پرهیزگاری سفارش میکنم و به اینکه کارهای خود را منظم کنید و همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. نماز را گرامی بدارید که ستون دین شماست. یتیمان را فراموش نکنید و حقوق همسایگان را مراعات کنید.»
* برداشتی از سوره قارعه «بخش پایانی»: زندگی آخرتی امتداد زندگی است. ای بشر! زندگی را بر چه مبنایی ساختی؟ همان را ادامه بده. فی عیشه راضیه بودی؟ همان را ادامه بده. چنین زندگی گوارای وجودت، ادامه بده امتداد زندگیت را. اما اگر زندگی که انتخاب کردی، شیوه ای که برگزیده ای، از اعتدال در آن خبری نبوده، افراط و تفریط هر روز تو را به سویی کشانده، چشم و همچشمیها قرار از تو ربوده و آسایش و آرامشت را در حرف و چشم مردم جستجو کردی، هر روز واله و سرگردان به دنبال حرف این و آن بودی، چه زندگی برای خودت ساختی؟! گاهی از سردرگمی، حیرانی و سرگردانی مستاصل شدی. باز به خود نیامدی و نخواستی خودت و زندگیت را بر اساس جلوه های رحمت الله بسازی و نخواستی جلوه حکمت او باشی، محکم و حکیم. همچون ملخی هر آن به سویی پر گشودی؛ بی هدف و بی برنامه و روز قیامتی امتداد زندگی توست. ادامه بده. چه زندگی ساختی؟ هر روز بدون فکر و اندیشه در پی هوایی روان گشتی. حال که قیامت شده و همه به سعی و تلاشی که در دنیا داشته اند (الساعة) قائم گشته اند، افسوس و حسرت جانکاه تمام وجودت را میسوزاند و میبینی که عمری را در سراشیبی سقوط "هاویه" به اسفل السافلین بودی و حال آن زندگی را باید ادامه بدهی. ادامه سقوط همراه با سوز جانکاه حسرت و غفلت "نار حامیه" تا گاهی که خداوند رحمان، رحمتش را شاملت کند.
* لیله قدر هر کس، ارتباط مستقیم با رابطه او با قرآن دارد. در شب قدر که شب اندازه گیری وجود توست و شبی است که در آن رقم میزنند که تا سال بعد بر این وجود چه میگذرد، باید برگردی و ببینی که ارتباطت با قرآن تا چه حد است. چقدر قرآن با تو صحبت میکند؟ به هر یک از فرازهای قرآن که میرسی، انفاق، درک یتیم و باید خود را بررسی کنی. در شب قدر که سرنوشت انسان رقم میخورد، آیا تو ماوایی در پیشگاه خدا داری؟
.............سخن هفته
* سرمایه گذاریهای غلط، نیازهای بی پاسخ شهروندان معلول: یکی از اصول ثابت نوشتارها و گفتارهایم در حوزه افراد دارای معلولیت همواره این بوده است که مشکل اصلی عدم تحول اساسی در زندگی شهروندان معلول کشور از جمله نابینایان، فقدان بودجه یا عدم تکافوی آن نیست؛ بلکه سیاستگذاریهای غلط و عدم تخصیص صحیح منابع مالی در این حوزه است. به عبارت دیگر مشکل بی پولی نیست، مشکل صرف پول در جاهایی است که نباید. مثال بارز این امر سیاستهای نهاد عمومی شهرداری تهران است. این نهاد سرمایه گذاریهای سنگینی در برخی زمینه ها انجام داده است که هدفش ایجاد زیرساختهای لازم برای خدمات به شهروندان معلول است. به عنوان نمونه ایجاد پارکهای قابل دسترس برای افراد معلول یا ورزشگاههای تخصصی برای این شهروندان یا نصب و راه اندازی تجهیزات ویژه گروههای مختلف شهروندان معلول که البته همه این نمونه ها در جای خود ضروری است، اما مشکل از اینجا به بعد شروع میشود؛ یعنی وقتی که ورزشگاهی با عظمت و بودجه سنگین ساخته میشود، اما به علت عدم پیشبینی امکانات تردد مناسب برای شهروندان معلول، آن ورزشگاه خالی میماند تا بهانه آن شکل گیرد که برای عدم هدر رفت منابع مالی و فرسودگی آن ورزشگاه، آن را برای استفاده شهروندان غیر معلول اجاره دهند یا مراکزی که با هدف ارائه خدمات به افراد معلول درمناطق مختلف شهر از نظر ساختمانی و تجهیزات مناسبسازی شده اند، اما به دلیل عدم اختصاص بودجه جاری لازم برای خدمات به افراد معلول نمیتوانند خدمات مناسب را به افراد معلول ارائه دهند. مثلاً مرکزی را که چند دستگاه رایانه دارد، اما پولی برای استخدام مربی رایانه وجود ندارد. از این نمونه سرمایه گذاری و سیاستهای غلط کم نیستند که موجب شده است علیرغم سرمایه گذاریهای سنگین زیرساختی، همچنان نیاز شهروندان معلول بی پاسخ بماند.
..........میزگرد
* چالشهای نظارتی بر عملکرد تشکلها «ادامه میزگرد ایران سپید با موضوع چالشهای نظارتی بر عملکرد تشکلها با مسئولان هیئت نظارت در وزارت کشور»:
حاجیان: البته مقام معظم رهبری بر موضوعی مثل آسیبهای اجتماعی توجه ویژه ای دارند و همیشه تأکید میکنند در کنار دستگاههای اجرایی در سطح ملی و استانی، مردم و سازمانهای مردم نهاد هم مشارکت داشته باشند تا بتوان سطح این آسیبها را کاهش داد.
- یکی از اتفاقاتی که در فعالیتهای تشکلها بعضاً دیده میشود، فاصله گرفتن از اصولیست که در متن اساسنامه قید شده یا اضافه کردن مواردیست که با اصول اساسنامه مغایرت دارد. نحوه نظارت بر این موارد به چه شکلیست؟ خاکی: بر اساس آیین نامه باید تشکلها به ما گزارش سالانه بدهند. در صورت عدم دریافت این گزارشها، مجوزشان تمدید نخواهد شد؛ در واقع هر دو سال یک بار باید برای تمدید مجوزها اقدام کنند. وقتی گزارش سالانه را دریافت کردیم، مواردی که در آن قید شده و مشخص میکند که خارج از اصول اساسنامه فعالیتی صورت گرفته، آن را بررسی میکنیم. دومین ساز و کاری که در این زمینه داریم، وصول شکایتهاست. بخش از تشکلها دارای اعضا هستند. این شکایتها معمولاً از سوی اعضا یا حتی بعضی اعضای هیئت مدیره تسلیم میشود. در اینجا همیشه برای طرح شکایت و رسیدگی باز است. بعد از وصول شکایتها، اعضای هیئت مدیره و مدیر عامل را فرا میخوانیم و موارد را مطرح میکنیم. در صورت صحت تخلف، سعی میکنیم با مذاکره موضوع را در هیئت نظارت حل و فصل کنیم. - این ماجرا خیلی اتفاق افتاده که فلان تشکل لغو مجوز شده، اما همچنان فعالیت میکند بدون این که کسی از لغو مجوز آن تشکل خبر داشته باشد. مثلاً بنا بر آماری از سال ۹۱ تا امروز حدود ۷۰۰ تشکل لغو مجوز شده اند. سؤال من دو بخش دارد: اساساً آیا سامانه ای برای اطلاعرسانی پیرامون اینکه کدام تشکلها همچنان دارای مجوز هستند و چه تشکلهایی لغو مجوز شده اند، وجود دارد؟ چه سامانه ای برای ثبت شکایات از سوی وزارت کشور طراحی شده؟ خاکی: یک سامانه فعلاً هست که چندان کارایی ندارد و ما سامانه جدیدی طراحی کردیم که به شکل آزمایشی فعالیت میکند و به زودی رسماً از آن بهره برداری خواهد شد. از زمانی که ما این پست را گرفتیم، اعلام کردیم اسامی تشکلهای دارای مجوز در سامانه بارگذاری شود که اصطلاحاً به «تشکلهای زنده» موسومند. از این طریق کسانی که به دنبال اطلاع از تشکلهای لغو مجوز شده هستند، میتوانند آنچه میخواهند دریافت کنند. به هر حال وقتی تشکل مد نظرشان در این سامانه اسم و نشانی ندارد، یعنی مجوزش لغو شده است. تنها مرجعی که میزان ابطال مجوزها را میتواند اعلام کند، همین هیئت نظارت است؛ چون ابطالها را ما انجام میدهیم. ما باید دادخواست ابطال مجوز را به دادگستری ارائه دهیم و بعد از طی پروسه دادخواست و اخذ رأی قطعی، میتوانیم اعلام کنیم که مجوز آن تشکل ابطال شده است.
............چوب الف
* اعترافات صمیمانه در جستجوی معنای زندگی: لئو تولستوی، نویسنده شهیر روس را بی تردید همه کتابخوانها میشناسند. حتی اگر اهل کتاب و مطالعه هم نباشیم آن قدر فیلم و نمایش بر اساس رمانهای جنگ و صلح و آنا کارنینا ساخته شده و صحبت از آنها همیشه نقل مجالس بوده که دست کم نام این نویسنده و آثارش به گوشمان خورده است. اما در میان اهل ادبیات، کمتر کسی کتاب تأثیرگذار و متفاوت «اعتراف» را از تولستوی خوانده است. کتابی کوچک که تولستوی آن را پس از گذراندن دوره ای از تردید و سر در گمی نوشته است. تولستوی جوان که در خانواده ای مسیحی به دنیا آمده و تحت تعلیمات مذهب ارتدکس تربیت شده، تا پایان سالهای نوجوانی بدون اینکه ایمانی حقیقی را در درون خود باز یابد، مطابق با اصول تربیتی خود به آیینها و شعائر مذهبی وفادار بوده و بر طبق آنها عمل میکرده است. تا اینکه پس از پایان سالهای مدرسه تصمیم میگیرد وجودش را از آنچه تنها بر اساس تقلید از والدینش به آن باور داشته و عمل میکرده خالی کند و خود، ایمان و باورهای راستین خود را بسازد. او در مسیر پر کردن این خلأ بی انتهایی که اکنون در درون خود باز یافته است، به مرداب تردید بی امان و جانکاه در میغلتد. مردابی که دست و پا زدن در آن او را هرچه بیشتر در عمق تاریکی و نا امیدی و وحشت فرو میبرد. تولستوی در جستجوی معنای زندگی هر روز بیشتر میجوید و کمتر مییابد. او در توصیف زندگی از تمثیلی سود میجوید که در مقدمه برزویه طبیب در آغاز کتاب ارزشمند کلیله و دمنه آمده است. انسان گویی در گریز از دست موجودی درنده و ترسناک به درون چاهی میپرد و درمییابد که در انتهای چاه اژدهایی سهمگین خفته است و برای نجات یافتن از دست اژدها به شاخه هایی که در چاه آویزان هستند میآویزد. شاخه هایی که موشها در حال جویدن و نابود کردن آن هستند. این موجود بدبخت و مستأصل در این میان گاه خود را به لیسیدن عسلی که بر شاخه ها است دلخوش میکند. تولستوی با مرگ ناگزیر مواجه میشود و بیمعنایی زندگی را عمیقتر درمییابد. در نهایت اما او راه خود را از میان این مرداب یأس و سرگشتگی باز مییابد. سفری درونی که تولستوی در قالب این کتاب کوچک و خواندنی با ما به اشتراک گذاشته است. سفری که اندیشه ها و معنویت جاری در دیگر آثار این نویسنده صاحبنام را میتوان از دستاوردهای آن دانست. آنها که با مسأله معنای زندگی به عنوان یکی از پیچیده ترین و بغرنجترین و در عین حال یکی از حیاتیترین مسائل وجودی آدمی درگیر بوده اند، بیتردید از این اثر بسیار خواهند آموخت و بسیاری از دغدغه های مطرح شده در آن را با دغدغه ها و سؤالات خود همسو خواهند یافت. اعتراف، هشتمین جلد از مجموعه کتابهای تجربه و هنر زندگی است که آبتین گلکار به فارسی ترجمه کرده و انتشارات گمان به بازار نشر عرضه کرده است.
«پرستو ولدخان»
...........فناوریهای امیدبخش
* شگفتی هر ساله کاربران با انقلاب گوگل: کمپانی Google مراسم سالانه ای دارد که طی آن توسعه دهنده هایش را از سر تا سر دنیا گرد هم میآورد تا جدیدترین اتفاقات پیش رو را به اطلاع آنها و سایر علاقمندان تکنولوژی برساند. امسال هم مثل هر سال اتفاقاتی رقم خورد و از امکانات تازه ای رونمایی شد که هر دنبال کننده اخبار فناوری را وادار به تحسین و حیرت کرد. گوگل همه ساله در حوزه مرتبط با ما، یعنی دسترسی پذیری هم برگهای برنده برای رو کردن دارد. امسال هم با چند اتفاق در این بخش همه را شگفتزده کرد.
Google Lens text to speech یکی از جذابترین فناوریهایی بود که در کنفرانس امسال رونمایی شد. این امکان که با یک کد ۱۰۰ کیلوبایتی قابل دستیابی است و به همین علت هم پیشبینی میشود حتی در گوشیهای ارزان قیمت اندرویدی قابل استفاده خواهد بود، به کاربر امکان میدهد به کمک دوربین، نوشته های محیط اطراف را بخواند. نوشته ها به کمک موتور صوتی تعبیه شده در گوشی به صورت خودکار برای کاربر خوانده میشوند. این قصه سوی جذابتری هم دارد و آن این است که گوگل این امکان را هم در اختیار کاربران گذاشته که متونی که توسط دوربین شناسایی میشوند، به زبان دیگری ترجمه و برای کاربر خوانده شوند. مثلاً کاربران میتوانند در محیطی پر از تابلوها و نوشته های انگلیسی از گوگل بخواهند ضمن شناسایی تصاویر انگلیسی، آن را به فارسی ترجمه کند و برای کاربر بخواند.
قابلیت دیگری که اتفاقات بسیار قابل توجهی را رقم خواهد زد، امکانی به نام Live transcribe است. این امکان برای کسانی طراحی شده که مشکل شنوایی دارند. Live transcribe قادر است تمام گفتگوهای اطرافیان را بشنود و با سرعتی قابل قبول آنها را به شکل متن بر روی صفحه نمایش دهد. به این ترتیب ناشنواها یا کمشنواها میتوانند به راحتی در گفتگوها مشارکت داشته باشند. Live Caption هم قابلیتی است که در همین راستا فراهم شده است. این قابلیت فقط بر روی ویدئوها فعال خواهد بود. به کمک این امکان کاربران میتوانند تمام بخشهای گفتاری ویدئوها را به صورت نوشتاری در اختیار داشته باشند. آنچه ماجرا را عجیب میکند این است که کاربران برای استفاده از این امکان نیازی به اتصال اینترنت ندارند و این ابزار حتی قادر است محتوای گفتگوهای تماسهای تصویری را هم به متن تبدیل کند. این به آن معنا است که آسیبدیدگان شنوایی خواهند توانست به سادگی مکالمه تصویری داشته باشند.
از همه اینها عجیبتر اما امکانی به نام Project Euphonia است. این قابلیت میتواند حالات چهره را در گروههای خاص نظیر مبتلایان به ALS یا آنها که دچار سکته شده اند تفسیر کند و مکنونات ذهنیشان را دریابد و برای طرف مقابل بیان کند. به این ترتیب این گروه از کاربران هم خواهند توانست در گفتگو با دیگران مشارکت کنند.
............هشتگ
* از پروانه تا تهدید:
پروانه های معروف به رنگین بانو فضای مجازی را هم رنگین کردند. هفته گذشته حضور پروانه ها در تهران و چند شهر دیگر ایران حسابی همه را ذوقزده و خوشحال کرد. تصویر زیبایی که مردم هر روز در شهرها شاهدش بودند بهانه ای شد که بیشتر به حیوانات توجه کنند. عکسها و فیلمهای زیادی از این پروانه ها در شبکه های اجتماعی بازنشر شد و خیلیها درباره آنها نوشتند و از ذوقشان گفتند. توئیت دونالد ترامپ با لحن تهدید آمیز علیه ایران بازتاب زیادی داشت و با اینکه این توئیت یکشنبه شب زده شد، تا چند روز کاربران ایرانی توئیتر پای این توئیت برای ترامپ خط و نشان میکشیدند. ترامپ نوشت: ««اگر ایران دنبال جنگ است، این پایان ایران خواهد بود. هیچ وقت دیگه امریکا را تهدید نکن.» و بعضیها به طنز حرفهای او را مسخره کردند و بعضیها از قدرت ایران گفتند و ناتوانی ترامپ برای مقابله با ایران. اما وقتی کلیات طرح تشدید مجازات اسیدپاشی و حمایت از آسیبدیدگان ناشی از آن، با رأی بالا در مجلس تصویب شد باعث خوشحالی همه کسانی شد که در شبکه های اجتماعی دغدغه این مسأله را داشتند. هرچند که 4 رأی مخالف و 3 رأی ممتنع در جریان این رأیگیری هم توجه کاربران را به خودش جلب کرد. اعلام حکم حسین هدایتی سوژه خبرساز بعدی بود. این تیتر کافی بود تا توییت پشت توییت درباره اش زده شود. 20 سال حبس، رد مال معادل ۴۸۸ میلیارد و ۷۴ ضربه شلاق، بازتاب زیادی داشت و با توجه به اینکه هدایتی در فوتبال و حتی سینما هم نقشهایی داشته کاربران زیاد به آن پرداختند که البته رابطه اش با تیم پرسپولیس بیشتر از هر نکته ای مورد توجه قرار گرفت و در آخر پس از نزدیک به 10 سال انتظار، بالاخره قسمت آخر سریال محبوب گیم آو ترونز (بازی تاج و تخت) پخش شد و به پایان رسید. اما این قسمت آخر چنگی به دل هوادارانش نزد و خیلیها از آن ناراضی بودند.
.............کشکول
* جدول حرف تو حرف. این جدول از 20 گروه سؤال تشکیل شده است که در هر گروه سه سؤال قرار دارد. پاسخ این سؤالات به ترتیب چهار، پنج و شش حرفی است. ویژگی این جدول در آن است که پاسخهای چهار حرفی، همان حروف پاسخهای پنج حرفی را دارند و پاسخهای پنج حرفی همان حروف پاسخهای شش حرفی. بعد از حل کامل این جدول، با به ترتیب چیدن حروف آخر پاسخهای شش حرفی، رمز جدول که فیلمی است از اصغر یوسفینژاد بدست میآید. سؤالات: گروه 1: (پدر-جمع باب به معنی درها-شرح و بسط در کلام) 2: (نژاد ما-دوستان و رفقا-پایتخت آلبانی) 3: (استان ادبپرور ایران-عازم شهری دیگر-جو زمین) 4: (جانشین-پیامبران-کسی که نمیبیند) 5: (بارکش شهری-قادر و نیرومند-جاده پهن ماشین روی دو طرفه) 6: (جذاب و دلربا-حوض و تالاب-هنرپیشه) 7: (نقیض بیداری-کمپوت-از لوازم شستشو و نظافت) 8: (گربه در زبان کودکان-سابق-جبین) 9: (خواب خوش-جنین-به وجود آورنده انرژی) 10: «آبزی مفید و لذیذ-همسر رومی پیامبر (ص)-مجاز از دارایی، خواه مادی یا معنوی) 11: (ماندگار و جاودانه-آخر هر چیز-گم و پوشیده) 12: (طنبور عربی-مساوی-صبور و شکیبا) 13: (دو برابر دو-منسوج و بافته شده-حیوان بارکش) 14: (وقت و هنگام-امتحان علمی-بزرگترین رود جهان) 15: (چهره و صورت-ساروج کنونی-مرام سیاسی هیتلر) 16: (گریه سوزناک–بیشه زار نی-مشورت) 17: (جانپناه رزمندگان–معادل شش کیلومتر-روکش معابر) 18: (کارها-راه عبور چهارپایان-میوه ای با طعم گس) 19: (درسها-بهشت و جنت-سراینده شاهنامه) 20: (فصل اول سال-ریزه های فلز-واحد نظامی پروازی). رمز جدول هفته گذشته: مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم. برنده این هفته جدول آقای علی رحیمی از اصفهان است.
* پاسخهای جدول هفته گذشته در شنبه آینده چاپ خواهد شد.