وی در بدو تولد از قوه بینایی برخوردار بوده است، اما هنگامیکه دوماهه بوده است، پس از گذراندن دورهای بیماری دچار نابینایی شده است.
متولد چهسالی هستید؟ و از خانوادهتان برایمان بگویید.
من در ۱۷ اردیبهشتسال ۱۳۶۵ در خانوادهای مذهبی متولد شدم.
دو برادر دارم و دانشجوی مقطع دکترای ادبیات انگلیسی هستم و نگارش مراحل آخر پایاننامهام را انجام میدهم و فعلاً جایی مشغول بهکار نیستم.
از نخستین مشوقتان برای ورود به عرصه قرآنی بگویید.
پدر و مادرم مهمترین مشوقم در این زمینه هستند، خاطرم هست که از دوران کودکی و سنین پایین با حضور در جلسات قرآن و با تشویقهای والدین به دنبال روخوانی و روانخوانی قرآن رفتم و هنگامیکه وارد مدرسه شدم، تا حدودی تجوید قرآن را فراگرفتم. علاقهمند به حفظ قرآن نیز بودم، اما بهدلیل درگیری و مشغله درسی، حفظم بهعقب میافتاد تا اینکه دانشگاه قبول شدم و در مقطع کارشناسی و کارشناسیارشد تحصیلاتم بهاتمام رسید و تصمیم گرفتم با هر سختی که بود، حفظ قرآن را شروع کنم. البته دوستان خوبی داشتم که سختی راه برایم کمتر شد.
درباره طریق و روش حفظتان بگویید.
جزء سیام قرآن را با طرح قرآنی ۱۴۴۶ آغاز کردم و معتقدم این طرح زمینه خوبی برای ایجاد انگیزه در افراد علاقهمند به حفظ قرآن بود.
برای حفظ جزء سیام، به مؤسسه مکتبالقرآن که آن هنگام در میدان امام حسین (ع) بود، مراجعه کردم تا اینکه حدود چهار جزء از قرآن را حفظ کردم و در ادامه نیمه دوم جزء چهارم و نیمه نخست جزء پنج را خودم در خانه با روشی که در آن مؤسسه فراگرفتم، حفظ کردم.
از انگیزهتان برای انتخاب رشته حفظ قرآن بگویید.
به حفظ علاقه داشتم.
احساس میکردم اگر آیات را حفظ کنم، بیشتر میتوانم عامل به قرآن باشم.
قرائت آیات نورانی کلام وحی خوب و مطلوب است، اما ممکن است همیشه آیات در ذهن افراد باقی نماند، لذا بهدلیل اینکه قرآن را همیشه در سینهام داشته باشم آن را حفظ کردم و امید داشتم که با حفظ قرآن، بهعمل به فرامین الهی نزدیکتر شوم.
یکی از انگیزههایم برای حفظ، این صحبت مقام معظم رهبری بود، خاطرم هست که از رادیو و تلویزیون این صحبت ایشان را که تأکید بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن بود، بارها و بارها شنیدم و این بود یکی از هدفهایم که در زمینه حفظ ثابت قدم باشم و به این امید، حافظ شدم.
پیش خودم گفتم شاید توفیق دیدار با رهبر معظم انقلاب هیچوقت برای من محقق نشود، اما در قلبم میتوانم یک قدم بهخواسته ایشان نزدیکتر شوم و اگر خدا کمک کند، حافظ عامل باشم.
آیا زیرساختها برای تربیت حفاظ و قرا از میان نابینایان کافی است؟
بهنظرم تلاشهایی که شده، خوب است و چندسالی است که قرآنهای بریل با خط عثمان طه چاپ شده است که کار عالی است و زمینه حضور ما را در کلاسهای افراد عادی فراهم کرده است.
در گذشته قرآنهای بریل هر جزء جدا و همراه با ترجمه بوده است و در حال حاضر این قرآن بریل یک جلدی را که به خط عثمان طه نوشته شده، بنیاد روشندلان اصفهان چاپ کرده است.
اما علاقهمندم که این زیرساختها بیش از پیش فراهم باشد تا افراد نابینا از حضور در جامعه و بهرهمندی از مزایا برخوردار باشند.
از رتبههایی که دریافت کردهاید بگویید.
البته هدفم از حفظ قرآن همانطور که گفتم عمل به آیات قرآن بود و اینکه در امر تدریس موفق باشم و هدفم حضور در مسابقات قرآن و دریافت رتبه نبوده است، بههمین دلیل خیلی رتبه نیز ندارم، اما در مسابقات قرآن جامعةالقرآن در رشته حفظ ۱۰ جزء، حائز رتبه اول در استان تهران و در مسابقات قرآن سازمان بهزیستی کشور در رشته حفظ پنج جزء، حائز رتبه برتر شدم و در مسابقات سراسری دارالقرآن امام علی(ع) نیز در رشته حفظ ۱۰ و ۵ جزء رتبه برتر را کسب کردم.
البته گاهی نیز با خودم فکر میکنم اگر حضور در مسابقات بهانهای برای تثبیت و رفع اشکالات و تکرار محفوظاتم باشد؛ چرا که نه، اما گاهی که میشنوم مسابقات بهصورت رقابتی شده است از خدا میخواهم که برای من اینگونه نباشد که از هدفم دور شوم.
بیشترین آیهای که با خود زمزمه میکنید و یا به دیگران توصیه میکنید، چه آیهای است؟
باید بگویم هیچ جای قرآن خالی از لطف و معنا نیست. اما سوره حجرات را بهدلیل اینکه درس زندگی میدهد و تمامیمعیارهای اخلاقی یک مسلمان واقعی در آن هست و جواب اکثریت شبهاتی که بهدین وارد میکنند، این سوره جواب میدهد، علاقهمند هستم.
اگر فردی این سوره را بخواند و مفهوم آن را نیز بداند و یا مطالعهای داشته باشد، میداند تمام صفات ناپسندی که ما از آن منع شدهایم، چون غیبت، شایعهپراکنی، تهمت و ... در این سوره آمده است.
معتقدم سوره حجرات کلی درس اخلاقی دارد و خیلی آن را دوست دارم.
خاطرهای از زمان حفظ آیات قرآن دارید که بخواهید بیان کنید.
آیه ۲۸۲ سوره بقره که بزرگترین آیه است، خیلی برایم سخت بود که حفظ کنم، اما پس از اینکه موفق به حفظ شدم، سجده شکر بجا آوردم و دیگر هم آیات ۱۱ و ۱۲ سوره نساء بود.
چون این آیات تقریباً از آیاتی بود که در اولین مراحل حفظم با آنها روبرو شدم و کمیبرایم سخت بود که پس از حفظ آنها خوشحالی زیادی میکردم، اما کم کم دیگر حفظ آیات سخت هم برایم راحت شده بود.
برنامه آیندهای که برای خود ترسیم کردهاید چیست و آیا علاقهمند به تدریس قرآن هستید؟
بله، البته در حال حاضر نیز چند شاگرد برای حفظ تلفنی دارم که تماس میگیرند و راهنماییشان میکنم.
دوست دارم بهصورت حضوری نیز، تدریس کنم، چون معتقدم این وظیفه و رسالت بر گردن من که توفیق حفظ را پیدا کردهام، هست و لذا باید فردی را که علاقهمند به حفظ هست در این زمینه راهنمایی کنم.
چه مشکلاتی در راه حفظ قرآن پیش روی شما بوده و هست؟
الحمدا... امکانات خوبی در این زمینه برای ما روشندلان چون قرآن بریل و لوحهای فشرده صوتی است، معتقدم امکانات فعلی که در زمینه قرآن برای ما نابینایان فراهم شده خوب است شاید در دیگر دروس این امکانات کمتر باشد، اما اگر فرد نابینایی علاقهمند به حفظ قرآن باشد و کمینیز همت کند، میتواند با این امکانات و با برنامه در این زمینه ورود پیدا کند.
به نظرتان برپایی مسابقات قرآن ویژه نابینایان چه ضرورتی دارد؟
به نظر من مسابقات قرآن اگر در کنار دیگر افراد عادی باشد، بهتر است چنانکه خودم هنگامیکه درس میخواندم تنها پنج سال اول سال تحصیلیام را در مدرسه استثنایی بود آن هم به دلیل اینکه شیوهها را فرا بگیرم و از مقطع راهنمایی نیز به صورت تلفیفی و در کنار دیگر افراد تحصیلم را ادامه دادم.
بهنظرم برپایی مسابقات قرآن در کنار افراد بینا، موجب تعامل بیشتر با یکدیگر میشود و با امکانات فعلی نیز این زمینه فراهم است.
البته تلاشی هم که شده است، قابل تقدیر و تشکر است.
از برکات حفظ قرآن در زندگیتان بگویید.
پس از حفظ قرآن، آرامش بیشتری پیدا کردم و دیدگاهم عوض شد.
برکت حفظ قرآن را از ائمه (ع) بهویژه امام حسین(ع) دارم و همیشه از آنها میخواستم که من را در بهترین راهی که عاقبت بخیرم کند، قرار دهند.
این آرامشی که به دست آوردم خیلی برایم ارزشمند است، درگذشته زود عصبانی میشدم به لطف قرآن خیلی کمتر شده است.
توصیهتان به سایر دوستانتان چیست؟
دوست دارم به دوستای نابینایم توصیه کنم، بیشتر درراه قرآن بیایند چون باوجود امکاناتی که در حال حاضر هست، میتوانند در این زمینه ورود پیدا کنند؛ چراکه هم آرامش بیشتری پیدا میکنند و هم اینکه به نظرم نعمت و توفیقی برای بهرهمندی از برکات مختلف و متعدد است حال نهتنها افراد نابینا، بلکه به سایرین نیز این را توصیه میکنم.
من خیلی دوران حفظم را دوست داشتم، هنگامیکه تمامی آیات قرآن را حفظ کردم هم خوشحال بودم و هم ناراحت، خوشحال از اینکه بالاخره توانستم با توفیق الهی این راه را به پایان برسانم، اما ناراحت از اینکه تمام شد و دیگر آیهای نیست که حفظ کنم و این مدت شیرینترین دوران زندگیام بود.