دلایل بی انگیزگی و راهکارهای مقابله با آنهابرای خیلی از ما پیش آمده که خواستیم کاری را انجام دهیم، اما سرانجام دست از پیگیری آن کشیدهایم؛ چون انگیزه کافی نداشتهایم! خوب است بدانید بی انگیزه بودن تنها مشکل شما نیست. در این مقاله شما را با دلایل بی انگیزه بودن و راهکارهای مقابله با آن آشنا خواهیم کرد. |
به گزارش ایران سپید برای خیلی از ما پیش آمده که خواستیم کاری را انجام دهیم، اما سرانجام دست از پیگیری آن کشیدهایم؛ چون انگیزه کافی نداشتهایم!
ورزشکردن، تماس با دوستتان، مطالعه گروهی یا سفر آخر هفته، فرقی نمیکند؛ کارهای مختلف وارد فهرست انجامدادنیهایتان میشوند و بدون اینکه به انجام برسند، از فهرست خط میخورند. خوب است بدانید بی انگیزه بودن تنها مشکل شما نیست. در این مقاله شما را با دلایل بی انگیزه بودن و راهکارهای مقابله با آن آشنا خواهیم کرد.
جنبه منفی رخدادها را میبیند
افراد بی انگیزه معمولا بهشدت منفیباف هستند و احتمال ناچیزی برای موفقیت در نظر میگیرند. به باور روانپزشکان، این افراد معتقدند اثربخشی کمی دارند و نمیتوانند اثر چندانی بر خروجی پروژهها یا اقدامها بهجا بگذارند. باورهای عامیانه بسیاری درباره راههای رفع این مشکل وجود دارد؛ ازجمله نوشتن اهداف و تصورکردن موفقیت.
چه باید کرد؟
راز حفظ انگیزه این است که مهارتها و چالشهای پیش رویتان را صادقانه شناسایی کنید.
مزیتها را فراموش میکند
چالشهای سخت و دلهرهآور معمولا افراد بیانگیزه را دچار حواسپرتی میکند. آنها مدام به سختیها و دشواریهای مسیر دستیابی به هدف یا انجام کار فکر میکنند. این افراد پاداش و مزیتهای درازمدت را فراموش میکنند؛ چیزی که از پایههای اساسی کسب انگیزه است.
چه باید کرد؟
هروقت احساس بی انگیزه بودن کردید، به پاداشی که انتظارتان را میکشد فکر کنید. موفقیتهای کوچک را ارج بنهید تا یادتان بماند که پاداش چندان دور از دسترس نیست.
هدفهای غیرمنطقی تعیین میکند
تعیین اهداف غیرمنطقی از دلایل بی انگیزه بودن است.در دنیای کسبوکار این باور وجود دارد که تعیین اهداف خیلی بزرگ و درازمدت، باعث افزایش انگیزه و درنتیجه احتمال موفقیت میشود. بهتازگی پژوهشگران و روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که چنین باوری نادرست است. این هدفگذاری ممکن است باعث بی انگیزگی شود، زیرا چالشها و مشکلات پیشِ رو بسیار پیچیده و تنشزا هستند.
چه باید کرد؟
بهتر است که وظایف و پروژهها را به اهداف و چالشهای کوچکتر تقسیم کنید؛ اهدافی که بتوان در زمان کوتاهتری به آنها دست یافت. جداسازی، انگیزه بیشتری به فرد میدهد، زیرا او را تشویق میکند تا پیشرفت گامبهگام را بهسوی هدف نهایی درک کند.
از تأثیر خردهعادتها آگاه نیست
وقتی افراد بیانگیزه به خواستهشان فکر میکنند، معمولا میخواهند کاری بزرگ و فراموشنشدنی را، یکباره و برای همیشه انجام دهند. بنابراین وقتی موفق نمیشوند، احساس سرخوردگی میکنند و بیانگیزه میشوند. آنها نمیدانند که رسیدن به موفقیت های بزرگ با انجام کارهای جزئی روزمره ممکن میشود.
چه باید کرد؟
یک خردهعادت شروع کنید و بهتدریج آن را توسعه دهید. برای مثال، روزی یک قاشق کمتر غذا بخورید، روزی یک پاراگراف بنویسید و… . هدف، بهرهگیری از قدرت و تأثیر عادتهای شخصی در تغییر سبک زندگی و دستیابی به اهداف است.
از فرصتها استفاده نمیکند
شاید متوجه شده باشید که افراد بیانگیزه اغلب از اینکه شانس به آنها رو نمیکند، مینالند. اما واقعیت این است که آنها بهدنبال فرصتهایی نیستند که امکان کسب موفقیت، ثروت و خوشبختی را فراهم میکند. فرصتها همین دور و بر هستند، فقط باید پیدایشان کنید و از آنها بهره ببرید.
چه باید کرد؟
خطر کنید و از فرصتها استفاده کنید. یاد بگیرید از ناحیه امنتان خارج شوید. این را بدانید که آدم هیچوقت آنقدر که دلش میخواهد، آماده نخواهد بود، پس نترسید.
میلی به تلاش بیشتر ندارد
افراد بیانگیزه معمولا میخواهند یکشبه به نتیجه برسند. آنها بهدنبال پاداش زودهنگام، بدون زحمت و پشتکار هستند. دسترسی به اینترنت در هنگام کار، حواس آنها را پرت می کند. پژوهشی نشان داد بیشتر شاغلان بیانگیزه (۶۴ درصد)، کسانی هستند که در ساعات کاری وقتشان را در شبکههای اجتماعی سپری میکنند.
چه باید کرد؟
حتی بااستعدادترین افراد، بدون زحمت و تلاش راه به جایی نمیبرند. همیشه سختکوشی بهتر از نبوغ و استعداد است.
تقصیر را به گردن دیگران میاندازد
تقصیر دیگران است که او ترفیع نگرفته است و … . بهتر است رواست باشید. حقیقت این است که شما نمیتوانید کارها و افکار دیگران را کنترل کنید، اما تشخیص اینکه مقصر خود شما بودهاید، کمک میکند تا با تحلیل اشتباهتان از تکرار آن جلوگیری کنید. پس از انجام این کار، با انگیزه بیشتری به راهتان ادامه میدهید.
چه باید کرد؟
مسئولیت آنچه را برایتان رخ داده، بهعهده بگیرید. وقتی بپذیرید مسئولیت زندگیتان بهتمامی بهعهده خودتان است، به رهایی میرسید. منظور این نیست که میتوانید همه رخدادهای زندگی را کنترل کنید، بلکه نباید فراموش کنید که همیشه میتوانید برای بهترکردن شرایط تلاش کنید.
نمیداند چطور از وقتش استفاده کند
یکی دیگر از دلایل بی انگیزه بودن این است که معمولا اینگونه افراد زمان زیادی را بیهوده تلف میکنند. آنها نمیتوانند بهطور مؤثر برنامه ریزی کنند و معمولا کارها را بهتأخیر میاندازند. میتوانید زمان را به درازا بکشانید و از آن استفاده بهینه کنید. اگر بتوانید از پس مدیریت زمان بربیایید، انگیزهتان بیشتر میشود، زیرا موفق به انجام کاری شدهاید که در نظر افراد بسیاری، کاریاست دشوار! برای این موفقیت شایسته تشویق هستید.
چه باید کرد؟
بهترین راه برای حفظ انگیزه بهکمک بهرهگیری از زمان، این است که پیوسته به خودتان یادآوری کنید تنها شما میتوانید زمانی را که در اختیار دارید، کنترل کنید. هیچکس و هیچچیز نمیتواند چنین کاری کند. مهارتهای مدیریت زمان را فرا بگیرید.
باور ندارد که بااستعداد است
وقتی افراد پیوسته به استعدادها و خلاقیتهایی که ندارد، فکر کنند، دچار بی انگیزگی میشوند. درمقابل وقتی بر ویژگی، مهارت و استعدادی واقعی که در وجودشان است، تمرکز میکنند، انگیزهشان بیشتر میشود. افکار منفی شما را پایین میکشد و مثبتاندیشی شما را به اوج میبرد.
چه باید کرد؟
به خودتان و تواناییهایتان باور داشته باشید. اگر اعتماد به نفستان پایین است، بهدنبال روشهایی برای مقابله با این مشکل باشید.
درگیر شبکههای اجتماعی است
پژوهشی با موضوع استفاده دانشآموزان از شبکه های اجتماعی، نشان داد در این افراد میزان خلاقیت و تمرین مهارتهای نوشتن کاهش، و چندوظیفگی افزایش مییابد. نتیجه این تغییرات، عملکرد درسی ضعیف است. این مسئله، خود میتواند از دلایل کاهش انگیزه باشد. هرکسی ممکن است با دیدن ظاهر زندگی و موفقیت دیگران که در اینستاگرام به نمایش گذاشته میشود، انگیزهاش را از دست بدهد. زمانی که دست از ارائه هر مسئله و رخداد جزئی زندگیتان در دنیای مجازی بردارید، و بهسادگی تحتتأثیر پیامهای و پستهای دنیای مجازی قرار نگیرید، میتوانید بگویید به بلوغ فکری رسیدهاید.
چه باید کرد؟
مدتی از شبکههای اجتماعی فاصله بگیرید. بهدنبال روشهایی برای رهایی از وابستگی به شبکههای اجتماعی باشید.بهطور کلی، یکی از روشهای مؤثر برای حفظ انگیزه، آمادگی همیشگی برای رویارویی با مشکلات و موانع است. قرار نیست زندگی سرراست، بدون هیچ مشکل و پیچیدگی پیش برود.
سخن آخر
دلیل بی انگیزه بودن خودتان را پیدا و آن را بهشکل ریشهای رفع کنید. کارها را بهتأخیر نیندازید، نخستین گام را برای ایجاد تغییری کوچک بردارید. این تغییر کوچک را به عادت تبدیل کنید تا همیشه باانگیزه بمانید.