چشم انتظاری نابینایان برای حذف تبعیضهای شغلینابینایان به مناسبت روز جهانی عصای سفید از ناملایمات، تبعیض ها و سد های پیشروی شان میگویند |
به گزارش ایران سپید با توجه به پیشرفتهای گسترده در عرصه علوم مختلف و سیطره فناوریهای نوین که به دنبال برابری فرصتها برای اقشار مختلف است، اما هنوز برخی اقشار مثل نابینایان هنوز در استیفای حقوق شهروندی اعم از اجتماعی و سیاسی با مشکلات زیادی مواجهند. هنوز این تفکر در ذهن بسیاری از شهروندان جامعه و مخصوصاً مسئولان قانونگذار جا نیفتاده که شهروندان نابینا با وجود معلولیت بینایی، امکان فعالیت اگر نه در تمام عرصهها، اما بخش قابل توجهی مثل عرصههای فرهنگی، هنری، علمی و حتی سیاسی را دارند. به رغم اقدامات فرهنگی در زمینه آگاهی بخشی درباره نابینایان و استعدادهای آنها در جامعه، هنوز نگاه تبعیضآمیز نسبت به این شهروندان در برخی نهادهای دولتی و همچنین بخشی از جامعه وجود دارد تا جایی که وجود چنین نگاهی، سد راه پیشرفت نابینایان مستعد در زمینههای مختلف شده و این شهروندان را به انزوا کشانده است.
نگذاشتند لباس معلمی را بپوشیم
قصه از آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی دولتی شروع شد؛ آزمونی که نابینایان هم مثل دیگر شهروندان در آن شرکت کردند، اما پایان قصه برای نابینایان شرکت کننده، پایانی مبهم شد؛ این ابهام مخصوصاً برای متقاضیان استخدام در آموزش و پرورش مصداق داشت. قرار بود از بین شرکت کنندگان پنجمین دوره آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی دولتی، ۱۸ هزار نفر پذیرفته شوند که ۱۵ هزار نفر آن مربوط به متقاضیان استخدام در آموزش و پرورش بود. حدود یک ماه بعد از برگزاری آزمون (۱۵ تیر ماه ۹۷)، نتایج آزمون کتبی منتشر شد که خبر از قبولی تعدادی از نابینایان شرکت کننده در آزمون کتبی میداد، اما قصه به اینجا ختم نشد؛ چون بخش مهم (مصاحبه) در راه بود که سرنوشت قبول شدههای آزمون کتبی را تعیین میکرد.
من هم مدارکم را به اداره آموزش و پرورش تهران بردم، اما با حرفهایی از سوی مسئولان آن اداره مواجه شدم که ناامید کننده بود. مثلاً میگفتند شما در مصاحبه قبول نمیشوید. با این حال من نامه حضور در مصاحبه را گرفتم و شرکت کردم،.» امید دارای مدرک کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی است. خودش از جلسه مصاحبه اظهار رضایت دارد، اما نتیجه چیزی برخلاف انتظار او بود: «بعد از مصاحبه، در تاریخی که برای اعلام نهایی نتایج مقرر شده بود، به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم تا وضعیت کارنامهام را مشاهده کنم.
در کارنامه هر متقاضی دو گزینه مهم درج شده؛ وضعیت داوطلب و نمره داوطلب که محل درج نمره در کارنامه من خالی بود و در قسمت وضعیت داوطلب به جای نتیجه قبولی یا ردی نوشته شده بود: دارا نبودن شرایط لازم.» نه تنها امید، بلکه دیگر نابینایانی که متقاضی استخدام در آموزش و پرورش که در آزمون کتبی هم قبول شده بودند، به این سرنوشت دچار شدند. این موضوع اعتراض این افراد را به دنبال داشت. سازمان بهزیستی هم به عنوان سازمان متولی امور معلولان که یک طرف قضیه بود، از موضوع مصاحبه نابینایان شرکت کننده و نمره نگرفتن آنها اظهار بیاطلاعی کرد، اما امید این انکار سازمان را شانه خالی کردن از دفاع منطقی میداند: «سازمان بهزیستی به سرعت خود را به بیاطلاعی زد، در حالی که این بیاطلاعی کاملاً غیر منطقی و شانه خالی کردن سازمان در برابر دفاع از حق ما بود.
یکی از مدارکی که ما باید بعد از دریافت نمره قبولی آزمون کتبی تسلیم اداره آموزش و پرورش تهران میکردیم، نامه مجوز سازمان بهزیستی درباره استخدام ۳ درصدی معلولان بود. من این نامه را از بهزیستی گرفتم و همراه بقیه مدارک، تسلیم آموزش و پرورش کردم. پس بهزیستی نمیتواند ادعا کند که از ماجرا بیاطلاع بوده.» موضوع جنجالی رد شدن نابینایان متقاضی استخدامی آموزش و پرورش همچنان از سوی جامعه نابینایان پیگیری میشود تا دلایل این استنکاف معلوم گردد.
نابینایان نمیتوانند سردفتر شوند
مثل خیلیها که از تحصیل در رشته حقوق به دنبال شغل وکالت هستند، نبود؛ او دوست داشت متفاوت از همنوعانش عمل کند و کاری کند که جزو اولینها باشد. میخواست اولین سردفتر اسناد رسمی نابینا باشد که قد علم میکند، اما شرایط این اجازه را به او نمیدهد. مجید شهباز، کارشناس نابینای رشته الهیات و فقه و مبانی حقوق سال هاست به هر دری میزند تا راهی برای نیل به آرزوی دیرینهاش بیابد، همچنان پشت درهای بسته منتظر مانده است: «دوست داشتم در رشته حقوق قبول شوم، اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد و در رشته الهیات، گرایش فقه و مبانی حقوق قبول شدم؛ امروز عنوان این گرایش کمی تغییر کرده و به فقه و حقوق اسلامی موسوم است.
با تحقیقاتی که کردم، فهمیدم که فضای علمی این رشته شباهتهای زیادی به حقوق دارد و آینده شغلی فارغالتحصیلانش هم مشابه کارشناسان رشته حقوق است. به همین علت تحصیل در این رشته را شروع کردم و موفق به اخذ مدرک کارشناسی شدم و به دنبال عملی شدن آرزویم، کسب پروانه سردفتری رفتم. فکر میکردم نابینایان هم میتوانند این مجوز را اخذ کنند؛ مثل اخذ پروانه وکالت. با پرس و جوهایی که از مراجع ذیصلاح کردم، فهمیدم که برعکس وکالت، نابینایان نمیتوانند مجوز سردفتری را اخذ کنند؛ چون نابینا هستند و نوع معلولیتشان اجازه نمیدهد که مثلاً اسناد اصلی را از جعلی تشخیص دهند. تازه متوجه شدم چرا فارغ التحصیلان نابینای رشته حقوق تمایلی به کسب مجوز سردفتری ندارند.»
خب عزیز نابینایی که علاقهمند کسب مجوز سردفتری است، چگونه میتواند هویت متعاملین را احراز کند؟ الآن که ما به سامانه ثبت احوال وصلیم و همه مدارک باید الکترونیکی باشند، با کارتهای ملی قدیمی مراجعین مواجهیم؛ حتی عکس امسال صاحبان مدارک قدیمی با عکس سالهای قبلشان متفاوت است. بنابر این سردفتر باید با چشم بتواند این تفاوت را تشخیص دهد. با اینکه تمام این امور کنترل میشود و با وجودی که ما به پایگاه اطلاعات هویتی ثبت احوال وصلیم، باز در مواردی میبینیم جعلی اتفاق افتاده و شخصی به جای دیگری سندی تنظیم کرده و دردسرهای زیادی برای سردفتر درست کرده و کار را به دادگاه کشانده است.»
مخالفان درک درستی از نابینایان نداشتند
بعد از مخالفت نمایندگان مجلس در ۱۳ آذر ۱۳۹۲ و در صد و پنجاه و نهمین جلسه مجلس شورای اسلامی با حضور نابینایان در کسوت نمایندگی مجلس شورای اسلامی، نمایندگان سازمانهای مردم نهاد و نابینایان و همچنین برخی کارشناسان و چهرههای علمی نقدهای زیادی به رأی مخالف نمایندگان مجلس وارد کردند. تلخی این ماجرا آنجا مضاعف شد که این رأی دقیقاً فردای ۱۲ آذر، روز جهانی معلولان از سوی نمایندگان مخالف کاندیداتوری نابینایان در مجلس اعلام شد. علی صابری، وکیل نابینای دادگستری و عضو چهارمین دوره از شورای اسلامی شهر تهران، از جمله چهرههای منتقد این رأی در آن ایام بود.
او بعد از ۵ سال در گفتوگوی کوتاه با ما، همچنان منتقد رأی آن روز نمایندگان مجلس است، اما بر این قائل است که ممنوعیت نابینایان از کاندیداتوری مجلس بهطور مصرح در قانون آمده است: «در بند شش ماده ۲۸ قانون انتخابات بر داشتن نعمت بینایی و شنوایی بهطور مصرح تأکید شده؛ یعنی موضوع سلامتی کامل آمده است. حالا خوب یا بد، این موضوع را صریحاً در قانون انتخابات داریم.»
هر لحظه از این روزها، اخبار فراوانی درباره فناوریهای نوین ویژه نابینایان، ارائه خدمات جدید اجتماعی به این افراد، فعالیتهای مختلف تشکلهای اجتماعی در آگاه ساختن جوامع نسبت به حقوق نابینایان در سطح بینالمللی منتشر میشود. امروز نابینایان هم مثل دیگر اقشار به راحتی میتوانند با استفاده از صفحه خوانها، نرم افزارهای ویژه خوانش صفحات وب، در جهان پهناور نت خود را به جریان آزاد گردش اطلاعات بسپارند.
در یک کلام، ابر و باد و مه و خورشید و فلک در سراسر دنیا، در کارند تا فرصتها و موقعیتها برای شهروندان نابینا، با دیگر شهروندان برابر شود. نابینایان ایران چیز زیادی نمیخواهند؛ تنها خواسته شان این است که مسئولان و اقشار جامعه آنها را جدا از خود نبینند؛ شاید این خواسته در نظر عموم یک خواسته عادی تلقی شود، اما همین خواسته به ظاهر عادی برای نابینایان اهمیت زیادی دارد. شهروندانی که در روز جهانی موسوم به آنها، چشم انتظار از بین رفتن نگاههای تبعیضآمیز هستند.