مدیر دبیرستان استثنایی ولایت بیان کرد: وجود کادر توانبخش، فیوزیوتراپ، کاردرمان و گفتاردرمان در کنار کادر آموزشی الزامی است ولی متاسفانه ما فقط توانستهایم کادر آموزشی را تامین کنیم.
وی ادامه داد: این مدرسه 65 دانش آموز دارد، حدود 40 نفر ناشنوا و کم شنوا هستند و 25 نفر هم مشکلات جسمی_ حرکتی دارند؛ مدرسه ولایت از متوسطه اول تا دیپلم را پوشش می دهد، به علت کم بودن تعداد این دانش آموزان، امکان جداسازی مدرسه متوسطه یک و دو وجود ندارد و در نتیجه در یک مجتمع تجمیع شده است.
برخوردار تصریح کرد: اکثر معلمان این مدرسه از اداره استثنایی که آموزش های لازم را برای تدریس به این نوع دانشآموزان را گذراندهاند، تامین میشوند؛ با توجه به کمبودهایی که در این قسمت وجود دارد و عدم پذیرش معلم مدارس استثنایی توسط دانشگاه فرهنگیان، معلم متخصص که آموزش دیده باشد را نداریم، البته تعداد کمی معلم متخصص وجود دارد که در دوره ابتدایی تدریس میکنند و ما مجبوریم نیروی خود را از آموزش و پرورش عادی تامین کنیم.
وی افزود: ممکن است معلمانی در تدریس متخصص باشند ولی در انتقال مطلب به دانش آموز استثنایی دچار مشکل هستند، این مشکل را یا با کسب تجربه و به مرور حل میکنند و یا همکاران متخصص به آنها کمک میکنند، برخی از اینها موفق میشوند و بعضی هم نمیتوانند با این دانش آموزان ارتباط برقرار کنند و از سال بعد همکاری خود را با ما قطع میکنند.
این مدیر مدرسه استثنایی خاطر نشان کرد: مدیرکل آموزش و پرورش در یک جلسه اعلام کرد که موظف هستیم با شروع مدارس بودجهای به مدارس تزریق کنیم ولی این بودجه وجود ندارد، یعنی سال تحصیلی را با بودجه صفر آغاز کردیم، نبود بودجه در کنار هزینههای سنگین آموزشی و وسایل مورد نیاز دانش آموزان واقعا برای ما مشکل ساز شده است؛ 98درصد اعتبار وزارت آموزش و پرورش خرج حقوق پرسنل می شود و فقط 2درصد برای حجم زیادی از مشکلات باقی میماند؛ این بودجه باید به صورت کشوری افزایش پیدا کند که با این وضعیت اقتصادی فعلا امکان افزایش نیست.
برخوردار گفت: این مدرسه اصلا مناسب دانش آموزان جسمی_حرکتی نیست، مدرسه معلولین باید هم سطح باشد، آسانسور و سرویس بهداشتی داخل ساختمان مدرسه داشته باشد، اما چون جایی برای ثبت نام این دانش آموزان نبوده، به ناچار در این مدرسه پذیرش شده اند، البته بعد از ورود این دانش آموزان، تمام سعی خود را گذاشته ایم تا محیط مدرسه را مناسب سازی کنیم.
وی افزود: از نظر مالی هم با مشکلات بسیاری مواجه هستیم، در مدارس عادی هیچگاه نیازی به ویلچر دیده نمیشود ولی در مدارس استثنایی این یک نیاز اولیه است، قیمت یک ویلچر در حال حاضر حدود یک میلیون تومان است، ویلچری که با دوبار برخورد با پله میشکند و هزینه های تعمیر هم اضافه میشود؛ خانواده ها معولا قادر به تامین اینگونه وسایل نیستند، آموزش و پرورش هم بودجه کافی ندارد از طرفی هم وجود این وسایل برای یک معلول ضروری است.
برخوردار در خصوص مشکلات ناشنوایان گفت: ناشنوایان به دلیل افت شنوایی که با آن مواجه هستند، معمولا در گفتار دچار مشکل هستند، در نتیجه ارتباط اجتماعی ندارند و قادر به برقراری تعامل با افراد عادی و سالم نیستند، در جامعه پذیرش نمی شوند و نمیتوانند خواسته های خود را به دیگران منتقل کنند.
این مدیر مدرسه استثنایی در پایان گفت: مسئله آینده شغلی این افراد هم با مشکل مواجه است، انسان سالم شاید روزنهای از امید داشته باشد اما معلولین هیچ آینده ای ندارند، حتی برای یک دوره کارورزی هم مورد پذیرش صاحبان کسب و کار قرار نمیگیرند، کارورزی که یک دوره یک یا دو ماهه است و کارورز به صورت رایگان به عنوان شاگرد در مغازه حضور دارد.
رقیه رشید، مدیر مدرسه استثنایی ابتدایی فاطمه زهرا(س) نیز در توضیح محیط آموزشی این مدرسه گفت: مدرسه ابتدایی فاطمه زهرا(س) مخصوص ناشنوایان است، کودکان از 2 سالگی تا پایان دوره ابتدایی در این مدرسه حضور دارند، 2 تا 4 سالگی دوره اندرزگاه است به این معنا که مادر به همراه کودک با حضور در مدرسه آموزشهایی میگیرند که این آموزش ها بیشتر برای مادر است.
وی افزود: از 4 تا 6 سالگی دوره آمادگی 1 و2 را شامل میشود که آموزش های این دوسال برای آماده کردن کودک جهت ورود به مقطع ابتدایی است، اول ابتدایی به دلیل اینکه پایه بوده و باید حروف و گفتاردرمانی را به خوبی یاد بگیرند، به دو دوره یک ساله مقدماتی و تکمیلی تقسیم میشود.
رشید ادامه داد: بعد از اتمام دوره اول ابتدایی، جلسه شورای مدارس تشکیل میشود و در این جلسه طبق نظر معلم، مشاور، گفتاردرمان و شنواسنج در خصوص ارجاع دانش آموز کمشنوا به مدرسه عادی تصمیم گیری میشود؛ امسال 50 دانش آموز ناشنوا ثبت نام کرده ایم که از این تعداد 10 نفر در پایه اول ابتدایی تحصیل میکنند.
رشید با بیان اینکه هر ساله تعداد دانش آموزانی که در مدرسه ثبت نام می کنند کاهش پیدا میکند، گفت: این مسئله چند دلیل دارد، یکی اینکه اولیا از ورود کودکانشان به مدرسه استثنایی و خوردن برچسب استثنایی به فرزندانشان هراس دارند، مورد دوم هم عدم اطلاع برخی والدین از وجود مدرسه مخصوص کودکان ناشنوا است.
وی اظهار کرد: به کودکانی که هم ناشنوا بوده و هم قادر به تکلم نیستند، در اصطلاح ناشنوا عمیق گفته میشود، البته تعداد این دانش آموزان در این مدرسه کم است چرا که به محض مطلع شدن خانوادهها از این موضوع اقدام به کاشت حلزون و یا تهیه سمعک می کنند.
این مدیر مدرسه ادامه داد: مقطع ابتدایی با کمبود معلم مواجه نیست و این مشکل بیشتر در مقطع راهنمایی و دبیرستان دیده میشود، چرا که معلمانی که آموزش های لازم را می بینند برای مقطع ابتدایی جذب میشوند و گاهی دیده شده که در مدارس راهنمایی و دبیرستان به دلیل کمبود معلم برای این دو مقطع، مدیر مدرسه مجبور به جذب معلمی شده که آموزش لازم را ندیده است.
وی خاطرنشان کرد: والدینی که از موقعیت اقتصادی خوبی برخوردار هستند معمولا فرزند خود را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام میکنند، ولی کسانی که وضعیت اقتصادی خوبی ندارند فرزند خود را به این مدرسه میآورند، یعنی اکثر دانش آموزان این مدرسه از مناطق محروم شهر یا روستاهای اطراف هستند.
رشید عنوان کرد: اولین مشکلی که دانش آموزان این مدرسه دارند، مسئله سرویس است، حتی موردی داشتیم که والدین توانایی تامین هزینه سرویس را نداشتند به همین دلیل فرزند خود را در مدرسه ثبت نام نکردند.
وی در ادامه گفت: هزینه توانبخشی که شامل سمعک، گفتاردرمانی و شنوایی سنجی می شود مشکل دیگری است که خانواده ها با آن مواجه هستند، هزینه سمعک در حال حاضر از همه بیشتر است در حال حاضر هر یک سمعک تقریبا 6 میلیون تومان قیمت دارد.
وی تصریح کرد: سرانه آموزشی بسیار پایین است، در مدارس عادی کمک اولیا وجود دارد اما در این مدارس که خانوادهها وضعیت اقتصادی خوبی ندارند هیچ کمکی از جانب خانواده به مدرسه نمیشود، بیشتر خیرین هستند در تامین هزینه ها کمک می کنند.
این مدیر مدرسه با بیان این که علاوه بر عوامل خارجی، ژنتیک هم می تواند عامل ناشنوایی باشد، افزود: معمولا به خانواده هایی که فرزند اولشان و یا خودشان ناشنوا هستند تاکید میشود که آزمایش ژنتیک بدهند اما چون این آزمایش ها بسیار گران هستند، خانواده ها آزمایش نمیدهند، به همین دلیل خانواده هایی هستند که دو فرزند ناشنوا دارند.
وی بیان کرد: کودکانی هستند که تا سن 4 یا 5 سالگی نمیتوانند صحبت کنند اما بعد از اینکه به این مدرسه می ایند و تحت آموزش قرار میگیرند، معمولا اولین کلمه ای که بیان می کنند مامان یا بابا است، لحظهای که کودک می تواند برای اولین بار حرف بزند برای پدر و مادر شیرین ترین و زیباترین لحظه زندگیشان محسوب میشود.
رشید گفت: خانواده ای بوده که پیگیر روند آموزش و پیشرفت فرزندشان بودهاند و در مقابل خانواده ای هم بوده که کاملا فرزند خود را رها کردهاند، وقتی فرزندان این دو خانواده را مقایسه می کنیم به اهمیت نقش خانواده پی میبریم، قطعا برای کودکان ناشنوا، بزرگترین و اولین حامی پدر و مادر هستند.
روز 30 سپتامبر مصادف با 8مهر در تقویم به نام روز جهانی ناشنوایان ثبت شده است. بسیاری از مردم ایران با شنیدن نام ناشنوایان، نام و یا چهره جبار باغچه بان را به ذهن می آورند، کسی که اگر زحمات و دلسوزی هایش نبود، چه بسا ناشنوایان از نعمت سواد بی بهره میماندند؛ باغچهبان با تلاش فراوان و با وجود بی مهری مردم زمانش، توانست طی یک سال به سه کودک ناشنوا خواندن و نوشتن بیاموزد و وی اولین دبستان ناشنوایان را تاسیس والفبای دستی را ابداع کرد. به نقل از تسنیم