با 55 هزار تومان مستمری چه قدر هزینه آژانس بدهیمشاید از خودتان بپرسید افراد دارای معلولیت چه نیازی به طرح ترافیک دارند؟ اصلاً مگر معلول رانندگی هم میکند که نیاز باشد به محدوده طرح وارد شود؟ |
به گزارش ایران سپید همه این پرسشها وقتی با انتشار اخبار مختلف در خصوص تعیین ضوابط جدید در ارائه تسهیلات مربوط بهطرح ترافیک (صدور آرم طرح ترافیک) که از آخرین ماههای سال گذشته آغاز شد، همراه میشود برای گروههایی که از این امتیازات استفاده میکردند، ایجاد نگرانی کرد؛ مخصوصاً زمانی این نگرانیها شدت پیدا کرد که خبرهای ضد و نقیض در خروجی خبرگزاریها قرار گرفت؛ آن سان که اخبار امروز، ناقض اخبار دیروز بود. گرچه صحبتهای مسئولان سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری طی روزهای اخیر، تقریباً ابهامات پیرامون تسهیلات طرح ترافیک در سال 97 را برطرف کرد، اما گروههایی مثل معلولان که جزو «گروههای خاص» محسوب میشوند، همچنان به قوت خود باقی است. چه، این تسهیلات برای شهروندان معلول، مخصوصاً معلولان جسمی-حرکتی یک ضرورت به حساب میآید.
بهروز مروتی، بهعنوان یکی از معلولان، بهرهمندی از تسهیلات طرح ترافیک برای معلولان را ضرورتی حقیقی میداند: «من و همنوعان من واقعاً نمیتوانیم از وسایل نقلیه عمومی مثل اتوبوسهای بیآرتی یا مترو استفاده کنیم. طبیعی است استفاده از امتیازات طرح ترافیک جزو خواستههای تمام شهروندان بهشمار رود، اما برای ما معلولان چنین امتیازی حقیقتاً یک ضرورت است.» او نبود زیرسازیهای مناسب برای رفت و آمد معلولان در سطح شهر را مهمترین عامل در تثبیت این ضرورت عنوان میکند: «نکته مهم، نبود امکانات لازم و عدم زیرسازیهای مناسب برای استفاده شهروندان معلول از امکانات رفت و آمد عمومی است.» او که خودش معلول دیستروفی است، بهعنوان یکی از فعالان اجتماعی در زمینه پیگیری حقوق معلولان، معتقد است که مسئولان امور شهری باید امکاناتی فراهم کنند که تمام معلولان از انواع معلولیتها اگر امکان بهرهمندی از تسهیلات طرح ترافیک را ندارند، حداقل از امکانات مناسب حمل و نقل عمومی بهرهمند شوند: «مسئولان شهری اصول خاص خودشان را در ارائه پلاک ویژه معلولان دارند؛ مثلاً به ناشنوایان این پلاک تعلق نمیگیرد. اما ارائه این تسهیلات برای معلولانی مثل نابینایان با محدودیتهایی مواجه است. درست است که فرد نابینا قادر به رانندگی نیست، اما به هر حال او باید از یک همراه برای رفت و آمد در محیطهای اصلی شهر استفاده کند. به جای تبعیض گذاریهای اینچنینی حداقل باید محیطهای شهری برای این دسته از معلولان دسترسپذیر شود که حداقل تعلق نگرفتن تسهیلات طرح ترافیک به نابینایان را توجیه کند.» تنها بهروز مروتی نیست که بر ضرورت صدور آرم طرح ترافیک ویژه معلولان تأکید میکند؛ خیلی از معلولان این نکته را با الفاظ و جملات مختلف و بعضاً شبیه به هم، وقتی با آنها درد دل میکنی مطرح میکنند.
کاظم البرز کوهی، یکی از معلولان ضایعه نخاعی که فعالیتهای زیادی در زمینه مناسبسازی محیط شهری انجام میدهد نیز بر این ضرورت تأکید میکند: «به هر حال ارائه تسهیلات رفت و آمد برای معلولان در سطح شهر از طرف مسئولان ذیربط یک ضرورت است. ارائه پلاک ویژه شرایط خاص خود مثل مالکیت خودرو از سوی فرد معلول را دارد. اما برای کسانی که این شرایط را ندارند، ارائه آرم تردد در محدوده طرح ترافیک واقعاً ضروری است.» او میگوید که جامعه معلولان توقع ندارند مسئولان امکاناتی که در کشورهای پیشرفته ارائه میدهند را برای آنها در نظر بگیرند، اما توقع ارائه حداقلهایی از تسهیلات از سوی مسئولان را دارند: «ما این انتظار را نداریم در ایران مثل کشورهای پیشرفته امکانات آنچنانی در اختیار معلولان قرار دهند؛ به حداقلها راضی و قانعیم، اما مشروط بر اینکه امکانات لازم برای رفت و آمد ما فراهم شود؛ مترو دسترس پذیر برای تمام معلولیتها شود، اتوبوسها این امکان را داشته باشند که معلولان جسمی-حرکتی را جا به جا کنند، حتی این موضوع درباره تاکسیها و سواریها هم مصداق دارد. بعضی از رانندهها از سوار کردن مسافر معلول خودداری میکنند چرا؟ چون در صندوق عقب خودرو منبع سوخت گاز را تعبیه کردهاند و امکان گذاشتن ویلچر در آنجا را ندارند.» او میگوید که تمام اماکن اصلی که معلولان به آنها نیاز دارند، درست در محدودههای طرح ترافیک واقع شدهاند: «ببینید مهمترین مراکز شهر در محدوده طرح ترافیک قرار دارند؛ مثل دانشگاههای مهم دولتی، مراکز خرید، برخی پارکهای نسبتاً مناسبسازی شده، تعدادی سینمای قدیمی که معلولان میتوانند از آنها استفاده کنند.»
بهروز مروتی هم با عباراتی شبیه به آنچه البرز کوهی اظهار میکند، همه چیز را در محدوده طرح ترافیک متمرکز میبیند: اکثر مراکز و جاهایی که ما با آنها سر و کار داریم، در مرکز شهر و دقیقاً در محدوده طرح ترافیک هستند؛ مثل سازمان بهزیستی یا حتی خیلی از مراکز درمانی. خب وقتی وسایل نقلیه عمومی برای من معلول دسترس پذیر نشده، مجبورم وسیلهای تهیه کنم تا بتوانم به امور مربوط به خودم برسم.» او میگوید که خیلی از مردم باور غلطی دارند و فکر میکنند معلولان نیاز چندانی برای حضور در محدودههای طرح ترافیک ندارند: «خیلیها ممکن است این طور برداشت کنند که شهروند معلول کارِ چندانی در سطح شهر و مخصوصاً در محدودههای اصلی ندارد؛ نهایتاً یک یا دو روز در ماه کل کارهای او زمان میبرد؛ حال آنکه کاملاً برعکس است. ما برای انجام امور مهمی مثل مراجعه به مراکز درمانی دائماً در سطح شهر هستیم.»
طرح با زندگیمان عجین شده است
جدا از شهروندان معلولی که برای انجام امور ضروریشان نیازمند تسهیلات طرح ترافیک هستند، هستند معلولانی که این تسهیلات برای آنها به اندازه نان شب واجب است؛ چون محل زندگیشان دقیقاً در محدوده طرح ترافیک واقع شده. محسن قهرمانی، معلول جسمی-حرکتی یکی از این شهروندان است: «اصلاً محل سکونت من در دل طرح ترافیک است. خانه من دقیقاً در یکی از مناطقی است که جزو طرح ترافیک است؛ حالا شما در نظر بگیرید چند شهروند معلول در این مناطق زندگی میکنند و باید به آنها تسهیلات تردد در محدوده طرح ترافیک ارائه شود؟» مسافرکش است؛ میگوید معلولان پشتوانه مالی قوی ندارند که با خیال راحت هزینههایی مثل طرح ترافیک را بپردازند: «استفاده از مراکز درمانی مثل بیمارستانها و حتی اماکن سیاحتی برای امثال من و همسرم که هر دومان معلول هستیم، واقعاً آسان نیست. خب ما که نمیتوانیم از مترو استفاده کنیم، چون همه ایستگاهها آسانسور ندارند، جدا از این، من و همسرم مگر چقدر مستمری دریافت میکنیم که بخشی از آن را به استفاده از آژانس اختصاص دهیم؟» ساده و صمیمی حرف میزند. از حرفهایش کاملاً به این نکته پی میبری که عاشق خانواده است و برای تأمین زندگی خود و همسر معلولش که معلولیت او هم جسمی-حرکتی است، کار را عار نمیداند. همان روحیه مردان غیرتی را دارد و با وجود معلولیتش، معتقد است که بیکاری واقعاً بیعاری است و باید از هر راه ممکن روزی حلال درآورد: «نمی شود که بیکار بود؟ خیلیها برای گریز از بیکاری به مسافرکشی روی میآورند. منم برای تأمین مخارج زندگیام سراغ این کار رفتم؛ خب باید تسهیلات تردد در محدودههای ترافیکی را داشته باشم.» نگران اخبار ضد و نقیضی است که از زبان مسئولان شهری منتشر میشود: «هر روز یک چیز اعلام میکنند؛ یک روز میگویند باید معلولان در حسابشان یک میلیون تومان داشته باشند و حساب شهروندی ایجاد کنند، روز بعد اعلام میکنند که نیاز به ایجاد حساب شهروندی و داشتن یک میلیون تومان نیست، اما باید شهروندان معلول 10 درصد از نرخ تعیین شده را بپردازند. چرا؟» میگوید در ارائه پلاک ویژه معلولان هم بیسر و سامانی نگرانکنندهای وجود دارد: «سر همین پلاک ویژه معلولان هم کم مسأله نداریم. مثلاً خیلیها به اسم معلولان این پلاک را دریافت میکنند، حال آنکه معلول نیستند.» وقتی صحبتمان گل میکند، سر درد دلش باز میشود و بحث را به مشکلات کاریاش میکشاند: «کلاً معلول مسأله دار است. در همین کار ما هستند کسانی که مسافر را از چنگت در میآورند. خیلی مواقع پیش میآید به این دلیل که نمیتوانم از ماشین برای گرفتن مسافر پیاده شوم، مسافرکش دیگری از این فرصت استفاده کرده، مسافر مرا میبرد.» به او قول میدهم گزارشی درباره این دسته از مشکلات کاری او و همنوعانش تهیه کنم. اما سر درد دل درباره طرح ترافیک برای معلولان و نگرانیهای این شهروندان همچنان باز است. ماریا ایمانی، راننده سرویس و مربی معلولان ذهنی است. او هم مثل محسن نگران حرفهای ضد و نقیض مسئولان است: «من مربی معلولان ذهنی هستم؛ در کنار این کار، راننده سرویس هم هستم. ارائه این آرم برای ما خیلی ضروری است. این روزها حرفهای ضد و نقیض زیادی درباره ارائه این طرح به معلولان و افراد خاص زده میشود و همین حرفها ما را نگران میکند.» با صدایی سرشار از خستگی، اما امیدوار به زندگی حرف میزند. تصورش برای همه آسان نیست که یک زوج معلول با تمام سختیها، به زندگی خود ادامه میدهند. میگوید اصلاً جرأت ندارد سوار قطار مترو شود، چون شهروندان رعایت حال معلولان را نمیکنند: «نه من و نه همسرم و نه خیلی از همنوعان من نمیتوانیم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنیم؛ مثلاً در محیط مترو چنان مردم همدیگر را فشار میدهند که من جرأت نمیکنم سوار قطار شوم. اتوبوسها هم که اصلاً برای سوار شدن معلولان جسمی-حرکتی مناسبسازی نشدهاند. برای امور درمانی مثل فیزیوتراپی که باید از این سر شهر تا آن سر شهر برویم، باید از تاکسی سرویس استفاده کنیم که هزینههای آن هم بالاست.» ساکن شهرری است و زبان دلسوزانه یک معلم را دارد. از موانعی که در ارائه تسهیلات طرح ترافیک برای برخی معلولان ایجاد میشود، گلهمند است: «من شاگردی دارم که از جوادیه میآید. او تا شهرری مجبور است 12 هزار تومن هزینه رفت و 12 هزار تومن هزینه برگشت بپردازد. با اینکه پدرش ماشینش را بهنام او کرد، باز به او طرح ترافیک ندادند.» البرز کوهی میگوید اگر شرایطی مثل ارائه تسهیلات طرح ترافیک برای معلولان مشمول مواردی شود که نگرانی این شهروندان را ایجاد کند، او و همنوعانش به خانه نشینی اجباری محکوم میشوند: «شما باید شرایط زندگی یک شهروند معلول را با دقت در نظر بگیرید و ببینید ممر درآمد این شهروند چیست. خب با یک مستمری محدود، اگر من معلول سرپرست خانوار باشم با چه مصیبتهایی مواجهم، اگر تصمیم به تحصیل بگیرم با چه معضلاتی درگیرم. طبعاً برای حل این مسائل باید شغلی داشته باشم –تازه اگر شاغل باشم- یکی از الزامات داشتن شغل، حضور سر وقت و روزانه در محل کار است؛ حالا اگر منِ معلولِ سرپرست خانوار دارای یک شغل نیمبند امکانات تردد در محدودههای اصلی را نداشته باشم، به ناچار باید در خانه محبوس شوم. هرچند تلاش میشود معلولان از خانهها وارد سطح شهر شوند، اما با مهیا نبودن شرایط لازم، من و همنوعانم خانه نشین میمانیم.» بهروز مروتی که تا 10 سال پیش، با وجود معلولیتش میتوانست رانندگی کند، به نکتهای اشاره میکند که دیگر همنوعانش فراموش کردند تا بیان کنند. او میگوید ارائه تسهیلات طرح ترافیک به معلولان، زندگی اجتماعی این شهروندان را برنامهمند کرده و تأثیر مثبتی در زندگیشان میگذارد. این نکته را درباره زندگی خودش به رأی العین مشاهده کرده است: «صد درصد در زندگی من تأثیر داشت. زمانی که در زمینه تجهیزات رایانهای کار میکردم، دائماً به محدودههای طرح ترافیک و وسط شهر میرفتم؛ هر روز به بازار رضا سر میزدم؛ خب این تسهیلات خیلی به من کمک میکرد تا کارهایم را برنامهریزی شده انجام دهم.»
تمام این درد دلها که تقریباً با عباراتی شبیه به هم از زبان چند شهروند معلول بیان شد، نشان میدهد که این شهروندان تا چه میزان نگران اندک تسهیلاتی هستند که از سوی مسئولان شهری به آنها ارائه میشود. ای کاش مسئولان شهری در تدوین ضوابط جدید مربوط به تسهیلاتی مثل صدور آرم طرح ترافیک، قبل از نهایی شدن این ضوابط، اقدام به اعلام خبر و تبیین موارد نکنند؛ چه، همین اخبار ضد و نقیض، جوی توأم با دلهره و نگرانی برای کسانی ایجاد میکند که حقیقتاً به چنین تسهیلاتی نیاز مبرم دارند.