شناسه خبر: 10199 منتشر شده در مورخ: 1395/7/25 ساعت: 11:40 گروه: فرهنگی  
همراه با شادی ها و خنده های جودی ابوت + فایل صوتی

همراه با شادی ها و خنده های جودی ابوت + فایل صوتی

گپ و چای با زهره شکوفنده دوبلر شخصیت جوی ابوت

به گزارش ایران سپید همان سرزندگی و شادی که از او انتظار میرود را با خود آورده بود. گویی همیشه با خود دارد؛ گریه ها و خنده های دختری نوجوان و سرکش، ناز پروردگی دختری جوان و عاشق، جدیت یک پزشک و پرستار و چندین حالت از چندین شخصیت را همیشه در خورجینش دارد و با خود میبرد و میآورد. نسلهای زیادی با صدایش بزرگ شده، رشد کرده و به عرصه رسیده اند، اما او با 65 سال سن، همچنان جوان صدا باقی مانده است. زمانی که قرار شد «زهره شکوفنده» دوبلر نامآشنا و پیشکسوت را به جلسه گپ و چای دعوت کنیم، انتظار داشتیم که با گرمی استقبال کند؛ چه، هم او به علاقه مخاطبان نابینا نسبت به دوبله واقف بود و هم خودش به چنین مخاطبان پیگیری علاقه داشت. آنچه در ادامه میخوانید، مختصریست از پرسش و پاسخ مهمانان ما با خالق صدای جودی ابوت. مشروح این جلسه را در قالب فایل صوتی، از وبسایت روزنامه میتوانید دریافت کنید. – نزدیک نوروز، دوبله سریال «بابا لنگ دراز» به من پیشنهاد شد. داستان را دوست داشتم؛ چون در دوران دبیرستان ما کلاسهای به اصطلاح آن زمان «کاردستی» داشتیم. در آن کلاسها هر کدام از دانشآموزان یک کتاب را انتخاب میکرد و میخواند. من هم کتاب «بابا لنگ دراز» را انتخاب کرده بودم؛ چون دوست داشتم. این سریال محصول کشور ژاپن است که خیلی از بیننده ها متوجه نشده بودند که ژاپنیست. ژاپنیها وقتی میخندند، دهانشان تا آن اندازه باز میشود که زبان دیده شود و این رفتار، صحنه بدی ایجاد میکند. من با گریه و خنده سعی میکردم این صحنه ها جلوه بدی نداشته باشند. ضمن اینکه اول قرار نبود من جای جودی ابوت صحبت کنم و فقط قرار بود مدیریت دوبلاژ را عهده دار باشم. به خانم غزنوی پیشنهاد کردم، اما قبول نکرد و گفت که من انیمیشن صحبت نمیکنم. نزدیک عید بود و باید هر طور شده، سریال را آماده میکردیم. به همین علت خودم جای قهرمان سریال صحبت کردم و اتفاقاً هم مورد توجه قرار گرفت. – من دست به گریه ام خوب است؛ چه در دوبله فیلم و چه در حالت واقعی. هنوز هم بعد از این سالها وقتی فیلم مادر را میبینم، خواه ناخواه گریه میکنم. شخصیت مادر، درست شبیه مادر بزرگ پدریم بود و مخصوصاً اینکه خانم بدری نور اللهی، دختر عمه من هم جای زنده یاد چهره آزاد صحبت کرده بود، خیلی تحت تأثیر قرار میگیرم. – من از بچگی به وسیله خانم نور اللهی وارد دوبله شدم. اول نمیدانستم که دوبله چیست، فقط به من میگفتند جای فلان بچه صحبت کن. من هم به عشق ساندویچ و چلو کباب به استودیو میرفتم. – خانواده ما دوبلر پرور است. پیش از اینکه من وارد دوبله شوم، پدرم و خانم نور اللهی دوبله میکردند. بعد از من، آقای اسماعیلی که پسر عمه من است و به نظر من سلطان دوبله باید به ایشان گفت، وارد این حرفه شد. مدتی هم یکی دو تا از برادرانم به کار دوبله مشغول شدند، اما زمان فعالیت آنها خیلی نبود و برای تحصیل به آلمان رفتند. – خود من شخصاً با بچه گویی آدم بزرگها در دوبله موافق نیستم؛ هرچند جای جودی ابوت صحبت کردم. این نکته را در یک مصاحبه هم گفتم و متأسفانه همکارانم ناراحت شدند. مشکل اینجاست که خیلی از همکاران خانم من که معمولاً جای پسربچه ها صحبت میکنند، این تصور را دارند که باید با لحنی لوطیوار، اما در قالب پسربچه حرف بزنند و به دختربچه ها لحنی نازگونه بدهند. این درست نیست. دخترها ناز مخصوص خود را دارند و پسرها هم کلمات را جمع و جور ادا میکنند. تصور همکاران خانم من کمی با این واقعیت متفاوت است. لحن پسرها را همانطور که گفتم، لوطیوار و دخترها را لوس اجرا میکنند. - به نظر من نابینایان در دوبله مستند موفقند تا دوبله سریال یا فیلم سینمایی. چرا؟ به این علت که دوبلر، علاوه بر شنیدن صدای بازیگر اصلی، حالات چهره او را هم میبیند؛ یعنی بازیهایی که بازیگر با چهره خود اجرا میکند را هم مد نظر قرار میدهد و دامنه صدایش را با هر دوی آنها تنظیم میکند.

– من نزدیک به هفت هشت سریال کره ای دوبله کرده ام. مشکلی که در دوبله سریالهای کشورهای جنوب شرق آسیا به شکل پر رنگ دیده میشود، زبان مردم آن کشورهاست. مردم کشورهایی مثل کره، چین و ژاپن مکثهای زیادی هنگام صحبت دارند؛ زبان چینیها به گونه ایست که انگار نوار کاست را برعکس گوش میکنی. من برای حل مشکل مکثها، سعی میکنم آن فضاها را با پس و پیش کردن دیالوگها، به شکلی که به کلیت داستان لطمه وارد نکند، مناسب سازی کنم. تازه مشکل به زبان ختم نمیشود. لباسها و حتی قیافه های بازیگران شبیه هم هستند و خیلی وقتها من همکارانم اشتباه میکنیم که جای چه کسی صحبت کرده ایم. – من به لحظه های مختلف بازی بازیگر توجه میکنم و شاید هم به این دلیل است که خیلیها فکر میکنند من دائماً در جامعه و بین افراد مختلف حضور دارم و گرته برداری میکنم. زمانی قرار شد در فیلمی جای خانم پوراندخت مهیمن صحبت کنم. در آن فیلم، علاوه بر خانم مهیمن، خانم شهره لرستانی هم بازی کرده بود که جای خودش صحبت میکرد. به محض اینکه من وارد استودیو شدم، شروع به دوبله کردم و جای بازیگر خندیدم و گریستم. وقتی کار تمام شد، خانم لرستانی با تعجب پرسید که تا چه اندازه خانم مهیمن را میشناسم که آن اندازه درست و دقیق جایش حرف زدم. گفتم: من عاشق این کار هستم و عشق به این کار اجازه میدهد به دقت در کار بازیگر تعمق کنم. – قرار شد فیلم جرم ساخته مسعود کیمیایی به دو صورت صدای سر صحنه همراه با صدای خود بازیگران و نسخه دوبلاژ نمایش داده شود. قرار شد من جای خانم زنگنه صحبت کنم و خانم مینو غزنوی جای یک دختر جوان حرف بزند. آقای کیمیایی صدای خانم غزنوی را مناسب ندانسته بود و گفته بود که آن صدا برای یک دختر درد کشیده خیلی شیک است. خلاصه آقای خسروشاهی پیغام کیمیایی را به من رساند و من گفتم که صدای من برای آن دختر مسن است. اما اصرار کیمیایی این بود که من جای او حرف بزنم. اتفاقاً نقش آن دختر هم زیاد نبود. گفتم من یک تکه را میگویم و اگر مقبول بود، ادامه میدهم. در همان دیالوگهای اول بلافاصله آقای کیمیایی اشاره کرد که عالیست و ادامه دادم. وقت ناهار، دیدم یک دختر جوان وارد استودیو شد و قسمتهایی که من صحبت کرده بودم را گوش کرد. پرسیدم او کیست؟ گفتند همان دختریست که تو جای او صحبت کرده ای. بعد از چند دقیقه دختر از استودیو گریه کنان بیرون آمد. علت را که پرسیدیم گفت: فکر نمیکردم «سیندرلا» جای من حرف بزند. من ظرفیت این صدا را ندارم. – سر فیلم سوته دلان، اول قرار نبود من جای خانم فخری خوروش صحبت کنم. جای او خانم سیمین سرکوب صحبت کرده بود، اما آقای حاتمی نپسندیده بود. گفتم صدای من برای خانم خوروش خیلی کم سن و سال است. آقای طحماسب گفت که حاتمی اصرار دارد تو جای او حرف بزنی. استدلال آقای حاتمی هم این بود که «فروغ» زنی عاشق و اهل شیراز است. شیرازیها هم لحن و صدایی لطیف دارند و به همین علت صدای تو مناسب است. گفتم که من شیرازی بلد نیستم. حاتمی هم گفت: چنگیز جلیلوند اهل شیراز است و به تو یاد میدهد. خلاصه آن عوامل دست به دست داد تا من جای خانم خوروش صحبت کنم. – به نظر من از زمانی که دوبله از سینمای ایران حذف شد، سینما شکست خورد؛ چرا؟ برای اینکه بازیگران فن بیان مناسبی ندارند و حتی به خودشان هم زحمت نمیدهند به دنبال آن بروند و یاد بگیرند. اگر در سریال شهرزاد احساس میکنیم که بازیگران خوب حرف میزنند، مسلماً بدانید که روی فن بیان آنها کار و تمرین شده است. – علاوه بر دوبله، به تئاتر علاقه دارم و در چند فیلم کوتاه بازی کرده ام.

فایل صوتی گفتگو با زهره شکوفنده
  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *