شناسه خبر: 8809 منتشر شده در مورخ: 1395/1/28 ساعت: 09:47 گروه: حوادث  
اعترافات توهمی کارگر شیشه‌ای در حادثه اسیدپاشی

اعترافات توهمی کارگر شیشه‌ای در حادثه اسیدپاشی

کارگر شیشه‌ای که از مدیر پاساژ کینه به دل گرفته بود نقشه اسیدپاشی کشید. او پس از دستگیری اعترافات عجیب و غریبی را به زبان آورد و مدعی شد که مدیرپاساژ مدام او را زیرنظر داشته است.بعدازظهر 25فروردین مرد 40ساله‌ای درحالی‌که یک ظرف در دست داشت به پاساژ شریف در خیابان خیام ‌رفت و با مشت به شیشه مغازه‌ای کوبید. طوری‌که شیشه شکست و روی زمین ریخت.

به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین مدیرپاساژ که داخل مغازه بود با دیدن مرد آشنا، عصبانی شد و فریاد زنان دلیل کارش را پرسید اما مرد جوان محتویات ظرف پلاستیکی را به سمت او پاشید و فرار کرد. فریاد «سوختم، سوختم» مدیر پاساژ، بقیه مغازه‌داران را در جریان آنچه اتفاق افتاده بود قرار داد. آنها به سمت محل حادثه رفتند و مانع فرار مرد جوان که یکی از کارگران سابق پاساژ بود شدند.با انتقال مدیرپاساژ به بیمارستان، مأموران پلیس نیز در محل حاضر شدند و جوان اسیدپاش دستگیر شد. در شرایطی که مدیر 42ساله پاساژ از ناحیه صورت، دست‌ها، چشم چپ و بدن دچارسوختگی شدید شده بود، در تحقیقات به مأموران گفت: عامل اسیدپاشی را از مدت‌ها قبل می‌شناسم. او در پاساژ کارگری می‌کرد اما مدتی قبل متوجه شدم که معتاد به شیشه شده است و از کسبه شنیدم که دیگر قابل اعتماد نیست. برای همین او را از پاساژ بیرون کردم و گفتم که دیگر حق اجازه کار در آنجا را ندارد. همین موضوع باعث درگیری ما شد که او از من کینه به دل گرفت و بالاخره با این کارش دست به انتقام‌جویی زد.

  • اعترافات عجیب در همین حال، متهم نیز برای انجام تحقیقات روز پنجشنبه پیش روی قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. او گفت: حدود 6سال قبل برای کار از شهرستان به تهران آمدم. 5سالی می‌شد که در پاساژ کار می‌کردم و 2سال اول نگهبان پاساژ بودم. پس از آن هم به‌عنوان کارگر باربر با مغازه‌داران پاساژ کار می‌کردم. در مدت این سه‌سال نه خواب داشتم نه خوراک. چون مدیر پاساژ بدجور مرا کنترل می‌کرد.او در گوشی موبایلم دستگاه شنود کار گذاشته و به کامپیوترش وصل کرده است تا مرا زیرنظربگیرد. همه حرف‌های مرا شنود می‌کرد و حتی می‌دانست کجا می‌روم و از رفت‌وآمدهای من باخبر بود. اما تنها این مسئله نبود که باعث شد از او کینه به دل بگیرم. او زیرپوست من ماده‌ای روغنی تزریق کرده که حتی مغزم را تحت کنترل خود قرار داده و از هر کاری که می‌کنم یا حرفی که می‌زنم، باخبر می‌شود. این موضوع باعث شده بود که حتی شب‌ها نتوانم بخوابم. او مرا عذاب می‌داد و برای همین تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم؛ برای همین به رویش جوهرنمک پاشیدم. پس از اعترافات توهمی جوان شیشه‌ای، قاضی برای او قرار بازداشت موقت صادر کرد و از سویی دستور داد که او برای بررسی وضعیت روانی‌اش در اختیار پزشکی قانونی قرار بگیرد.
  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *