شناسه خبر: 20864 منتشر شده در مورخ: 1399/3/3 ساعت: 12:00 گروه: اجتماعی  
منافع ما منافع همه نابینایان است

منافع ما منافع همه نابینایان است

سوم خرداد که می شود انسان بی اختیار به یاد جنگ و جانفشانیهای جوانان این مرز و بوم می افتد و آنانی که از آن هیاهو، زخمی به یادگار دارند. محمد جواد جهانیان یکی از آن جوانان است.

به گزارش ایران سپید او به ایران سپید می گوید:

خواستم بدوم تا تو همه فاصله ها را     تا زودتر از واقعه گویم گله ها را  

چون آینه در پیش تو نشستم که بجویی    در من اثر سخت ترین زلزله ها را

خوشرنگ تر از فرش دلم بافته ای نیست       از بس که گره زد به گره حوصله ها را

یک بار همه عشق من از عقل میندیش    بگزار که دل حل بکند مسئله ها را

من متولد استان خراسان جنوبی هستم. در 17 سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه بر اثر اصابت ترکش از ناحیه بینایی و بخشی از بویایی آسیب دیدم.

این جانباز دفاع مقدس کلاس سوم راهنمایی را می گذراند که تصمیم گرفت معلم شود برای همین راهی دانشسرای تربیت معلم شد . اما سال دوم دانشسرا به منطقه جنگی می رود در این باره می گوید: در آن زمان، شرایط کشور ویژه بود نیاز بود که هر کس هر کمکی که می تواند انجام دهد. ما هم تنها کاری که می توانستیم انجام دهیم این بود  که به جبهه برویم از اینرو بچه های ما گروه گروه به جبهه می رفتند من هم در همین راستا به جبهه اعزام شدم تا آنکه در سال 67 در 17 سالگی مجروح شدم و بینایی خودم را از دست دادم.

جهانیان بعد از نابینایی یک سال را در مدرسه شهید محبی درس می خواند و بعد از آن به دلیل شرایط سخت جسمی به شهر خود باز می گردد بعدها زمانی که در آموزش و پرورش مشغول به کار است به تهران بر می گردد و اینک معاون پرورشی مجتمع شهید محبی است. او می گوید:

ارتباط نداشتن با بچه های نابینا و مراکز نابینایی خلایی برای من ایجاد کرده بود احتیاج داشتم در شرایطی باشم که بتوانم با بچه های نابینا و مراکز نابینایی در ارتباط باشم به این دلیل به تهران برگشتم. او در باره خو گرفتن با جهان نابینایی خود می گوید: من در کتابهای روانشناسی در دانشسرا در باره روش درس خواندن بچه های نابینا خوانده بودم ولی اینکه بدانم مراکزشان کجاست و یا در ایران امکاناتی برای این قشر وجود دارد یا نه را نمی دانستم. توسط یکی از دوستان جانباز نابینا در تهران که این مراکز را می شناخت مدرسه نابینایان محبی به من معرفی شد.بعد از آشنایی با مدرسه محبی ،با نابینایان و اساتید و معلمان نابینا آشنا شدم و از راهنماییهای آنها برای ادامه تحصیل کمک گرفتم در همین زمینه دوست دارم از استادم آقای حسین کبیری یاد ککه من در روزهای اولی که وارد محبی شده بودم به من بریل را آموزش داد من بریل را 24 ساعته یاد گرفتم چون الفبا را بلد بودم فقط باید حروف را بر حروف متناظر بریل منطبق می کردم و برای این کار نیاز به تمرین خواندن بریل داشتم. این بود که تا زمانی که بتوانم کتاب بریل بخوانم مدتی طول کشید و خیلی راحت اتفاق نیفتاد. الان بریل را به خوبی بلدم انگلیسی، کوتاه نویسی و عربی و فقط ریاضی بریل را بلد نیستم چون ضرورتش برایم پیش نیامد.

جهانیان معتقد است نابینایان و جانبازان نابینا باید با هم ارتباط موثرتری داشته باشند.در این زمینه می افزاید:در سالهایی که کار تدریس را انجام می دادم با دیگر دوستان جانباز نابینا تشکلی را ایجاد کردیم به نام خانه نور ایرانیان بصیر. در این انجمن به کارهایی مشغول شدیم که محصول آنها برای نابینایان مورد استفاده بود. مانند نرم افزار پارس آوا که من هم سهم کوچکی در راه ساخت آن داشتم. در این مسیر همراهی و تعامل با بچه های نابینای عادی را حفظ کردیم درصد کمی از جانبازان نابینا می توانستند با کامپیوتر کار کنند و کلا این پروژه به این منظور تعریف شد که خدمتی به کل نابینایان کرده باشیم. و به طور کلی در جاهایی که امکانش بود منافع بچه های نابینا را منافع خودمان دانسته ایم و حتی گاه به آن اولویت داده ایم زیرا محرومیت دوستان نابینایمان شدیدتر از جانبازان بود و به هر حال و به دلایلی به جانبازان توجه می شد ولی توجه به نابینایان عادی کمتر بود. برای همین اگر فرصتی پیش می آمد از منافع بچه های نابینا دفاع می کردیم. از جمله در دانشگاه تهران با مسئولان صندوق رفاه جلسه داشتیم اولین بحثی که مطرح شد حمایت از بچه های نابینایی بود که وارد دانشگاه می شوند مانند دادن لب تاپ و ریکوردر. منافع این قرارداد به بچه های نابینای عادی بیشتر می رسید چون تعداد جانبازان نابینا در دانشگاه خیلی کم بود . در روزهای اول کارم در شهید محبی یکی از دانش آموزان به من یادآور شد که: اگر شما به این مدرسه آمدید و با ما آشنا شدید وظیفه سنگینی بر عهده تان است جنگ برای شما تمام نشده و جنگ اصلی شما این است که از منافع ما حمایت کنید و صدای مظلومیت ما را به گوش مسئولان برسانید. که این تذکر تا حال آویزه گوش من بوده   که اگر در جایی با مسئولی ملاقات داشتم به حق صدای مظلومیت این بچه ها را به گوش آنها برسانم.

  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *