روزنامه «ایران سپید»

سه شنبه 2 بهمن 1397

15 جمادی الاول 1440

22 ژانویه 2019

سال بیست و سوم شماره 6056

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

افتتاح حدود ۵ هزار واحد مسکونی برای خانواده های دارای ۲ معلول 2

نمیتوانیم زندگی مردم را از فناوری جدا کنیم 4

گردهمایی بیماران شبکیه "بخش سوم" 6

به مناسبت سالمرگ نورعلی برومند، نگاهی به زندگی نابغه نابینای موسیقی ایرانی 11

سه، چهار، هفت 14

برگزاری مسابقات قهرمانی کشور شنای آقایان و بانوان 16

زن جوان با همدستی مرد غریبه، شوهرش را کشت

...............ویژه

* افتتاح حدود ۵ هزار واحد مسکونی برای خانواده های دارای ۲ معلول: مدیر عامل انجمن خیرین مسکن ساز کشور، از افتتاح حدود پنج هزار واحد مسکونی برای خانواده های دارای دو معلول در کشور خبر داد. کیومرث سلگی با بیان اینکه در کل کشور حدود ۴۰ هزار واحد مسکن ویژه خانواده های محروم و دو معلول توسط انجمن خیرین مسکن ساز در دستور کار قرار گرفته است، بیان داشت: از این تعداد، حدود ۳۰ هزار واحد به اتمام رسیده و هر استان حدود هزار و ۲۰۰ تا هزار و ۳۰۰ واحد اجرایی شده است. سلگی در ادامه با اشاره به اینکه برای تکمیل واحدهای مسکن مهر نیمه کاره، واحدهای بلاتکلیف در سایتهای مسکن مهر و... نیز انجمن میتواند ورود پیدا کند، ادامه داد: از منافع این امر میتوان برای تأمین مسکن محرومان استفاده کرد. وی با اشاره به خانواده های بدسرپرست یا زنان سرپرست خانوار، بیان داشت: این آمادگی از سوی انجمن وجود دارد که ۳۰ درصد از نیاز مالی یک واحد مسکونی این قشر در قالب خرید، رهن یا تعمیرات را تأمین کند. مدیر عامل انجمن خیرین مسکن ساز کشور بیان داشت: همچنین پیشنهاد داریم که ۷۰ درصد باقی مانده نیز از  این امر، توسط ستاد فرمان اجرایی حضرت امام (ره) در قالب یک تفاهمنامه، عملیاتی شود. سلگی با بیان اینکه احداث واحد مسکونی برای حدود ۱۴ هزار خانواده دارای دو معلول در سطح کشور با حمایت بنیاد مستضعفان، بنیاد مسکن، سازمان بهزیستی و وزارت راه و شهرسازی با دبیری انجمن خیرین مسکن ساز در دستور کار قرار گرفته است، افزود: از این تعداد بالغ بر هشت هزار واحد عملیاتی شده است. وی ادامه داد: همچنین به زودی افتتاحیه چهار هزار و ۵۰۰ تا پنج هزار واحد دیگر برای معلولان را برگزار خواهیم کرد.

* گلواژه: هر جا که بشر را دوست بدارند، فرهنگ را هم دوست دارند. ناپلئون بناپارت

* گلواژه: پیروزی یعنی خواستن. ناپلئون بناپارت

............سیاسی

* نمیتوانیم زندگی مردم را از فناوری جدا کنیم. دکتر حسن روحانی در دیدار وزیر، معاونین و مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با تأکید بر اینکه "مبارزه با خواست عموم مردم، شرعی و قانونی نیست"، اظهار داشت: فناوریهای نوین منافع زیاد و خطرات محدودی دارد و ما نمیتوانیم زندگی مردم را از تحولات فناوری و ارتباطی جدا کنیم.

* احمد مازنی، نماینده تهران گفت: ما در انتخابات 92 و 96 میخواستیم کشور را از یک جهنم وارد برزخ کنیم و از آن فضای تند عبور کنیم. از هر کسی سؤال کنیم، تفاوت قائل است بین دولت روحانی و احمدینژاد یا بین مجلس دهم و مجلس نهم و اساساً بین فضای سیاسی بسته دوره گذشته با این دوره.

* معاون پارلمانی رئیس جمهوری گفت: با توجه به تأکید رئیس جمهوری، از تمامی سازمانها و وزارتخانه ها درخواست داریم که به دلیل کار کارشناسی که انجام شده است، از رایزنیهای دوباره برای تغییر بودجه اجتناب کنند.

* تسریع در روند تصویب لایحه واگذاری سهام عدالت و تداوم حمایت دولت از اقشار کمدرآمد در جلسه روز یکشنبه شورای عالی هماهنگی اقتصادی مورد تأکید قرار گرفت.

* فواد صادقی، سردبیر سایت بازتاب، متعلق به محسن رضایی به ایرنا گفته است: احمدینژاد در اواخر سال هشتاد تا زمان شهردار شدنش جزو حلقه مشاوران آقای رضایی بود.

* عباس آخوندی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: بیگمان فرجام برجام و FATF بر محیط تجاری و مبادله پولی ایران اثر میگذارد. از این رو، انجمنهای حرفه ای باید درک روشنی از منظر منافع ملی از این موافقتنامه ها داشته باشند؛ وگرنه، با دشواریهای فراوان رو به رو خواهند شد.

* فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: ۶۵ درصد کودکان کار و خیابان اتباع غیر ایرانی هستند و   ۹۰ درصد این کودکان از کشور افغانستان وارد ایران میشوند.

.........بهداشت و سلامت

* گردهمایی بیماران شبکیه "بخش سوم": با من در گردهمایی ثبت ملی بیماریهای تحلیل رونده شبکیه همراه بودید. هنوز برنامه شروع نشده، پشت سرم مادری که بسیار مستأصل به نظر میرسد، نشسته است. دختر او 23 سال دارد و به طور کامل نابینا شده است و مادر از کرمان به اینجا آمده تا راه چاره ای بیابد تا دخترش را که از کنج خانه بیرون نمیآید، نجات دهد. دختر اما حتی حاضر به حضور در چنین جمعی نیست.  آقایی جلوتر روی صندلی نشسته است. او که کارمند یک بیمارستان بوده، در حدود 43 سالگی متوجه کاهش دید محیطی خود میشود و در همان جا تشخیص آر پی برایش گذاشته میشود. زیاد به دنبال درمان رفته، اما نتیجه ای نگرفته، میپرسد: شما نابینا هستید و انگار فرد دیگری را در آن جا قبول نداشته باشد که نابیناست، میگوید خدا شفا دهد أِن شاء الله. میگویم تا شفا را در چه ببینیم. خوشبختانه یا بدبختانه او دیر نابینا شده و زمان زیادی برای پذیرش مشکل از دست داده است. عصا را که میبیند، انگار تا حال نابینایی با عصا ندیده باشد میگوید: خانم! این را فقط دست میگیرید یا کار دیگری هم میکنید؟ دلم به حالش میسوزد. در عین نیاز، پذیرش این مشکل یا توانبخشی برای آن را ندارد یا تا حال با آن رو به رو نشده است. آقای دیگری که او نیز پدری است که پسر 15 ساله اش به تازگی به طور کامل نابینا شده، برای جمعآوری اطلاعات بیشتر آمده. پسر او این روزها به مدرسه نابینایان میرود تا خط بریل را یاد بگیرد. او خیلی نگران پسرش است؛ از اینکه تا حال عصا دست نگرفته و به تنهایی از خانه خارج نشده تا نگرانی خودش برای به تنهایی بیرون فرستادن او تا امکان اشتغالش. پدر و مادر حتی از ترس بروز نابینایی مجدد در خانواده به داشتن همین فرزند بسنده کرده اند و برای مشاوره ژنتیک هم نرفته اند. کسانی که در جلسه هستند کم و بیش با مرکز تحقیقات چشم دانشگاه شهید بهشتی در بیمارستان لبافینژاد آشنایی دارند یا برای انجام آزمایشها رفته اند یا قصد آن را دارند یا امروز برای شنیدن اخبار مربوط به این مرکز آمده اند، اما وجه تشابه اغلب آنها ازدواج فامیلی است یا پدر و مادرشان خود نسبت فامیلی نزدیک دارند یا در اقوام -هرچند دور- نشانه ای از نابینایی داشته اند. اینها همه قربانیان ازدواج فامیلی هستند.

قرار است حدود 100 نفر از مسئولان وزارت بهداشت، سازمان بهزیستی، شهرداری و خیرین در این همایش حاضر شوند، اما به نظر نمیرسد برف سنگین مجال چنین حضوری را بدهد. در اهداف برگزار کنندگان این گردهمایی مواردی چون آشنایی با انواع بیماریهای تحلیل برنده ارثی شبکیه، اهمیت بررسی ژنتیک، معرفی روشهای درمانی احتمالی برای این بیماران، معرفی ابزارهای کمک بینایی و بررسی مشکلات اقتصادی-اجتماعی بیماران در جامعه آمده است. البته بخش معرفی وسایل کمک توانبخشی در غرفه ای که پیشتر گزارش آن را خواندید آمد. برنامه با کلیپی از کارهایی که در مرکز تحقیقات چشم انجام میگیرد، آغاز میشود. صحبتها خیلی تخصصی و همراه با اصطلاحات پزشکی است که با زبان ساده میتوان این گونه طرح کرد که دکتر احمدیه، رئیس این مرکز تحقیقات درباره اهمیت ثبت بیماریهای دیستروفی شبکیه میگوید: با ثبت اطلاعات این بیماران، علاوه بر اینکه به شناخت دقیقتری از نحوه بروز این بیماریها، سیر و تظاهرات بالینی و ویژگیهای آنها میرسیم، این امکان هم برای ما فراهم میشود تا شرایطی را فراهم کنیم تا تولد نوزادان مبتلا کاهش یابد و با اقداماتی که انجام میشود، زمینه حمایت از این بیماران با کمک تشکلها فراهم شود و مهمتر از همه، بستری برای درمان این بیماران در آینده ایجاد شود. خانم دکتر صوری، مسئول بخش ژنتیک این برنامه ملی نیز میگوید: در مورد بیماریهای ژنتیکی باید مطالعاتی بر روی هر جمعیتی انجام شود تا ژنوتیپهای عامل بیماری مشخص شود. ما در این طرح، از طریق پانلهایی که وجود داشت ژنومهای مهم را شناسایی میکنیم. ابتدا از بیمار نمونه خون میگیریم و آن را روی پانلها برده و بررسی میکنیم و تمام جهشهای بیماریزا را تشخیص میدهیم. سپس از خانواده دعوت و نمونه خون آنها نیز برای آزمایش گرفته میشود و گزارش مشکل ژنتیکی به آنها داده میشود و تشویق میشوند اگر قصد ازدواج دارند یا قصد فرزندآوری، در هفته های اول بارداری برای تعیین وضعیت نوزاد به یک آزمایشگاه مراجعه کنند تا در صورت ابتلای نوزاد، اقدامات لازم انجام شود. خانم دکتر صباغی، مدیر اجرایی این طرح تحقیقاتی نیز ادامه میدهد که در مورد بیمارانی که ژن عامل بیماری آنها از روی پانلهای موجود قابل تشخیص نباشد، آزمایشهای اختصاصیتری انجام میشود که امیدواریم بتوانیم این ژنها را برای اولین بار پیدا کنیم و به جامعه جهانی گزارش دهیم. او می افزاید: شنبه عصرها در این مرکز بیماران ابتدا مصاحبه میشوند، سپس عکسبرداریهای مختلف چشم در مورد آنها انجام میشود، سپس نمونه خون بیمار گرفته میشود و برای مراکز معتبر تحقیقاتی در دنیا فرستاده میشود. تلاش ما این است که از مشکلات ژنتیکی بیماران خودمان پانلی درست کنیم؛ زیرا آزمایشهای ژنتیکی که در خارج از کشور انجام میشود، بسیار هزینه بر است.

...........آهنگ و درنگ

* به مناسبت سالمرگ نورعلی برومند، نگاهی به زندگی نابغه نابینای موسیقی ایرانی: دو سه روز پیش، اسبابکشی ابدیش به ظهیر الدوله ۴۲ ساله شد. در ۳۰ دی ۵۵ کوهی از دانش و تجربه و مهارت و نبوغ را با خود برد تا زیر خروارها خاک گورستان ظهیر الدوله به آرامش لایزال برسد. نورعلی برومند شاید بزرگترین نابینای موسیقیدان در عصر ما باشد. در اثبات این مدعا تنها مرور نامهایی که روزی در محضرش زانوی تلمذ بر زمین زدند، کفایت میکند. نامهایی که حالا هر یک به نوعی یکی از ستونهای موسیقی این بوم و مرز محسوب میشوند. اکبر گلپایگانی، محمدرضا شجریان، پریسا، پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، فرخ مظهری، داریوش طلایی، مجید کیانی، جلال ذو الفنون، شهرام ناظری، ناصر فرهنگفر و رضوی سروستانی. مرور این نامها نشان از تأثیر شگرف نورعلی برومند بر موسیقی دستگاهی ایران دارد.

برومند در ۱۲۸۵ به دنیا آمد. از همان کودکی استعداد ذاتی او در موسیقی منجر به آن شد که پدرش او را نزد درویشخان برای تعلیم موسیقی بفرستد. او در محضر درویشخان، با صبا، موسیقیدان برجسته ایرانی الفتی داشت. خودِ معلم هم این دو شاگردش را بسیار میستود و با لفظ «دو تا کوچولو» از آنها یاد میکرد. برومند در ۱۸ سالگی برای ادامه تحصیل به آلمان سفر کرد. در آنجا بود که با موسیقی غربی هم آشنا شد و در برگشت به ایران، نت خوانی را نزد موسی معروفی فرا گرفت. پس از یک سال، او دوباره به آلمان بازگشت تا پزشکی بخواند. شش سالی از حضورش در آلمان میگذشت که نوع غریبی از بیماری چشمی گریبانش را گرفت. برای معالجه به سوئیس رفت، اما کارساز نبود. او از همان زمان دیگر از نعمت بینایی محروم شد و تقریباً ۴۰ سال از عمرش را در نابینایی گذراند.

برومند بعد از برگشت از اروپا، همچنان به آموختن موسیقی ادامه داد. تار، سه تار و سنتور مینواخت و ردیف را نزد استادانی چون حبیب سماعی، موسی معروفی و اسماعیل قهرمانی فرا میگرفت. پژوهش و مطالعه در حوزه موسیقی ایرانی هم علاوه بر نواختن، یکی از دلمشغولیهای برومند به حساب میآمده است. به طوری که برخی قومشناسان آمریکایی از او دعوت کردند تا به آن کشور سفر کند و موسیقی ایرانی را در دانشگاههای آمریکا معرفی کند. او به مدت یک ماه در دانشگاه ایلینوی، به معرفی موسیقی ایرانی پرداخت و بخش قابل توجهی از ردیف موسیقی ایرانی را در آنجا ضبط کرد. در سال ۱۳۴۴ همزمان با راه اندازی رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، نورعلی برومند توسّط مهدی برکشلی به عنوان استاد ردیف دعوت به کار شد و آموزش آکادمیک موسیقی ایرانی را در آن دانشکده آغاز کرد. در آنجا او هفته ای دو نوبت ردیف موسیقی را به صورت شفاهی به شاگردان آموزش میداد تا این که در سال ۱۳۵۳ بازنشسته شد. مرکز حفظ و اشاعه، پایگاه دیگری بود که شاگردان از دانش برومند در آن بهره میبردند. شمع زندگی برومند در ۳۰ دی ۵۵ خاموش شد.

.........سه، چهار، هفت

* سی و هفتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر به دبیری نادر برهانی مرند قرار است از ۲۲ بهمن تا ۴ اسفند در تهران برگزار شود؛ جشنواره ای که به نوعی ویترین تئاتر ایران محسوب میشود و برآیند اجراهایی که در طول یک سال گذشته در سالنهای مختلف به صحنه رفته اند، در بخش صحنه ای این رویداد اجرا خواهند شد. تا امروز نمایشهای حاضر در اکثر بخشهای جشنواره از جمله مسابقه تئاتر صحنه ای «ایران یک»، «ایران دو»، مسابقه نمایشهای رادیویی و آثار ایرانی بخش مسابقه تئاتر بین الملل معرفی شده اند که البته قرار است به بخش مسابقه «ایران یک» و «ایران دو» و مسابقه بین الملل، آثار مهمان و فجر استانی نیز اضافه شوند، اما با بررسی اجمالی آثاری که تا امروز برای حضور در جشنواره انتخاب شده اند، میتوان به حضور کم رنگ کارگردانان زن و البته حضور پر رنگ جوانان در جشنواره پی برد.

* بازار سیاه بلیتهای جشنواره فیلم فجر داغ شد: فروش بلیت  سینماهای مردمی جشنواره فیلم فجر روز یکشنبه از سایت سینما تیکت آغاز شد و طی چند ساعت تقریباً همه آنها به فروش رسید. نکته جالب این جریان که انگار به مسئله ای روتین تبدیل شده، راه افتادن بازار سیاه است که در آن بلیتهای جشنواره به قیمتهای گزافی به فروش میرسد. با نگاهی به سایت دیوار میتوان به رقمهای چند برابری بلیتهای جشنواره فیلم فجر رسید.

* مسئول اتحادیه شیشه و آینه تهران تأکید دارد ساخت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر در داخل کشور با توجه به دستگاههای خاصی که برای ساخت آن نیاز است، مقرون به صرفه نیست. محمدعلی قنبری، در واکنش به انتقاداتی که به ساخت سیمرغ جشنواره در خارج از کشور مطرح میشود، گفت: برای ساخت این سیمرغها دستگاههای مخصوصی لازم است که باید وارد کرد، اما نکته این است که برای تولید کننده مقرون به صرفه نیست که برای ساخت 100 یا حتی 200 نمونه از آن در طول یک سال این دستگاه ها را وارد کند.

..............ورزشی

* برگزاری مسابقات قهرمانی کشور شنای آقایان و بانوان: مسابقات شنای قهرمانی

کشور آقایان 24 تا 26 بهمن در مشهد برگزار میشود. مسابقات در دو رده سنی جوانان (متولدین 1378 به بالا) و بزرگسالان برگزار میشود. شناگران در کلاسهای B1، B2 و B3 و در مواد 50، 100 و 200 متر آزاد، 50 و 100 متر کرال پشت و قورباغه با هم به رقابت خواهند پرداخت. هر تیم شامل حد اکثر 16 ورزشکار شامل (10 ورزشکار بزرگسال و 6 ورزشکار جوانان) است. تیمها مجاز هستند از ورزشکاران بزرگسال خود کسر و به ورزشکاران جوانان اضافه کنند، اما نمیتوانند بجای جوانان، از بزرگسالان جایگزین کنند. هر ورزشکار میتواند حد اکثر در 4 ماده انفرادی و 1 ماده تیمی شرکت نماید. استانها مجاز به شرکت دادن حد اکثر 3 ورزشکار در هر ماده در هر رده سنی و در هر کلاس پزشکی هستند. به تیمهای اول تا سوم بر اساس مجموع امتیازات کلیه ماده های ورزشکاران، کاپ قهرمانی اهداء خواهد شد. مسابقات شنای قهرمانی کشور بانوان نیز اول تا سوم اسفند به میزبانی مشهد برگزار خواهد شد. مسابقات شنای قهرمانی کشور بانوان در دو بخش جوانان و بزرگسالان و در کلاسهای b1 تا b3 برگزار میشود. شناگران در مواد 50، 100 و 200 متر آزاد، 50 و 100 متر کرال پشت، قورباغه، پروانه و 200 متر مختلط به مصاف هم خواهند رفت. هر ورزشکار میتواند حد اکثر در 4 ماده انفرادی و 1 ماده تیمی شرکت کند. قانون منهای یک در دادن مدال و حکم قهرمانی رعایت خواهد شد. در صورتی که موادی با یک ورزشکار برگزار شود و چنانچه آن شناگر بتواند رکورد ملی را جا به جا کند، مدال و امتیاز به او و تیمش تعلق خواهد گرفت. در هر دو بخش آقایان و بانوان، مسابقات تیمی در چهار در 50 متر آزاد و مختلط تیمی برگزار میشود. تیمها در صورتی که به علت کمبود ورزشکار امکان حضور در مسابقات تیمی را ندارند، اجازه خواهند داشت از دو ورزشکار رده سنی جوانان استفاده کنند.

..............حوادث

* زن جوان با همدستی مرد غریبه، شوهرش را کشت: آخرین روز از آذر امسال مردی با حضور در کلانتری 130 نازیآباد اعلام کرد پدر پنجاه و چهار ساله اش به نام سعید مفقود شده و خبری از وی ندارد. شاکی در اظهاراتش به مأموران گفت: پدرم پس از جدایی از همسر سابقش مجدداً ازدواج کرد و با همسر جدیدش سمیرا در منزلی زندگی میکرد، چند روز قبل با تلفن همراه پدرم تماس گرفتم که وی پاسخگو نبود. به همین دلیل به منزلش رفتم، اما همسر وی نیز از حضور پدرم اعلام بی اطلاعی کرد و گفت پدرم از خانه بیرون رفته و دیگر خبری از او ندارد. با ثبت این شکایت و ارجاع پرونده به پایگاه پلیس آگاهی تهران بزرگ، تیمی از مأموران با دستور بازپرس برای یافتن سعید دست به کار شده و در نخستین گام از تحقیقات متوجه شدند که در دو مرحله 17 و 126 میلیون تومان از حساب سعید برداشت و به حساب همسر وی (سمیرا 32 ساله) واریز شده است. مأموران در ادامه تحقیقات سراغ سمیرا رفتند که وی مدعی شد پیش از این نیز سابقه داشته همسرش از خانه خارج شود و چند روز به منزل بازنگردد. تجسسها برای یافتن سعید ادامه داشت که مأموران در گام بعدی تحقیقات پی بردند سمیرا با مردی به نام فرزاد ارتباط دارد که در کار مشاوره املاک فعالیت دارد و این مرد مدتی پیش برای آنها (سعید و همسرش) خانه اجاره کرده بود. همچنین مشخص شد یک روز پس از مفقود شدن سعید، این مرد (فرزاد) در خانه سمیرا حضور پیدا کرده است. سمیرا در ادامه تحقیقات و در تاریخ 27 دی با دستور بازپرس پرونده بازداشت شد و چون چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به کارآگاهان گفت: 6 ماه قبل به واسطه اجاره منزل، با فرزاد آشنا شدم و با وی ارتباط گرفتم. من به سعید سوء ظن داشتم و به همین دلیل موضوع را با فرزاد در میان گذاشتم و در همین رابطه ارتباط عاطفی بین ما شکل گرفت و قرار شد سعید را از میان راه برداشته و با یکدیگر ازدواج کنیم که به فرزاد گفتم سعید به اموال عتیقه و زیرخاکی علاقه دارد. وی افزود: در شب جنایت، من و شوهرم به بهانه پیدا کردن چند وسیله زیرخاکی، سوار بر خودروی فرزاد شده و به جاده قم رفتیم. در نهایت در یک منطقه بیابانی فرزاد و سعید از خودرو پیاده شده و فرزاد با چاقو ضربه ای به گردن سعید زد و او را کشت. با اظهارات سمیرا، فرزاد نیز بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. فرزاد گفت: ساعت 23 مورخ 28 آذر با خودروی سواری متعلق به یکی از دوستانم به دنبال سعید و همسرش رفتم. پس از آن به سمت اتوبان تهران-قم حرکت کردیم تا نهایتاً در یک منطقه بیابانی توقف کرده، در حالی که سمیرا پشت سر من و سعید از خودرو پیاده شده بود، مقداری حرکت کردیم. نهایتاً با چاقو چندین ضربه به گردن، سینه و شکم سعید زده و او را به قتل رساندم و پس از قتل به همراه سمیرا به تهران بازگشتیم. کارآگاهان برای یافتن جسد مقتول به محل جنایت اعزام شدند، اما طی بررسی اولیه مشخص شد جسد توسط حیوانات درنده خورده شده و فقط کاپشن و شوار خونین سعید کشف شد.