شناسه خبر: 12354 منتشر شده در مورخ: 1396/6/19 ساعت: 08:43 گروه: اخبار روزنامه ایران سپید  
روزنامه یکشنبه 19 شهریور 1396

روزنامه یکشنبه 19 شهریور 1396

لایحه حقوق افراد معلول در یک قدمی صحن علنی - چشمهای نابینایان، منتظر نگاه مسئولان - شادیانه های مهیج، آواز بلند امید شهر دختران - آزمونی برای جامعه نابینایان

روزنامه «ایران سپید»

یکشنبه 19 شهریور 1396

19 ذی الحجه 1438

10 سپتامبر 2017

سال بیست و یکم شماره 5664

صاحب امتیاز:

خبرگزاری جمهوری اسلامی      

مدیر مسئول: سهیل معینی

سامانه پیامکی: 3000465040

نشانی پستی: تهران- ص.پ. 158755388

تلفن: 84711371

شماره انتشارات: 5-88548892

وبسایت: www.iransepid.ir

پست الکترونیک: iransepid@icpi.ir

.........عناوین این شماره.......

لایحه حقوق افراد معلول در یک قدمی صحن علنی 2

چشمهای نابینایان، منتظر نگاه مسئولان 5

شادیانه های مهیج، آواز بلند امید شهر دختران 10

آزمونی برای جامعه نابینایان 15

اطلاعرسانی

 

........ویژه

* لایحه حقوق افراد معلول در یک قدمی صحن علنی: سهیل معینی، مدیر عامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان کشور «چاووش» و نماینده سازمانهای غیر دولتی افراد معلول در کمیته تدوین لایحه حقوق افراد معلول که در روزهای اخیر در جلسات مفصل انجام آخرین اصلاحات لایحه حضور داشته است، در گفتگو با ایران سپید در مورد آخرین وضعیت لایحه گفت: پس از تصویب کلیات لایحه در آخرین جلسه کمیسیون مشترک بررسی لایحه در روز دوشنبه 6 شهریور ماه و واگذاری انجام آخرین اصلاحات در لایحه به نشست ویژه سازمان بهزیستی، این نشست روز سه شنبه 14 شهریور ماه در دفتر رئیس سازمان بهزیستی برگزار شد. معینی در ادامه توضیح داد: البته برگزاری این نشست پس از سه جلسه تدارکاتی دیگر در سازمان بهزیستی و نیز دبیرخانه پیگیری حقوق معلولان واقع در دفتر انجمن باور برگزار شد که در آن جلسات، متن پیشنهادی به نشست ویژه سازمان بهزیستی و نمایندگان مجلس از طریق رفع اشکالات وارده شورای نگهبان به لایحه دولت در مجلس نهم، بررسی پیشنهادهای اصلاحی مطرح شده در مجلس متن پس از آخرین چکش کاریها آماده و در جلسه ویژه مشترک سازمان بهزیستی و نمایندگان مجلس و نمایندگان سازمانهای غیر دولتی افراد معلول و کارشناسان مدعو مطرح شد. در این جلسه که حدود پنج ساعت طول کشید، مواد لایحه مطرح و پیشنهادهای رسیده در مورد هر ماده بررسی شد. در پایان نشست، حسن کامران نماینده اصفهان قول داد پس از آغاز جلسات مجلس از دوم مهر ماه، با جمعآوری امضا از نمایندگان، لایحه را در دستور کار نمایندگان خانه ملت قرار دهد. معینی با انتقاد از روند طی شده برای تدوین لایحه تغییرات مکرر در مسیر و چگونگی بررسی لایحه را از مهمترین دلایل طول کشیدن روند تدوین و بررسی و نیز کمبودهایی دانست که به باور وی در لایحه قابل مشاهده است. مدیر مسئول ایران سپید از جمله مهمترین نقایص لایحه را جدا شدن 28 ماده از پیش نویس اولیه لایحه توسط دولت و ابلاغ آن به صورت تصویبنامه از سوی هیئت محترم دولت در شهریور 94 ذکر کرد که موجب شد هم لایحه ناقص شود و هم ضمانت اجرای تصویبنامه دولت تضعیف گردد. معینی نقص دیگر لایحه را اعمال فشارها و نظرات غیر کارشناسی به لایحه از سوی سازمانها و مراکز دولتی و خصوصی توصیف کرد. همچنین بخشی از درخواستهای مهم شهروندان معلول در کمیسیونهای تخصصی دولت حذف شد که ای کاش میشد با گرفتن زمان و توجیه مسئولان ذیربط در دولت، آن درخواستها را به لایحه برگرداند. البته برخی از این درخواستها مانند معافیت حقوق و دستمزد افراد معلول از پرداخت مالیات که از لایحه دولت حذف شده بود، در نشست ویژه سازمان مجدداً به لایحه بازگشت، اما در مورد امکان تصویب آن نمیتوان نظر داد، زیرا این امر بار مالی دارد و میتواند با مانع شورای نگهبان رو برو شود. معینی وعده داد، به زودی گزارش کاملی در خصوص لایحه در روزنامه و سایت منتشر خواهد شد.

 

.......گزارش ویژه

* چشمهای نابینایان، منتظر نگاه مسئولان: عصر جمعه سوم شهریور ماه، آزمون استخدامی آموزش و پرورش و دستگاههای اجرایی دولتی در سراسر کشور برگزار شد. معلولان هم به عنوان شهروندان جامعه وارد میدان این کارزار سخت شدند تا گوی استخدام را بربایند. متولی برگزاری آزمون طبق معمول سازمان سنجش بود و با توجه به شرایط معلولان، حوزه های مشخصی برای این شهروندان در تهران و استانهای دیگر در نظر گرفته بود. این گزارش، ناظر است بر کیفیت برگزاری آزمون مذکور و همچنین نیم نگاهی دارد به احوال این شرکت کنندگان. در این گزارش، تنی چند از شهروندان نابینای شرکت کننده از زبان خودشان، از زندگی بدون شغلشان میگویند. ساعت از دو و نیم بعد از ظهر گذشته، سکوت فضای سبز محوطه را فرا گرفته، گرمای روزهای اول شهریور ماه از یک طرف، انتظار و ساعتها معطلی از طرف دیگر، طاقت کسانی که در گوشه کنار محوطه منتظر نشسته اند را طاق کرده است. گرچه محوطه حوزه امتحانی تهران فضای سبز وسیعی دارد، اما طولانی شدن زمان آزمون حوصله همراهان را –که عموماً پدر و مادرهای شرکت کننده ها هستند- سر برده. یکی در گوشه ای روی نیمکت نشسته و در حال خواب و بیداریست، دیگری در گوشه دیگر محوطه داخل اتومبیلش نشسته و مشغول گوش کردن ترانه های قدیمیست که با صدایی ملایم از دستگاه پخش موسیقی اتومبیل شنیده میشود. در گوشه دیگر، یکی دو تن از همراهان برای این که زمان طولانی را به راحتی سپری کنند، مشغول صحبت باهم شده اند و هر کدام راجع به معلولیت فرزندشان و مهارتهایش حرف میزنند. خلاصه بازار درد دل پدر و مادرها داغ است.

 - دستگاه های دولتی نابینایان را نمیپذیرند: پدر حمید که بازنشسته وزارت پست و تلگراف سابق، ارتباطات و فناوری فعلیست، چندان امیدی به پذیرش فرزندش از سوی دستگاههای دولتی ندارد. گرچه موفق به صحبت با حمید نشدیم، اما پدرش فرزند خود را دارای استعدادی قابل قبول میداند. - «تا ببینیم خدا چی میخواد»: حدود سه ساعت بعد از آغاز آزمون، کم کم شرکت کننده ها با چهره های بعضاً امیدوار و بعضاً ناراضی، از سالن بیرون آمدند. پدر و مادرها هم که از طولانی شدن آزمون، گرمای هوا و به قول خودشان «کوتاهی مسئولان سالن در ارائه سرویسهایی مثل آب خنک به همراهان منتظر» به تنگ آمده بودند، به استقبال فرزندشان میآمدند تا هرچه زودتر محل آزمون را ترک کنند. کورش اکبری، دانشجوی سال سوم کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی، یکی از کسانی بود که به قول خودش «با توکل به خدا» از سالن آزمون بیرون آمد. 25 سال سن دارد و دیپلم را از آموزشگاه نابینایان دکتر خزائلی اخذ کرده و مقطع کارشناسی را در دانشگاه شهید بهشتی گذرانده؛ الآن هم در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول گذراندن مقطع کارشناسی ارشد است. میگوید اگر منابع را خوب مطالعه میکرد، حتماً قبول میشد: «آزمون به شکل کاملاً استاندارد برگزار شد. منشیها همه جور همراهی و همکاری کردند. متأسفانه من منابع را نخوانده بودم. اگر درست مطالعه میکردم، حتماً قبول میشدم.» کورش جزو کم بینایان است و هنوز شغلی –حتی پاره وقت- پیدا نکرده. با این که منابع را درست مطالعه نکرده، امیدوار است قبول شود: «این روزها مثل خیلی از همنوعان هم سن و سال، اوقاتم را با کتاب خواندن و کارهای جنبی میگذرانم. توکل به خدا کردم که در صورت قبول شدن، به عنوان مربی امور تربیتی فعالیت کنم.» اما فرشته داداشزاده کیفیت آزمون را متوسط ارزیابی میکند. او نابینای مطلق است و در رشته روانشناسی کودکان استثنایی تحصیل کرده: «سطح آزمون متوسط بود. من منابع را مطالعه کرده بودم، البته نه تا مرز خودکشی.» او که تجربه تحصیل به صورت تلفیقی (تحصیل دانشآموز معلول در مدارس عادی با کمک یک معلم رابط که از سوی سازمان آموزش و پرورش استثنایی تعیین میشود) را دارد، از منشیها ابراز رضایت میکند: «خوشبختانه منشیهای خوب و همراهی در اختیارمان گذاشته بودند، اما متأسفانه بعضی از آزمون دهنده ها سر و صدا میکردند که تمرکز و آرامش را مختل میکرد.» فرشته ارتباط چندانی با تشکلها و مراکز خدمات رسانی به معلولان مرتبط نیست و با تنها جایی که در ارتباط است، مرکز رودکیست که کتابهای گویا و بریل را در اختیار نابینایان قرار میدهد. میگوید که تصمیم دارد کم کم مستقل شود: «کسانی مثل من که هنوز شغلی ندارند، برای گذراندن وقت به راههایی متوسل میشوند که یکی از آن راهها، مطالعه است. من عموماً با تشکلها و مراکز مربوط به معلولان ارتباط ندارم، اما از آن جا که عاشق مطالعه هستم، دائماً با مرکز رودکی در تماسم و کتابهای مورد علاقه ام را از آن مرکز تهیه میکنم. همیشه با کمک خانواده بیرون میروم، اما تصمیم دارم کم کم مستقل شوم.»

ادامه دارد

 

.......گزارش

* شادیانه های مهیج، آواز بلند امید شهر دختران: کاری به این ندارند در حاشیه یک همایش علمی در سطح ملی که توسط جامعه نابینایان کاشان و دانشگاه این شهر برگزار میشود شرکت کرده و شلوغ میکنند. حتی به این هم کاری ندارند که در یک باغچه رستوران با صفا، درست چسبیده به عمارتی که دو قرن پیش، یکی از بزرگترین اصلاحگران تاریخ به قتل رسیده است (باغ فین کاشان)، جمع شده اند و تمام آدمهایی که بر تختهای اطراف تختی که آنها نشسته اند، علاوه بر بزرگی سن و سال، جزو قشر دانشآموخته یا پژوهشگر یا نهایتاً از مدیران تشکلهای نابینایان هستند. فقط به یک چیز فکر میکنند؛ آواز خواندن، گفتن و خندیدن. از این که در قالب یک گروه بیست نفری از دوستان همنوع، یکی از بزرگترین تختهای آن رستوران را اشغال کرده اند، احساس نوعی شهر دخترانه میکنند و تا آماده شدن شام، حسابی میزنند و میخوانند. سر و صدای آکنده از شادی گروه بیست نفره دختران بین 12 تا 16 ساله توجه همه را به خود جلب کرده. نکته جالب، ترانه هاییست که میخوانند؛ اصلاً ربطی به سن و سالشان ندارد. «امشب شب مهتابه، حبیبم رو میخوام. حبیبم اگر خوابه، طبیبم رو میخوام.» کمی بعد یکی را عروس میکنند، رؤیای بسیاری از این دختران نیز همین است (پوشیدن لباس سفید عروسی همانند همه دختران سرزمینم) و میخوانند: «جشن بزرگانه، ایش الله مبارکش باد.» به همین اندازه جالب، ساز کوبه ایست که این گروه 20 نفره از دختران نوجوان نابینا و تنها پسر همنوع جمع را همراهی میکند؛ نوازنده که در واقع لیدر گروه است و به عنوان گل سرسبد، در وسط جمع نشسته، دختر پر شر و شوریست به اسم عطیه که با استفاده از دو بطری خالی آب معدنی، با ریتمهایی گاه موزون و گاه ناموزون، آوازها را رهبری و همراهی میکند. هر کار کردم تا در مصاحبه با من شرکت کند، اصلاً حاضر نشد و تقریباً همه از او تبعیت کردند. مخصوصاً پسر جمع که حتی نخواست اسمش را بدانم. بی توجه به این که خبرنگار روزنامه ایران سپید کنار تختشان ایستاده و تقاضای مصاحبه میکند، به ساز و آواز خود ادامه دادند. بالاخره بعد از کلی چانه زدن، تنها دو نفر که در گوشه ای از تخت بزرگ «شهر دختران» نشسته بودند، قبول میکنند تا باهم گپ بزنیم. در طول این گپ و گفت مختصر معلومم شد که همه این بچه ها، از اعضای جامعه نابینایان کاشان هستند که شبیه این برنامه را ظاهراً در محل آن تشکل دارند. ریحانه، دختر نابینای 13 ساله است که امسال به کلاس هفتم میرود. در طول تابستان از کلاسهایی که در جامعه نابینایان کاشان دایر بود، مثل قرآن، ارتباطات میان فردی و موسیقی استفاده کرده و مخصوصاً از کلاسهای دکتر ارفعی (ارتباطات میان فردی) خیلی راضیست. با صدایی گرفته که مشخص بود از بلند آواز خواندن به آن روز افتاده، در میان حجم عظیم صداهای دوستانش، از علائق شغلیش در آینده میگوید: «آرزو دارم یا دکتر شوم، یا معلم یا پرستار بچه.» به نظر خودش توانایی خوبی در بچه داری دارد: «فکر میکنم، البته خودم فکر میکنم که بچه داریم خوب است.» میگوید که شیطنت یکی از مهمترین کار هاییست که با همین دوستانش در محل جامعه نابینایان انجام میدهند: «ما سه یا چهار روز در جامعه نابینایان کاشان جمع میشویم، میگوییم و میخندیم و شیطنت میکنیم. کلاً خوشیم.» حجم صدای آواز خوانی دختران به قدری بالاست که صدای فاطمه رشیدی، دختر شانزده ساله نابینا را به سختی میشنوم. گاه جملات او با جملات ترانه دوستانش مخلوط میشود: «اسمت مثل گلای اطلسی قشنگه، دوستت دارم چه کنم دلت مثل سنگه....» درباره آینده شغلیش هنوز تصمیم نگرفته، اما از مَثَل آوردن در صحبتهایش معلوم است که خیلی کتاب میخواند: «هنوز درباره شغلم تصمیم نهایی نگرفته ام. رشته ام انسانیست، اما این که چه شغلی انتخاب کنم، هنوز مشخص نکرده ام. به قول قدیمیها: یک سیب وقتی از آسمان به زمین میآید، هزار چرخ میخورد.» علاقه مند به روزنامه نگاری و عاشق رمان است: «آخرین رمانی که خواندم، سیندرلا بود که خیلی دوستش داشتم.» قرار است امسال برای ادامه تحصیل، به تهران برود و در مدرسه نابینایان دخترانه نرجس تحصیل کند. فاطمه تفریحاتش را به دو دسته تقسیم میکند: «اگر در کاشان باشم، با همین دوستانم خوش میگذرانم یا این که به منزل اقوام میروم، اما در صورتی که مقیم تهران شوم، سعی میکنم با هم سن و سالهای خودم دوستی برقرار کنم و از ایام زندگیم لذت ببرم.» وقتی اطلاع دادند که غذا آماده شده، کم کم سر و صدای دخترها هم خوابید تا بعد از صرف شام، دوباره برنامه شان را از سر بگیرند. در طول آن شب، تصاویر شادیانه های دختران نوجوان نابینای کاشانی را در ذهنم مرور میکردم و در این آرزو بودم که ای کاش، مسئولان شهرداریهای شهرهای بزرگ و کوچک، این امکان را فراهم کنند تا شهروندان نابینا مثل دیگر شهروندان بتوانند به جای این که دائماً در تشکلهایشان گرد هم جمع شوند، در اماکن عمومی در قالب گروههای کوچک و بزرگ، تفریح کنند.

.......یادداشت

* آزمونی برای جامعه نابینایان: تا کنون دانشپژوهان آنچنان که شایسته است به مسائل، نیازها و حقوق شهروندان معلول نپرداخته اند  و ضعف منابع در این زمینه گویای این مهم است. بی شک برای داشتن جامعه ای پویا، همه جانبه نگر و دارای خوی و منش انسانی، توجه به قشر کم توان و ناتوان جامعه اهمیتی خاص دارد. در این عرصه حضور دانشگاهیان و پژوهشگران برای دستیابی به آخرین دستاوردهای علمی و جاری ساختن آن در جامعه حضوری پر اهمیت است. حضوری که اینک دانشگاه کاشان عزم خود را برای تحقق آن جزم کرده است. سومین همایش جامعه بینا، شهروند نابینا امسال هشتم و نهم شهریور در کاشان برگزار شد. همایشی که با پتانسیل بالای خود توانست نابینایان، کارشناسان و اساتیدی از حوزه های روانشناختی، جامعه شناسی و توانبخشی را از 21 شهر کشور به سوی کاشان روانه کند. صرف نظر از کاستیهای این همایش که در جای خود باید برای رفع آنها کوشید، ویژگیهای این گردهمایی جای تأمل بسیار برای دانشپژوهان و مسئولان دارد. جامعه نابینایان کاشان با جمعی 600 نفره توانسته در این عرصه گوی سبقت را از سایر مجامع نابینایی برباید. حضور دو عضو هیئت مدیره این جامعه در کرسی استادی و معاونت فرهنگی دانشگاه قطعاً به همراه حسن ظن ریاست دانشگاه، توانسته این کار تاریخی را رقم بزند. کاری که اگر سالها پیش اتفاق افتاده بود، اینک مشغول بهره برداری و درو محصول آن بودیم. اما کار را هر وقت شروع کنیم باز چند پله جلو هستیم. از این رو شروع آن را به فال نیک میگیریم. همواره نا آشنایی کارشناسان و مسئولان با مشکلات افراد نابینا موجب شده تصمیمات گرفته شده برای آنان بر نیازهای این گروه منطبق نباشد و گاه بر خلاف اهداف توانبخشی موجبات نارضایتی نابینایان را فراهم آورد. حضور نابینایان از سراسر کشور در این همایش، فرصتی بی بدیل برای این افراد ایجاد میکند تا بتوانند در کلاسهایی تجربی از نزدیک با روحیات، مشکلات، تواناییها و انتظارات آنها و اولویت نیازهایشان آشنا شوند و تنها به بررسی مشکلات آنها از دایره ذهن خود کفایت نکنند. به عبارتی مسائل را نه آنچنان که در کتابها خوانده اند، بل آنچنان که در واقعیت وجود دارد، ببینند. زیرا نقل تجربی زندگی این افراد کمتر دست یافتنی است. مگر نه این که هدف اصلی توانمند سازی معلولان مشارکت دادن آنها در تصمیم گیریها و سیاست گذاریها است. حال که فرصت حضور خود این افراد در کرسیهای تصمیم گیری دولتی، اغلب به آنها داده نمیشود، این حد اقل فرصت باید قدر دانسته شود. در بین اساتید توانبخشی، جامعه شناسی و روانشناسی همواره سؤالاتی در زمینه ارتباطات، اطلاعات، تواناییها و مسائل مختلف نابینایان مطرح است که این گونه همایشها اگر خوب برنامه ریزی شوند، میتوانند به این نیاز جامعه علمی و پژوهشی کشور نیز پاسخ دهند و صد البته این جامعه و متخصصان نیز باید این فرصت ارزنده را ارج نهند. برگزاری همایش در کاشان به نوع خود بسیار ارزشمند بود؛ از سویی از تمرکز فعالیتها در مرکز کاسته شده بود. از طرف دیگر، نابینایان خارج از مرکز توانسته بودند خودی در حد برگزاری همایشی ملی بنمایانند و دیگر این که کاشان به اغلب مراکز فعال نابینایان نزدیک بود. بعلاوه خیران کاشانی تمایل خود را برای شرکت در امور عمرانی پژوهشی برای شهرشان به خوبی در این سه سال نشان داده اند. اما همایش دو سال دیگر کاشان، آزمونی است برای نشان دادن اتحاد جامعه نابینایان سراسر کشور، مسئولان سازمان بهزیستی و جامعه علمی برای پیشبرد اهداف خود. نابینایان باید با حضور خود در این همایش، سهمی برداشته و دستی بر آتش داشته باشند مسئولان بهزیستی، آموزش و پرورش استثنایی هم باید تلاش کنند از بازآموزی و آموزش عملی در این دانشگاه عقب نمانند و حال که تشکلهای نابینایان گوی سبقت از سازمانی دولتی ربوده اند، با حمایت جانانه از آنها خود را از آنها جدا ندانند و هم خود را بی نیاز از اطلاعات مبادله شده در این همایشها نبینند. دانشگاه کاشان و جامعه نابینایان کاشان هم باید در جهت رفع موانع برای برگزاری همایشی در سطح بین المللی بکوشد؛ هماهنگی بیشتر با سایر سازمانها در سطح شهر داشته باشند؛ کمیته ای برای اطلاع رسانی و مدد جستن از رسانه های دیداری و نوشتاری تشکیل دهند. دبیرخانه دائمی همایش را راه بیندازند، آموزش همدلان و داوطلبان برای همراهی با مهمانان را جدی بگیرند، در انتشار اخبار و مقالات و رساندن آن به دست تصمیمگیران بکوشند، برای شرکت متخصصان از دانشگاههای دیگر در همایش انگیزه ایجاد کنند و مناسب سازی محیطی محل برگزاری همایش برای حضور نابینایان را مهم بدانند تا از مشارکت جامعه بینا برای رسیدن به حقوق شهروندان نابینا بهره بگیرند. دیگر گروههای معلولان نیز باید با الگوگیری از این همایش برای برپایی همایشهای همانند در شهرهای گوناگون کشور با محوریت مطالبه گری برای رفع مشکلات معلولان بکوشند تا از رهگذار این همایشها شاهد جامعه یکسان و بی تبعیضی باشیم.

 

......اطلاع رسانی

* بدین وسیله به استحضار میرساند: کانال «سه پرسشنامه برای یک پژوهش» جهت جمعآوری داده های لازم پژوهشی با عنوان “مقایسه ویژگیهای زیستی، شناختی، خلقی و رضامندی زوجیت مادران دارای یک فرزند با آسیب بینایی با مادران دارای بیش از یک فرزند با آسیب بینایی و مادران کودکان عادی “طراحی شده است. از مادران ارجمند دارای فرزند با آسیب بینایی، سنین مدرسه “اول ابتدایی تا پیش دانشگاهی” ترجیحاً ساکن شهرهای تهران و کرج دعوت میگردد تا با تکمیل سه پرسشنامه ما را در نیل به اهداف آن یاری فرمایند. به منظور قدردانی از حسن نظر، حوصله و زمانی که مادران ارجمند در انجام این پژوهش داشته اند، در پایان پاسخ دهی 3 پرسشنامه، با ارسال screenshot از پاسخها به pv مدیریت کانال (از همان ID که به سؤالات پاسخ داده اند) کارت شارژ تلفن حضورشان تقدیم میشود. https://t.me/q03r01 تلفن: 09016048784

 

  twitter linkedin google-buzz facebook digg afsaran
کلید واژه
 
نظرات بینندگان
نظر شما
لطفا جهت تسهیل ارتباط خود با ایران سپید، در هنگام ارسال پیام این نکات را در نظر داشته باشید:
1.ارسال پیام های توهین آمیز به هر شکل و با هر ادبیاتی با اخلاق و منش اسلامی ،ایرانی ما در تناقض است لذا از ارسال اینگونه پیام ها جدا خودداری فرمایید.
2.از تایپ جملات فارسی با حروف انگلیسی خودداری کنید.
3.از ارسال پیام های تکراری که دیگر مخاطبان آن را ارسال کرده اند خودداری کنید.
4. ثبت نظرات در سايت ايران سپيد براي هر نظر حداکثر 400 واژه است.
نام:
ایمیل:
نظر: *