امتیاز با کدام است: معلولیت یا تخصص؟
صحبت های اعضای سابق معلول در شورای شهر همراه با یک کارشناس مسائل شهری معلولان درباره ی حضور معلولان به عنوان نماینده ی ششمین دوره ی شورای اسلامی شهر و روستا
|
به گزارش ایران سپید موسم انتخابات شورا های اسلامی شهر ها و روستا ها فرا رسیده و و اقشار مختلف جامعه در شهر ها و روستا ها در تب و تاب برگزاری این انتخابات هستند. معلولان هم به عنوان یکی از گروههای شهروندی، در این شور انتخاباتی تلاش میکنند ---چه به عنوان نامزد شورای شهر و روستا و چه به عنوان شرکتکننده در انتخابات--- سهمی داشته باشند.
نماینده ی معلول، صدای واحد شهروندان معلول
سؤال مهم این است: اساساً حضور معلولان در شوراهای اسلامی شهرها و روستاها تا چه اندازه در استیفای حقوق بر شهر معلولان تأثیر دارد؟ علی صابری، وکیل پایه ی یک دادگستری و عضو دوره ی چهارم شورای اسلامی شهر تهران، در این زمینه با تأکید بر اینکه حضور یک فرد معلول در شورای شهر میتواند صدای واحد شهروندان معلول باشد، میگوید: «ابتدا بر این نکته تأکید کنم که باید شرکت نابینایان در انتخابات را به فال نیک گرفت. درباره ی میزان ظرفیت شورا های اسلامی شهر و روستا، میتوان از دو منظر موضوع را بررسی کرد. اگر یک معلول به عنوان نماینده تنها با انگیزه ی استیفای حقوق بر شهر معلولان وارد شورا شود، به خودی خود بد نیست؛ اما نتیجه ای پنجاه پنجاه در پی دارد. اتفاق بهتر این است که فرد معلول هنگام ورود به شورای شهر یا روستا، خطاب به همه ی شهروندان اعلام کند که نه تنها باری روی دوش جامعه نیست، بلکه تحصیلات عالیه دارد؛ در فعالیتهای اجتماعی مشارکت میکند؛ در احزاب سیاسی حضور پیدا می کند و امروز قصد دارد وارد شورای اسلامی شهر یا روستا شود به قصد حل مشکلات کل جامعه؛ نه صرفاً معلولان.
اگر نامزد معلول فقط با نیت حل مشکلات شهری معلولان بخواهد وارد شورا شود، ممکن است در مقابل یک نامزد غیر معلول اما متخصص در حوزه ی معلولان اظهار کند که در زمینه ی حل مشکلات شهری معلولان صاحب تجربه است و نیازی نیست یک فرد معلول در شورا حضور داشته باشد. زمانی که خود من در شورا بودم، بر این نکته تأکید می کردم که تمام نمایندههای شورا باید به موضوع حل مشکلات شهری معلولان ورود کنند؛ نه من یا آقای شاکری. با وجود نقدهایی که به عملکرد شورای پنجم دارم، اما در خبرها میخوانم که خانمها نژادبهرام، فخاری و بعضاً امانی و آقایان اعطا، فراهانی و دیگر دوستان در زمینه ی مسائل معلولان اظهار نظر و فعالیتهای خوبی داشتهاند. شاید این توجه، نتیجه ی کاملی در پی نداشته، اما همین حساسیت به حقوق معلولان از طرف نمایندگان شورا، قابل تأمل است؛ حال آنکه در این دوره هیچ معلولی به عنوان نماینده در شورا حضور نداشت.
بنابراین نامزد معلول باید با این رویکرد وارد شورای شهر یا روستا شود که نه تنها در کنار همکارانش به حل مشکلات شهری معلولان همت خواهد گماشت، بلکه در حل مشکلات کلان همه ی اقشار جامعه در حوزه ی شهری هم قدمهای مثبتی خواهد برداشت.
اما چه میزان از مشکلات شهری معلولان در شورای شهر قابل حل است؟ من در پاسخ به این پرسش دو رویکرد را مطرح میکنم؛ یکم: به طور کلی چند درصد از مشکلات کلان جامعه به وسیله ی شورای شهر یا شهرداری قابل حل است؟ هرچه قدر از مشکلات کلان در شورای شهر و شهرداری قابل حل باشد، متناظرش در حوزه ی معلولان هم قابل حل خواهد بود؛ اگر درصد کمی از مشکلات کلان به وسیله ی این نهاد قابل حل باشد، به همان اندازه هم مشکلات معلولان قابل حل خواهد بود.
دوم: برخی مسائل معلولان به شکلی محلهای هم میتواند حل شود. من در یک سخنرانی این نکته را اظهار کردم و گفتم اگر یک فرد معلول بتواند تعامل خوب و سازندهای با کسبه ی محل زندگیش، مثل نانوایی داشته باشد، به مرور میتواند در بحث مناسبسازی مسیر تردد معلولان تا آن نانوایی تأثیر بگذارد؛ شاید راحتتر بتواند آن نانوا را راضی کند تا پله ی مقابل مغازهاش را برای رفت و آمد معلولان مناسبسازی کند تا اینکه بخواهد استدلالهای قانونی مطرح کند.»
علی صابری در خصوص انتظارات معلولان از نماینده ی خود در شورای شهر و منطق این انتظارات اظهار میدارد: «طبعاً شهروندان معلول باید در زمینه ی اختیارات نماینده ی شورای شهر مطالعه ی کافی داشته باشند؛ باید میزان اختیارات نماینده ی شورای شهر را بدانند. شهروندان معلول باید هوشیار باشند و فریب عوامفریبی را نخورند. یک بار شخثی گفته بود اگر من وارد شورای شهر شوم، حتماً مشکلات اشتغال معلولان را حل خواهم کرد. او میدانست که حل مشکل اشتغال بر عهده ی شورای شهر یا شهرداری نیست؛ اما با این حرف میخواست عوامفریبی بکند.»
شهر معلولیت دارد که پذیرای معلولان نیست
مجتبی شاکری، عضو جانباز دوره ی چهارم شورای اسلامی شهر تهران هم این موضوع را از منظر خود بررسی میکند. او بر این نکته تأکید دارد که شهر معلول است؛ چون توانایی پذیرایی از معلولان را ندارد: «جایگاه شورای شهر به عنوان نهاد نظارتی بر انتخاب شهردار و عملکرد شهرداری، در تعیین سرنوشت مسائل شهری شهروندان به ویژه معلولان، جایگاه تأثیرگذاریست. لذا شناخت و مطالبهگری این ظرفیتها امر مهمیست. زمانی که ما از در منزل خارج میشویم، با شهر و مسائل مربوط به آن مواجهیم. آمادهسازی شهر برای تردد معلولان یکی از امور مهم شورای شهر و شهرداریست. من در یکی از نطقهایی که در صحن دوره ی چهارم شورا داشتم، بر این نکته تأکید کردم که شهر معلولیت دارد که نمی تواند پذیرای این عزیزان باشد؛ ما باید معلولیت شهر را برطرف بکنیم. اگر ما بتوانیم قوانین را به گونهای تصویب کنیم که معلولان هم بتوانند از خدمات شهری بهرهمند شوند، تازه موفق به برطرف کردن مشکل معلولیت شهر شدهایم.»
مجتبی شاکری هم در پاسخ به پرسش ما پیرامون انتظارات معلولان از نماینده ی معلول شورای شهر و منطقی بودن این انتظارات، به شناخت شهروندان معلول از مسائل شهری اشاره میکند: «عزیزان ما باید شهر، امکانات شهری، فرصتهای شهر، تهدیدهای شهر را بشناسند. بعد پیشنهادها و مطالباتشان را متناسب با شناختی که از این موارد پیدا کردهاند، در همایشها و سمینارهای مختلف یا به شکلی جمعی مطالبه بکنند. وجود عزیزانی که مطالبهگر هستند؛ به مسائل شهری آشنا هستند؛ ایدهپردازند؛ در بیان صراحت کلام دارند؛ برای طرح مسائل شجاعت دارند و به عقبه ی جامعه ی معلولان و جانبازان متصل باشند تا بتوانند با آنها مشورت کنند، بسیار مؤثر است.»
حضور نماینده ی معلول در شورای شهر، شر لازم نیست
سؤال دیگر، ناظر بر بحث تخصصی و کارشناسیست. آیا الزاماً حضور یک نماینده ی معلول در شورا ی اسلامی شهرها و روستاها میتواند در امر مطالبه ی حقوق بر شهر معلولان مؤثر باشد یا حضور افراد کارشناس و متخصص در این زمینه که غیر معلول هستند، مثمر ثمر خواهد بود؟ مهدی صادقی، کارشناس مسائل شهری در حوزه ی معلولان این موضوع را چنین میشکافد: «موضوع معلولیت و مدیریت شهری، سالهاست یکی از دغدغههای مدیریتهای مختلف شهری از قبل از دوره ی پنجم شورای شهر بوده؛ اما به مرور با مطالبات بیشتر و طرح این مسائل از سوی معلولان، پررنگتر شده است. اما اینکه آیا حضور معلولان به عنوان نماینده الزاماً میتواند حقوق اولیه ی معلولان در حوزه ی شهری را استیفا کند؟ به زعم من چنین نیست. به نظر من این شرط، شرط لازمی نیست. موضوعی که ما از آن غافلیم، جدا کردن معلولان از افراد غیر معلول است؛ بینشی که مانع تبعیض زدایی میشود. در بحث الزام حضور یک فرد معلول به عنوان نماینده ی جامعه ی معلولان در شورای شهر، باید به دو نکته ی مهم توجه شود. یکم اینکه فرد مدنظر تخصص لازم را دارد؟ اگر تخصص دارد، معلولیتش ممکن است کمک بیشتری در پیشبرد اهدافش بکند.
اگر ما معلولیت صرف این فرد را در نظر بگیریم و متخصص یا غیر متخصص بودنش را در طرح مطالبات معلولان فراموش کنیم، نه تنها مفید نخواهد بود؛ بلکه آسیب هایی هم به دنبال خواهد داشت. چرا؟ چون حضور نماینده ی معلول این توقع را ایجاد میکند که مسائل مرتبط با معلولان پررنگتر شود و به طریق اولی، نماینده ی معلولان هم حضور پررنگتری داشته باشد. حال اگر این نماینده چنین توانایی و تخصصی نداشته باشد و قادر به مطالبهگری صحیح نباشد، ممکن است به جایگاه معلولان هم لطمه بزند. ممکن است این موضوع مطرح شود که نماینده ی معلولان نتوانست اهداف جمعی معلولان را در امور شهری برآورده کند. ضمن اینکه من معتقدم اگر مثلاً در شورای شهر تهران یک نماینده ی معلول حضور داشته باشد، یعنی یکی از بیستویک نفر، فرد معلول باشد، فضای کار به «بیست به علاوه ی یک» تغییر میکند. به این معنی که دیگر نمایندهها ممکن است این بینش را داشته باشند که حضور نماینده ی معلول، رافع مسئولیت اجتماعی آنها در قبال معلولان خواهد بود. بنابراین تمام بار مسئولیت خود در زمینه ی معلولان را بر دوش آن نماینده ی معلول خواهند گذاشت.
من معتقدم باید فضاهای کارشناسی، کارگروهها و کمیتههای مرتبط را در این بخش ببینیم. مثلاً اگر همین شورای پنجم به این موضوع اهمیت میداد و کمیتههای مرتبط با مسائل معلولان را تشکیل میداد و از کارشناسان بهره ی بیشتری میگرفت، قطعاً در رسیدن به اهداف خود نتیجه ی بهتری میگرفت. نتیجتاً فارغ از اینکه معلولیت و حضور نماینده ی معلول میتواند امتیازی مثبت باشد یا نه، باید به توانمندی فرد بپردازیم. به این توجه کنیم که یک نامزد در انتخابات شورای شهر، این توانمندی را دارد که مدیر شهری شود یا وارد شورا شود یا ندارد. خود من به عنوان کسی که در انتخابات شورای شهر قرار است رأی دهد، اگر ببینم دو نفر به طور یکسان دارای تخصص و کارشناسی لازم در حوزه ی مدیریت شهری و مسائل معلولان هستند، اگر یکی از این دو نفر شهروند معلول باشد، به او رأی خواهم داد. اما اگر معلولیت صرف بخواهد امتیاز یک نامزد شورای شهر باشد، او را به عنوان کاندیدای خودم مدنظر قرار نخواهم داد.
در یک جمعبندی، من معتقدم برای استیفای حقوق معلولان، الزاماً نباید نگاهمان این باشد که فردی معلول وارد عرصه ی انتخابات شورای شهر بشود. بلکه نگاهمان باید این باشد: افرادی که وارد شورای شهر میشوند، چه نگاه و چه برنامهای برای معلولان و حل مسائل مربوط به حقوق شهری معلولان دارند.»
امسال معلولان تمایل زیادی برای حضور در شوراهای شهرها و روستاها به عنوان نماینده ی جامعه ی معلولان نشان دادهاند. باید دید این افراد تا چه اندازه برای حضور در ششمین دوره ی شورای شهر و روستا، برنامههای جامع، مدون، تخصصی و کارشناسی شده در مسیر مطالبات حقوق شهری معلولان آماده کردهاند.
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/33600.html |