printlogo


کد خبر: 22777تاریخ: 1399/10/30 14:35
ماجرای جنجالی فروش خطوط تلفن انجمن دانشجویان و دانش آموختگان نابینای ایران
ماجرای جنجالی فروش خطوط تلفن انجمن دانشجویان و دانش آموختگان نابینای ایران
انجمنهای بسیاری با اهداف بزرگ شکل می گیرند اما بعد از مدتی و دست به دست شدن میان مدیران مختلف از اهداف اولیه و اصلی شان دور میشوند. داستان تکراری که برای بسیاری از انجمنها در کشور روی می دهد. این انجمنها بعد از مدتی از چرخه خدمات دهی به جامعه هدفشان خارج شده و در نهایت به انحلال کشیده می شوند.

به گزارش ایران سپید ه همین منظور به سراغ انجمن علمی فرهنگی دانشجویان و دانش آموختگان نابینای ایران رفتیم انجمنی که با توجه به نامش متعلق به افراد تحصیل کرده و فرهیخته است اما چرا این انجمن حدود یک سال و نیم است که فعالیت نکرده و خدمات خاصی به جامعه هدفش نمی دهد.

برای پاسخگویی به این سؤال به سراغ مدیران این انجمن رفتیم تا علت برخی حواشی پیش آمده برای این انجمن مردم نهاد را جویا شویم.

شهاب الماسی یکی از مدیران سابق انجمن در گفتگو با ایران سپید با اشاره به فعالیت هایی که این انجمن در گذشته داشت، می گوید: « انجمن علمی فرهنگی از سال 1381 به واسطه خلأ وجود انجمن علمی برای دانشجویان و دانش آموختگان که بعد از اتمام دانشگاه و فارغ التحصیلی مورد آموزش و حمایت قرار بگیرند، توسط توسط هیئت موسسان پایه ریزی شد.  در سالهای مختلف حرکت های خوبی انجام شد و خانم اصغری، دکتر لطیفی، مرحوم استاد محمدرضا لکا فعالیت های خوبی در این انجمن انجام دادند و همایشهای مختلفی را برگزار کردند. بنده بعد از مدیریت خانم اصغری از سال 1389 تا مهر ماه 1396 مدیرعاملی انجمن دانشجویان را بر عهده داشتم. »

وی ادامه میدهد: «برای رفاه حال نابینایان در کنکور برنامه ها و ایده های مختلفی را طراحی کردیم و با سازمان سنجش مذاکراتی را در این زمینه انجام دادیم. در نظر داشتیم برای کنکور و دانشجویان علاوه بر منشی و سؤال های بریل، سؤال ها را به صورت صوتی در اختیار شرکت کنندگان نابینا قرار دهیم. به نتایج خوبی هم دست پیدا کردیم اما در لحظه های آخر با اشتباهات معاونت وقت سازمان سنجش این طرح شکست خورد. شکست این طرح به این دلیل بود که مسئولان سازمان سنجش در آن زمان با افرادی همچون آقایان عبدی پور و شعبان که مسئول بریل کردن سؤالها بودند جلسه آزمایشی امتحان کنکور را برگذار کردند بدون آنکه ما و انجمن علمی فرهنگی دانشجویان ایران در جریان این آزمایش قرار بگیریم.»

الماسی با توجه به خرید ملک انجمن می گوید: «بیشتر وقت و انرژی ما درآن زمان صرف ملک انجمن که شهرداری در اختیار ما قرار داده بود شد. از آنجایی که کارمند شهرداری بودم و با ارتباطاتی که با شهرداری داشتم تلاش کردیم ملک انجمن را نگه داریم. و مقرر شد شهرداری با انجمن قرارداد بهره برداری ببندند و تا زمانی که این انجمن سرپاست و فعالیت میکند ملک در اختیار انجمن باشد. در حال پیگیری مراحل قانونی این قرارداد بودیم که متأسفانه مصادف شد با بیماری استاد لکا که رئیس هیئت مدیره انجمن بودند و به واسطه آن خروج من و مرحوم لکا از انجمن و واگذاری سمت هایمان به آقایان سوارکار و عباسی سپرده شد.»

وی با اشاره ورود نامحسوس شهرداری در ملک انجمن بیان می کند: «متأسفانه سیاستی را که ما تا آن زمان حفظ کرده بودیم و شهرداری و عوامل آن را به مکان انجمن راه نمی دادیم به اصطلاح شهرداری از ما اتاقی میخواست تا همزمان با انجمن در آن مکان فعالیت کند. بعد از واگذاری سمت ها به دوستان این سیاست حذف شد و مدیران جدید ملک را با شهرداری شریک شدند و بعد از آن از سوی شهرداری از آن ملک که در سال 83 یا 84 در اختیار انجمن قرار داده شد رانده شدند و با حکم قانونی دادگاه مجبور به تخلیه محل شدند.»

الماسی با اشاره به آگهی فروش خطوط تلفن انجمن علمی فرهنگی دانشجویان ایران در سایت های فروش می گوید: «چند وقت پیش بود که یکی از دوستان با بنده تماس گرفت و پرسید آیا شما خطوط تلفن انجمن را به فروش گذاشته اید که گفتم بی اطلاع هستم اما پرس و جو می کنم. پیگیر ماجرا که شدم دریافتم یکی از مدیران انجمن خطوط تلفن را به فروش گذاشته و مدیرت فعلی هم در جریان موضوع نبودند و قرار شد پیگیر شوند تا اموال انجمن از سوی افراد به حراج گذشته نشود. »

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه بعد از بسته شدن در انجمن و عدم فعالیت تکلیف وسایل انجمن چیست؟ می گوید: « در زمان خروج ما از انجمن حدود 10 میلیون پول نقد در حساب انجمن قرار داشت، در انجمن وسایلی همچون چاپگر بریل، برجسته نگار، پرینتر بینایی، دستگاه فکس، سه دستگاه کامپیوتر، یک دستگاه سانترال، حدود 500 پرونده از اعضای انجمن، فایل های صوتی، هارد یک ترابایت که کتاب های بسیار خوبی در آن ذخیره شده بود. سه فایل چهار کشو، تعدادی میز و صندلی و .... یک ماشین پرکینز و ارگ هم داشتیم زمانی که خانم اصغری مدیریت را تحویل بنده دادند بر اساس احکامی که خودشان درست کرده بودند، ارگ را غیر قانونی بردند و برای دستگاه پرکینز مدعی حقوقی شدند که از انجمن طلب دارند و با مأمور این دستگاه را از انجمن خارج کردند تا در آینده دادگاهی تشکیل شود و به موضوع رسیدگی کند که در آن زمان تصمیم هیئت مدیره وقت بر آن شد که پیگیر ماجرا نشویم چرا که باید هزینه و وقت بسیاری را صرف این موضوع کنیم.»

مدیرعامل سابق انجمن دانشجویان ایران در خصوص تغییر قانون دریافت حقوق در انجمن می افزاید: «تا زمان خانم اصغری بنا را بر دریافت حقوق گذاشته بودند که بعد از ورود ما به سمت مدیرت این قانون به واسطه مردم نهاد بودن انجمن برداشته شد و افرادی که در انجمن فعالیت می کردند نمیتوانستند درخواست حقوق کنند یا ادعایی داشته باشند. حتی در آن زمان افرادی که در انجمن به نام انجمن پولی را از خیرین دریافت می کردند درصد خودشان را برمی داشتند اما بعد از ورود ما این قوانین تغییر کرد.»

وی ادامه میدهد: «در اواخر مدیریتم تصمیمی اتخاذ شد که از هیئت امنا مبلغی به صورت امانی دریافت شود و در حساب انجمن قرار گیرد و بعد از خروج افراد از سمت هایشان پول ها را به آنها عودت داده شود. اما متأسفانه پولی به افراد عودت داده نشد و در حساب  انجمن ذخیره شد. اما اکنون نمی دادنم در حساب انجمن پولی باقی مانده یا نه چرا که مدیران فعلی بعد از تعطیلی انجمن حتی آبنمان تلفن های انجمن را هم پرداخت نکردند و اکنون هم که تلفن ها از طرف فردی به فروش گذشته شده است.»

الماسی در خصوص فروش خطوطی که به اسم انجمن است می گوید: «تا انجایی که من میدانم خطوط به اسم انجمن است و کسی نمیتواند آن را به فروش بگذارد اما حتی اگر به اسم فرد هم باشد باز هم جزو اموال انجمن است و احتمال آن فرد در آن زمان مسئول خرید خطوط شده است اما با بودجه، پول و اعتبار انجمن خطوط رند از طریق مخابرات به آن فرد داده شده است.»

 برای پیگیری ماجرای فروش خطوط تلفن انجمن به سراغ مدیر فعلی آن رفتیم و با حمید سوارکار به گفتگو پرداختیم. وی در این خصوص مشکلات پیش آمده می گوید: «ملک انجمن متعلق به شهرداری بود و دوستان سال 88 نامه ای به شهرداری دادند که علاوه بر اینکه ملک در اختیار انجمن باشد. شهرداری منطقه 4 بخشی از هزینه های جاری انجمن را هم پرداخت نماید. شهرداری هیچ هزینه ای را از همان سال و سالهای بعد آن به انجمن پرداخت نکرد که هیچ، حتی گفت ملک را هم نیاز دارد. سال 94 بحثی شروع شد که شهرداری عنوان کرد که ملک را دهید و وسایل تان را تخلیه کنید در واقع شهرداری را تحریک کردند تا ملک را پس بگیرد.  سال 98 هم شهرداری ساختمان را گرفت و قول داد که مکان دیگری را در اختیار انجمن قرار دهد. ساختمان ما را به سرای محله دادند و آنها نیز مهدکودکی را راه اندازی کردند اما پروژه آنها نیز شکست خورد. ما هم به دنبال آن هستیم که ساختمان را پس بگیریم. به همین منظور رایزنی هایی را با شهرداری و شورای شهر آغاز کردیم اما با وجود کرونا و شرایط کشور پیگیری ها محدود و سخت شده است. ما ساختمان را مشروط به وجود وسایلمان در همان مکان تخلیه کردیم. »

سوارکار در پاسخ به آگاهی فروش خطوط تلفن های انجمن می گوید: « بعد از شنیدن این موضوع با همان فرد تماس گرفتم و جویای ماجرا شدم و گفتم این خطوط به نام شما نیست چطور میخواهیم آن را بفروشید که آن فرد گفت نه خطوط به اسم بنده است و میخواهم بفروشم. گفتم فلانی! در قبوضی که مخابرات به برای ما صادر می کرد خطوط به نام انجمن علمی فرهنگی دانشجویان بود چطور خطوطی که به نام دیگری است را آگهی کردید. وی آدرس مخابراتی را که خطوط از آن خریداری شده بود را داد که بروید و ببیند خطوط به نام من است. طبق استعلامی که از مخابرات منطقه داشتم اعلام کردند خطوط به نام انجمن صادر شده است. حال اگر من بتوانم خانه ای را که به نام شما است بفروشم احتمالاً خیلی قدرت دارم. نمی دانم این فرد با چه استدلالی خطوط را برای فروش گذاشته است مگر میوشد مال غیر را به فروش گذاشت.»

برای بررسی بیشتر این ماجرا و اینکه چه شخصی خطوط این انجمن را به فروش گذاشته به مریم صغری یکی از مدیران انجمن رسیدیم و علت این کار را از او جویا شدیم.

وی در پاسخ به ایران سپید می گوید: « از سال گذشته تا کنون به طور مکرر با آقای سوارکار که مدیریت انجمن را بر عهده دارند تماس گرفتم و پیامک خطوط انجمن برای من ارسال میشود و مدام پیامک اخطار دریافت می کنم چرا قبوض تلفن انجمن را پرداخت نمی کنید. بنده خطوط هوشمندی دارم که متعلق به کسب و کارم است که اگر به واسطه پرداخت نشدن قبض تلفن انجمن خطوط من را هم قطع کنند بنده متضرر خواهم شد. از آقای سوارکار درخواست کردم که نسبت به پرداخت قبض تلفن انجمن اقدام کنند که متأسفانه هیچ اقدامی از سوی او صورت نگرفت. هنگامی که هیچ عکس العملی از سوی این مدیر انجمن ندیدم گفتم پس قبوض را پرداخت می کنم و خطوط را برای فروش میگذارم که در پاسخم گفتند باشد پرداخت کن و خطوط را بفروش ما که خط لازم نداریم انجمن تعطیل شده است. حدود یک سال است که قبوض را پرداختم می کنم تا تهدیدی شامل خطوط تلفن کاری ام نشود و مجبور شدم بدهی پیشین تلفن انجمن را هم از جیب بپردازم. مهر ماه امسال آگهی فروش را روی سایت دیوار گذاشتم تا از شر پیامک های اخطار مخابرات خلاص شوم.»

وی ادامه می دهد: «هنگامی که آقای سوارکار با بنده در مورد فروش خطوط تماس گرفتند، گفتند تلفن ها به نام شما نیست که میخواهید بفروشید بنده هم عرض کردم  اگر به نام من نیست پس لطفاً به مخابرات شهید مفتح کوچه کوکب رفته و شماره خودتان را به عنوان پشتیبانی دهید تا پیامک ها برای من ارسال نشود و اگر هم خطوط به نام من است ترتیبی دهید تا خطوط را به نام شما یا انجمن بزنم البته مشروط به پرداختی هزینه ای که تاکنون برای قبوض تلفن پرداخت کردم به من بازگردانده شود و شماره بنده از حافظه مخابرات پاک شود. اکنون هم تکرار می کنم بروند و پیگیری کنند اگر خطوط به نام من نیست شماره پیامک را تغییر دهند و اگر به نام من است بدهی که تا کنون برای این خطوط پرداخت کردم را به بنده بازگردانند تا خطوط را به نام انجمن کنم. نمی خواهم به واسطه به نام بودند تلفن یک مجموعه کسب و کارم دچار اختلال شود. اگر بنده از سال گذشته تا کنون قبوض را پرداخت نمی کردم خطوط از طریق مخابرات تخلیه میشد و خطی باقی نمی ماند.»


لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/22777.html
Page Generated in 0/0057 sec