printlogo


کد خبر: 2273تاریخ: 1392/11/9 15:55
«معصومیت از دست رفته» پانته آ بهرام
نگاهی به فیلم «روز روشن» ساخته حسین شهابی
«معصومیت از دست رفته» پانته آ بهرام
حمیده جهانگیر ـ فردا پنج شنبه دهم بهمن ماه استفاده از سینماهای کشور رایگان است. اگر علاقمند به تماشای یک فیلم خوب اجتماعی هستید، تماشای «روز روشن» ساخته حسین شهابی را از دست ندهید.

به گزارش ایران سپید «روز روشن» از فیلم هایی است که سال گذشته در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و حالا این روزها در آستانه برگزاری جشنواره سی و دوم، در حال اکرانی محدود در چند سالن سینما است.

وقایع فیلم در شش ساعت و همزمان با وقت اداری اتفاق می‌افتد و اکثر صحنه‌های آن در داخل اتوموبیل یک راننده آژانس می‌گذرد. زن جوانی تصمیم می گیرد تا برای نجات جان مردی که تا چند ساعت دیگر به جرم قتل عمد همکارش محاکمه می شود، شاهدانی را به دادگاه ببرد اما در این شش ساعت اتفاق های خاصی رخ می دهد که یافتن شاهدان و راضی کردن آنها به حضور در دادگاه را با مشکل مواجه می کند.

یک نفر می سپارد جان

 

«روز روشن» یک فیلم جمع و جور اجتماعی است که بخش عمده ای از آن با حضور دو بازیگر روایت می شود.« پانته آ بهرام» در نقش زن جوانی که به دنبال شاکیان است و «مهران احمدی» در نقش کیانی راننده آژانس، بازیگران اصلی این فیلم هستند. فضای کلی فیلم به شدت ساده است اما در همین چهارچوب ساده، کارگردان موفق شده تا داستانی اجتماعی را روایت کند که درون مایه اصلی آن «بی تفاوتی» آدم ها نسبت به محیط اجتماعی آنها است. با تماشای فیلم ناخودآگاه شعر معروف نیما یوشیج که می گوید: «آی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید/ یک نفر در آب می سپارد جان» در ذهن تداعی می شود.فیلم از نظر بسط و گسترش این مضمون در طول یک اثر 90 دقیقه ای، فیلمی قابل تامل محسوب می شود. برخلاف بسیاری از فیلم های سینمایی که برای نگه داشتن مخاطب، در ابتدا به طرح نکاتی پرداخته و مسائلی را از مخاطب مخفی می کنند تا در ادامه فیلم، تماشاگر را با خود همراه کنند فیلم «روز روشن» در همان آغاز کار همه چیز را برای مخاطب خود آشکار کرده و هیچ موضوعی را از او مخفی نمی کند. در همان دقایق اولیه فیلم متوجه می شویم که زن جوان ـ با بازی پانته آ بهرام ـ به چه دلیل و برای چه کاری آژانس گرفته است. البته این رفتار او ممکن است برای مخاطبان ابهام هایی داشته باشد و فیلم ساز با هوشمندی، در همان صحنه های آغازین فیلم به تمامی این ابهام ها پاسخ می دهد. ابهام هایی نظیر اینکه چرا زن جوان از قبل به دنبال یافتن شهود نبوده است و چرا برای این کار عجله دارد و..... کارگردان با درک ذهن پیچیده و سوال پرداز مخاطب، در همان ابتدای فیلم این «راننده آژانس»را در مقام نماینده تماشاگر، مقابل این شخصیت قرار می دهد تا با سوال پیچ کردن شخصیت اصلی فیلم، از هرنوع مساله ای ابهام زدایی کند. البته در ادامه فیلم و در بخشی که مقابل مسجد اتفاق می افتد، اطلاعات دیگری به مخاطب ارائه می شود. در بخش دیگری از فیلم نیز با نکاتی که درخصوص شخصیت افشار بیان می شود، جان تازه ای به داستان داده می شود و شوکی خفیف به مخاطب وارد می گردد.

فیلم به کمک این جزئیات، از یک ریتم درونی خوب و جذاب برخوردار می شود که با وجود آنکه اتفاق های محیر العقولی در طول فیلم رخ نمی دهد، تماشای آن برای مخاطب جذاب است و به واسطه ارتباطی که با تک تک شخصیت ها برقرار کرده، به پیگیری ادامه داستان علاقمند می شود. مخاطب حتی پیش از آنکه شخصیت متهم به قتل را در دادگاه ببیند، به سرنوشت این پرونده علاقمند شده و دوست دارند ببیند آخر و عاقبت زن داستان چگونه خواهد شد و او موفق به بردن شاهد به دادگاه خواهد شد یا خیر؟

«آدم کشی» در روز روشن

استفاده از عبارت «روز روشن» برای نام یک اثر سینمایی، در این فیلم کارکردی کنایی نیز پیدا می کند. بارها شنیده اید که افراردی برای بیان عمق فاجعه و تلخی یک رویداد همچون: قتل، دزدی، سرقت، ضایع کردن حق و... می گویند: « این اتفاق تو روز روشن افتاد». حالا در این فیلم نیز اتفاق تلخی که می تواند منجر به مرگ یک فرد بیگناه شود، در روز روشن در حال وقوع است. در این فیلم مجموعه ای از رویدادها و اتفاق ها رخ می دهد که جنبه ای سمبلیک نیز دارد. مثلا آدم ها برای حضور در یک مجلس ختم که برای بزرگداشت یک فرد از دست رفته در حال برگزاری است گریه و زاری و حتی عجله می کنند اما نسبت به مرگ یک انسان دیگر کاملا بی تفاوت هستند و توجیحات خاص خود را برای بی توجهی به فرد در آستانه مرگ دارند. اسامی افراد نیز در فیلم تامل برانگیز است: مومنی، کامران و ذاکری برخی اسامی شخصیت های فیلم است که در تضادی آشکار با شخصیت واقعی آنها قرار گرفته است. ظاهرا منظور کنایی فیلم ساز این بوده که شخصی که مثلا نام خانوادگی او «مومنی» است، در عمل توجهی به ساده ترین وجه یک انسان مومن ندارد.

بخش تراژیک فیلم نمایش افرادی است که برای تداوم موقعیت شغلی خود بر مرگ یک نفر چشم پوشی می کنند و برای این کار خود آنقدر دلایل قوی و منطقی دارند که مخاطب اگر برای لحظه ای خودش را در موقعیت آنها قرار دهد، می تواند این دلایل را بپذیرد.

تمهید دیگر کارگردان در به تصویر کشیدن مناسبات این جامعه بی رحم، پُر رنگ بودن شخصیت برخی زنان حاضر در فیلم است. شخصیت اصلی داستان که در پی نجات متهم به قتل است، یک زن است. «خانم افشار» با بازی سودابه بیضایی یکی از معدود کارکنان شرکت است که به بیگناهی متهم شهادت داده است. «خواهر هادی» با بازی روناک یونسی نیز از معدود شخصیت هایی است که معتقد است برادرش باید به دادگاه برود و شهادت بدهد. البته این زاویه نگاه باعث نمی شود تا فیلم دچار پیش داوری گردد و مشخصا همه مردان جامعه را متهم کند و در مقابل، زنان را به قهرمان تبدیل نماید بلکه به واسطه حضور شخصیتی که در داستان نقش یک پیک را ایفاء می کند، هر نوع زنانه ـ مردانه شدن داستان زدوده می شود.

آژانسی که قصه را پیش می برد

حسین شهابی در مقام کارگردان، با یک قصه و فیلم نامه خوب مواجه است که البته توسط خودش نوشته است اما وجه مهم کار او، تبدیل این متن به یک فیلم دیدنی است. روایت بخش عمده ای از فیلم در داخل یک اتوموبیل، خطر بزرگی است که کارگردان دست به آن زده و البته از این آزمون به سلامت عبور کرده است. مخاطب امروز به واسطه آنکه در سال های اخیر شبکه های تلویزیونی گسترش زیادی پیدا کرده و به کمک جلوه های ویژه تصویری، پدیده ای به نام «موزیک ـ ویدئو» رشد چشمگیری داشته، حس و حالش به کلی عوض شده است و دیگر تحمل تصاویر و فیلم های یکنواخت را ندارد. تماشاگر امروز برای دیدن فیلم هایی با ریتم تُند بیقرار و مشتاق است و چشمش به کات های تُند عادت کرده است. چنین بیننده ای قاعدتا نباید تماشای فیلمی مانند روز روشن را که بخش عمده ای از آن داخل یک اتوموبیل اتفاق می افتد را تاب بیاورد اما در این قاعده نیز یک استثناء وجود دارد و آن هم این است که فیلم موفق می شود فضای حسی واقعی، ملموس و صادقانه خود را تا پایان اثر ادامه دهد و در چنین شرایطی که فیلمی موفق به این کار شود، بیننده آن را دنبال خواهد کرد.

فیلم به واسطه این فضای محدود حتی امکان استفاده از تنوع تصویری در بخش های طراحی صحنه و لباس را هم ندارد. تنها تنوع فیلم، استفاده از بازیگران مختلف برای نقش های کوتاه است. قاب دوربین نیز روی چهره بازیگران بسته شده است اما تمرکز مناسب بر روایت قصه، بسیاری از این کمبودها را پوشش می دهد. روز روشن مصداق مناسبی از فیلم هایی است که تکلیف سازنده آنها با اثر روشن است و قصد ندارد تا پیامی که خود به آن اعتقاد ندارد را به مخاطب حٌقنه کند. شاید به دلیل همین صداقت ذاتی است که فیلم بر دل مخاطب می نشیند هرچند اکران محدود و نامناسب آن، نکته ای تاسف آور است که مانع از تماشای این اثر شریف توسط طیف بیشتری از مخاطبان سینما می شود.


لینک مطلب: http://iransepid.ir/News/2273.html
Page Generated in 0/0059 sec