به گزارش ایران سپید جای خالی را با عبارت مناسب پر کنید. نابینایان نمیتوانند ... فکر میکنید بعد از نمیتوانند، چه چه عبارتی میشود به کار برد؟ چه کاری هست که نابینایان از انجامش ناتوان باشند؟ ممکن است موارد زیادی را اسم ببرید اما هستند نابینایانی که آسیب بینایی اتفاقاً بیپرواترشان هم کرده که در این نوشته به شش تا از آنها خواهیم پرداخت.

«Sonora Carver» یکی از عجیب غریبترین نابیناهایی است که ممکن است بشناسید. در سالهای دهه ۲۰ قرن گذشته در سیرکی هنرنمایی میکرده است. کارش این بوده که از یک سکوی سکویی به ارتفاع ۱۲ متر، بر روی اسبی شیرجه میزده و شروع به انجام حرکات نمایشی با اسب میکرده است. در حادثه ای هم اسب و هم Sonora آسیب میبینند و آسیب سونورا هم این میشود که بیناییش را از دست میدهد. او اما کار را رها نکرده و ۱۱ سال همین کار خطرناک را در شرایطی که نابینا بوده انجام داده تا بالاخره بازنشستگی وادارش کرده از کار دست بکشد. در ۱۹۹۱ فیلمی با نام «قلبهای وحشی نمیشکنند»، بر اساس زندگی او ساخته شده است.

«Andrea Bocelli»، نام دیگری است که قطعاً نیازی به معرفیش نیست. خواننده ای که صدایش تمام دنیا را به وجد آورده و بیشترین و ارزنده ترین جوایز را در بزرگترین فستیوالهای موسیقی دنیا از آن خود کرده است و پیشتر به حکایت زندگیش در همین ستون پرداخته ایم.

سومین نابینایی که در موردش خواهیم نوشت، « Gordon Gund» است. او که روند کاهش بیناییش در ۲۰ سالگی آغاز شده تقریباً در ۳۰ سالگی نابینای کامل شده. تاجری موفق است و سالهای سال، مالک یک تیم بسکتبال در کلیولند و یک تیم هاکی در سنخوزه بوده است. Gordon ورزشکار هم هست. او اسکی میکند. ورزشی که خیلی از افراد بینا هم آنچنان مهارتی در انجامش ندارند. او اما این کار را کاملاً حرفه ای انجام میدهد.

نابینایان در میان سیاستمدارها هم نماینده داشته اند. «Thomas Gore»، پدربزرگ Al Gore، کسی که سالها پیش به عنوان معاون رئیس جمهوری آمریکا در کاخ سفید حضور داشت. Gore از ۱۹۰۷ تا ۱۹۳۶ چندین دوره به عنوان سناتور از ایالت اوکلاهاما انتخاب شد. داستان نابینا شدنش هم از عجایب است. Gore بینایی چشم چپش را در ۸ سالگی در اثر برخورد یک اسباب بازی از دست داد و چشم راستش هم سه سال بعد با برخورد یک اسباب بازی دیگر نابینا شد.

پنجمین قهرمان ما اسمش «Daniel Kish» است. از بدو تولد نابینا بوده اما برای حرکت نه از عصا استفاده میکند و نه سگ راهنما. او با صدایی با زبانش ایجاد میکند و از طریق همان صدا هم مسیریابی میکند و موانع را پشت سر میگذارد.

ششمین قهرمان ما هم احتمالاً برای بیشتر خواننده هایمان آشناست. «Mary Ingals»، قهرمان سریال خانه کوچک که نسلهای مختلف در ایران و سایر کشورها پای اتفاقاتی که برایش افتاده نشسته اند و قصه زندگیش را در قاب تلویزیون تماشا کرده اند.