پویش روز جهانی معلولان که گرفتار ناهماهنگیهای همیشگی شد
در محوطه مقابل تئاتر شهر که چشم بگردانی، جز 2 شهروند معلول، نشانی از بانیان پویش «شهر دسترسپذیر برای معلولان» پیدا نمیکنی؛ همانها که از همشهریان برای حمایت از حقوق معلولان در چهارراه مرکزی شهر دعوت کردهبودند. غیبت صاحب مجلس و ناهماهنگیهای همیشگی، این پویش شهروندی را به حاشیه برد...
|
به گزارش ایران سپید«شهر بدون مانع، شهر انسانمحور»؛ این دغدغهای است که در روز جهانی معلولان، جمعی از شهروندان را پشت نردههای چهارراه ولیعصر (عج) گردهمآوردهاست. ماجرا، ماجرای همان نردههای بلند و طولودرازی است که چند سالی میشود چهارراه مهم شهر را برای افراد کمتوان و دارای معلولیت، بنبست کرده است. اعضای کمپین «ما مسیر دوچرخه میخواهیم» و تعدادی دیگر از همشهریان در محوطه مقابل تئاتر شهر جمع شدهاند تا با مطرح کردن درخواستشان برای بازگشایی نردههای این چهارراه مرکزی، ضمن حمایت از حقوق معلولان برای تردد در شهر، از آرزویشان برای دستیابی به «شهر دسترسپذیر برای همه» بگویند. ظاهراً مشکلی وجود ندارد اما ناهماهنگیهای همیشگی، روی این تجمع مردمی هم سایه میاندازد، همانطور که تجمع روز گذشته تعدادی از تشکلهای مردمی را در این محدوده بینتیجه گذاشتهبود.
معلولان کجا هستند؟!
مهمانان آمدهاند اما از صاحب مجلس خبری نیست! رهگذران از علت تجمع سئوال میکنند و وقتی متوجه میشوند موضوع، حمایت از حقوق معلولان است، اولین نکتهای که نظرشان را جلب میکند، جای خالی این افراد است. خبرنگاران و عکاسان هم که برای پوشش تجمع آمدهاند، سرگردان گوشهوکنار ایستادهاند. اینطور است که تا یک معلول ویلچرنشین به محدوده نزدیک میشود، همه توجهها به سمت او جلب میشود. اما معلولان که باید اصلیترین مطالبهگران تجمع امروز باشند، کجا هستند؟ یکی از حاضران میگوید: «امروز جمعی از افراد دارای معلولیت در اعتراض به عدم پیشبینی بودجه اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان در مقابل سازمان برنامه و بودجه تجمع کردهاند. همزمانی این 2 برنامه باعث شده همشهریان معلول نتوانند به تجمع چهارراه ولیعصر (عج) برسند!»
دوچرخهسواران هم درخواست دارند
زمزمههای برخی مسئولان شهرداری درخصوص بازگشایی بخشی از نردههای چهارراه ولیعصر (عج) و اجرای ناقص و نافرجام این طرح در روزهای گذشته، پای شهروندان دوچرخهسوار را هم به تجمع امروز باز کرده است. دوچرخهسوارانی که برخی از آنها اعضای کمپین «ما مسیر دوچرخه میخواهیم» هستند، با تصور اینکه با اجرایی شدن طرح بازگشایی، امروز امکان تردد از سطح چهارراه را خواهند یافت، برای حضور در تجمع روز معلولان به این محوطه آمدند اما وقتی با نردههای دوباره جوشخورده مواجه شدند، بهناچار دوچرخههایشان را از روی نردهها عبور دادند و در محوطه مقابل مترو ایستادند. و حاشیههای امروز از همینجا شروع شد. از یک طرف، دستور پلیس برای پراکندهشدن بود و از طرف دیگر، اصرار دوچرخهسواران و باقی افراد برای ماندن در چهارراه. در این میان، همه چشمانتظار حضور تعدادی از اعضای شورای شهر و شهرداری بودند که گفتهمیشد قرار است در این تجمع حضور داشتهباشند.
جای خالی مجوز و هماهنگی
یکی از اعضای گروه دوچرخهسواری میگوید از شورای شهر و شهرداری برای تجمع امروز مجوز گرفتهاند اما یکی دیگر از افراد حاضر در تجمع، مشکل بهوجود آمده را ناشی از نداشتن مجوز میداند و میگوید: «گفتهبودم باید مجوز بگیریم. اگر مجوز دستمان بود، دیگر این برخورد و ممانعت از طرف پلیس شکل نمیگرفت.» حرف آخر را اما یکی از دوچرخهسواران میزند و میگوید: «همهچیز به ناهماهنگی میان شهرداری و پلیس راهور مربوط میشود؛ همان ناهماهنگی که باعث شد در روزهای گذشته، بخشی از نردههای چهارراه ولیعصر (عج) برداشته و دوباره فردایش برگردد سر جایش!» و حرف حساب دیگری را هم یکی دیگر از حاضران میزند: «حتی متفرقکردن افراد هم میتواند با آرامش و احترام انجام شود. اینجا حرکتی انجام نشدهبود و پلیس میتوانست با آرامش، حاضران را از محل دور کند.»
عصا، پلهبرقی و دیگر هیچ!
با دو عصای زیربغلش در گوشهای ایستاده و با دور و بریهایش مشغول درد دل است. تا از علت حضورش میپرسم، سئوالم را با سئوال جواب میدهد: «من عصرها دلم میخواهد بیایم در پارک دانشجو بنشینم. شما بگویید چطور بیایم؟ با این عصا از پلهبرقی این زیرگذر میتوانم بیایم؟ تا حالا 3 بار روی این پلهبرقی زمین خوردهام و عصایم شکستهاست. میگویند تا انتهای این نردهها برو و بعد از پیادهرو بیا! اینطور اگر قرار باشد یک ساعت پیاده بروم و دوباره از پیادهرو این مسیر را پیاده تا پارک برگردم، دیگر توانی برایم نمیماند که بیایم از فضای پارک استفاده کنم. برای استفاده از مترو و اتوبوسهای تندرو هم همین مشکلات را داریم. فقط هم فکر خودم و معلولان نیستم ها. پیرزن، پیرمرد و خانم با کالسکه بچه، چطور از این پلهها استفاده کنند؟ بالاخره ما هم شهروند همین شهر هستیم. کاش موقع ساخت این زیرگذر، شرایط ما معلولان عصابهدست و ویلچری و باقی افراد کمتوان را هم درنظر میگرفتند.» «علی اعزامی» مکثی میکند و ادامه میدهد: «حالا درخواست ما این است که یا بهجای این پلهبرقی، آسانسور بگذارند که همه بتوانند بهراحتی و با آرامش و امنیت از این زیرگذر استفاده کنند یا اینکه از میان نردهها یک راه برای تردد امثال ما باز کنند.»
شهر باید متعلق به همه باشد؛ حتی ویلچرنشینها
ویلچر همسرش را بهسمت نیروی پلیسی که آن طرف نرده ایستاده، هل میدهد و میگوید: «این چهارراه باید برای افراد معلول هم قابل استفاده شود.» آقای پلیس در جواب میگوید: «این وظیفه شهرداری است.» خانم میانسال دوباره میگوید: «درست است اما شما میتوانید همراهی کنید. به شهرداری بگویید ما همکاری میکنیم، نظم را برقرار میکنیم، شما بیایید این نردهها را باز کنید.» خانم همشهری هم با گلایه و با زبان بیزبانی از لزوم هماهنگی میان نهادهای شهر میگوید و معتقد است با همدلی و هماهنگی نهادهای مسئول، مشکلات این چهارراه هم حلشدنی است. به سراغش میروم و میگوید: « شهر، متعلق به انسانهاست، نه خودروها. باور کنید در هیچکجای دنیا حق انسانها را پایمال نمیکنند بهخاطر خودروها. ماشین، مایملک ما و برای رفاه ماست، نه برای زحمت ما و همنوعانمان. اما در شهر ما بیشتر از انسانها برای خودروها ارزش قائل میشوند. مثلاً در همین چهارراه، حق انسانها را تضییع کردهایم برای تردد راحتتر خودروها. چرا نباید بتوانیم از این چهارراه تردد کنیم؟ حتی افراد سالم هم برای استفاده از پلهبرقی زیرگذر این چهارراه، مشکل دارند، چه برسد به همسر من که ویلچرنشین است. شما ببینید! خانم و آقا، جوان و سالمند، محجبه و... از سر ناچاری از لای این نردهها رد میشوند.» او که برای همراهی همسرش در شهر، همیشه با سختی مواجه است، ادامه میدهد: «در شهر ما کمتر جایی را میتوانید پیدا کنید که برای تردد عابران پیاده، بهویژه افراد معلول و نابینا مناسب باشد. همهجا سر راهشان مانع است. درخواست ما، رفع این موانع است.»
بحث اصولی در مقابل شایعه
دوچرخهسواران متفرق شدهاند و معدود افرادی از بانیان تجمع در محوطه مقابل تئاتر شهر باقی ماندهاند که در گروههای چند نفره در کنار رهگذران مشغول گپوگفت هستند. در این میان، خیلی زود بازار شایعات داغ شده. پسر جوانی دارد توقیف موبایل دو نفر از حاضران توسط پلیس را در قالب داستان ضرب و شتم معلولان توسط پلیس برای یک رهگذر تازه از راه رسیده تعریف میکند! اما بحثهای اصولی هم به راه است. دختر جوانی میگوید: «گفتهمیشود این زیرگذر با هزینه 40 میلیاردی ساخته شده. میدانم این چهارراه همیشه با مشکل ترافیکی مواجه بود که ناشی از بیقانونی رانندهها و عابران پیاده بود و این زیرگذر هم برای رفع همان مشکلات ایجاد شد. اما برای من سئوال است که چرا هزینه ساخت این زیرگذر، صرف فرهنگسازی در حوزه رفتارهای ترافیکی و شهروندی نشد؟ قبول دارید آن صرف هزینه، ماندگارتر بود و برای آینده شهر ما و نسل آینده هم اثرگذار میشد؟ مگر ما میتوانیم تمام چهارراههای شهر را زیرگذر کنیم؟» او نفسی تازه میکند و ادامه میدهد: «یادمان نرود شهر با حضور شهروندانش پویایی خواهد داشت. نمیتوانیم که همه را به زیر زمین منتقل کنیم. آنوقت دیگر شهری وجود نخواهد داشت. میدانید! آنموقع، آسیب دیگری شکل میگیرد؛ همان فضای زیرزمینی، ناامن میشود و حالا باید هزینه صرف کنیم برای رفع آن ناامنی. میدانید! من بهعنوان یک شهروند، رغبتی برای تردد از این زیرگذر ندارم و فکر میکنم خیلیها مثل من هستند. امروز از هرکس میپرسیدم آیا از این نردهها پریدهاید؟ پاسخش مثبت بود. یعنی هرکس حداقل یکبار را از روی این نردهها رد شده است. این نشان میدهد باید امکانهای مختلفی برای شهروندان پیشبینی کنیم تا بتوانند انتخاب کنند؛ اگر زیرگذر ایجاد میکنیم، یک راه هم برای تردد از خیابان باز بگذاریم.» پسر جوانی هم وارد بحث میشود و میگوید: «میپذیرم که باز هم ممکن است شهروندانی بیقانونی کنند و تردد در این چهارراه را با مشکل مواجه کنند. اینجا همان جایی است که باز هم موضوع فرهنگسازی مطرح میشود. بهنظرم اگر 5 سال قبل بهجای صرف این هزینه هنگفت، با هزینهای کمتر به تشکلهای مردمی و گروههای فرهنگی کمک میشد تا در زمینه ترافیکی و وظایف شهروندی در میان مردم فرهنگسازی کنند، در این 5 ساله حتماً کارهای خوبی انجام شدهبود. و البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که مهمترین نقش را در موفقیت چنین فعالیتهای فرهنگی، خود ما -شهروندان- باید ایفا کنیم.»
با هماهنگی نهادهای مسئول، گره چهارراه بازشدنی است
بالاخره یک مسئول خودش را به محل تجمع روز جهانی معلولان میرساند. «حجت نظری»، عضو شورای شهر که میگوید از فراخوان تجمع امروز باخبر نبوده و یک ساعت قبل از موضوع مطلع شده و حضور در این گردهمایی را به یک جلسه کاری ترجیح دادهاست. او بعد از آنکه به درد دل همسر معلول ویلچرنشین گوش میدهد، در جمع ماموران پلیس حضور پپدا میکند و بعد، پاسخگوی سئوالات خبرنگاران میشود. او با اشاره به اینکه شهروندان تمایل دارند در شهر و بهطور مثال در چهارراه ولیعصر (عج) از سطح خیابان تردد کنند، این موضوع را دور از دسترس نمیبیند و میگوید: «بهنظرم مشکل لاینحلی در این چهارراه وجود ندارد. فقط لازم است یک هماهنگی بینبخشی میان مدیریت شهری و نیروی انتظامی و پلیس راهور صورت بگیرد. نیاز داریم کمی گفتوگو میان نهادهای مرتبط صورت بگیرد.» او گریزی هم به ماجرای باز و بسته شدن نردههای چهارراه در روزهای گذشته زده و ادامه میدهد: «اتفاقی که در چند روز گذشته افتاد و در 2 مقطع، بخشی از نردههای چهارراه باز شد و دوباره بسته شد، ناشی از این بود که ما پیش از اینکه فکر و گفتوگو کنیم، وارد اجرا شدیم. لازم بود قبل از هر اقدامی، صحبتهای لازم و اقدامات پیشنیاز صورت میگرفت. البته بعد از مراسم روز جهانی معلولان سال گذشته در همین فضا و هماهنگی با شهرداران مناطق 6 و 11، عملاً در بسیاری از ایام سال، بخشهایی از نردههای چهارراه باز بود و مردم میتوانستند علاوهبر زیرگذر، از خیابان هم تردد کنند. بهنظرم این فضاهای بهوجودآمده در فضای مجازی و حتی حقیقی، باعث شد که یک اتفاقی که خیلی راحت میتوانست اجرایی شود، با سروصدا همراه شود. البته فکر میکنم هنوز هم دیر نشده و خیلی راحت قابل حل است.» نظری درباره احتمال تعبیه آسانسور در فضای زیرگذر برای تردد معلولان هم میگوید: «من تخصصی در این حوزه ندارم و در این باره اظهارنظر نمیکنم اما تا جاییکه شنیدهام یا این کار، شدنی نیست یا بسیار دشوار و مستلزم صرف هزینههای بسیار زیاد است.»/ مجله فارس پلاس؛ مریم شریفی
لینک مطلب: | http://iransepid.ir/News/15140.html |