به گزارش ایران سپید چند وقتی است که در شبکههای اجتماعی مختلف و در میان همنوعان نابینا و کمبینایمان پیغامی دست به دست میشود که قرار است کمپِینی را شکل دهد برای آگاهسازی مدیران شرکت تلگرام، تا آنها به یاد ما نابینایانِ ایرانی بیافتند و اپلیکیشنِ اندرویدشان را برای ما دسترسپذیر کنند. نفس تلاش جمعیِ یک گروه، برای احقاق حقوق از دست رفتهشان، کاری است بسیار پسندیده. اصلاً یکی از ضعفهای اقشار مختلف هموطن و به طریق اولی نابینایان هم در واقع نبود همین روحیهی جمعی و پیگیری گروهیِ مطالبات است. اما همهی ما خوب میدانیم که پیگیریِ هر کدام از مطالباتمان، روش و منِشی مختص به خود دارد. بنای این نوشتار، بر این نیست که به واکاویِ چراییِ شکست بسیاری از کَمپِینهای شکل گرفته در میان جامعهی معلولین بپردازد. چرا که نه این مقال جایگاه مناسبی است برای تبیین چنین موضوعی و نه دانش نگارنده در حوزهی فعالیتهای اجتماعی اجازهی این کار را میدهد. بنا بر این، بهتر این خواهد بود که بحث را در همان موضوع مطروحهی بالا پیش ببریم.
تلگرام، از جملهی محبوبترین نرمافزارهای پیامرسان در میان ایرانیان محسوب میشود و بالتبع، نابینایان هم برای این که از غافلهی رخدادهای اجتماعی عقب نمانند و بتوانند تعامل خود را با جامعه حفظ کنند، خود را نیازمندِ استفاده از این شبکهی اجتماعی میدانند. همین امر، باعث شده است که حرکتی صائقهوار شکل بگیرد و یکی از دوستان همنوع که در خیرخواه بودنش نمیتوان سر سوزنی تردید وارد دانست، متنی را به زبان انگلیسی تنظیم کند و از سایر دوستانش بخواهد که به مدد شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی، آن را با سایر نابینایان به اشتراک بگذارند و جمعی از نابینایانِ علاقمند به تلگرام، متن را در قالب ایمیلی به صندوق پستی مدیران آن شرکت ارسال کنند، تا مگر گشایشی حاصل شود و این پیامرسانِ دور از دسترس هم برای ما قابل استفاده شود. این یعنی یک عزم گروهی، برای رسیدن به خواستهای که قرار است جمعی از افراد از آن منتفع شوند. تا اینجای ماجرا، هیچ اشکالی بر تصمیمی که رفقای نابینایمان گرفتهاند مترتب نیست. اما بیایید برای یک لحظه، ماجرا را از منظر مدیران تلگرام بررسی کنیم.
به روایت آمار، فقط در ایران، بیش از بیست میلیون کاربر تلگرام وجود دارد که میشود چیزی معادل سی درصد از کل کاربران این پیامرسان محبوب. یعنی با یک حساب سرانگشتی، تلگرام در دنیا رقمی معادل بیش از هفتاد میلیون کاربر دارد. تصور کنید اگر حتی در روز یک هزارم درصد از کاربران تلگرام هم بنا به هر دلیلی بخواهند ایمیلی به مدیران این شرکت بزنند، میشود چیزی قریب به هفتصد ایمیل. حال خود را جای مدیران تلگرام فرض میکنیم: صبح وارد دفتر کارمان میشویم و به عادت هر روز، وارد صندوق نامههایمان میشویم. آنچه خواهیم دید، بیش از صدها ایمیل است که با Subjectهای مختلف اما متنی واحد، روانهی صندوق نامههایمان شده است. اگر در روزهای پیش، وقتمان به رسیدگی به ایمیلها میگذشت، حالا باید وقت زیادی را برای پاکسازیِ صندوق نامههایمان از ایمیلهایی که همگی یک متن واحد را برایمان ارسال کردهاند اختصاص دهیم. اگر شما جای مدیران تلگرام باشید، صدها و شاید هزاران نامهای که با متن واحد به سوی ایمیل شما سرازیر شده را هرزنامه به حساب نمیآورید؟
در دنیای امروز، برای ایجاد تغییر در روند تصمیمگیریِ مراکز، بنیادها، شرکتها و افراد مختلفی که نقش تأثیرگذاری را در زندگیِ یک گروه خاص، فارغ از کوچک یا بزرگ بودن دامنهی اعضایش ایفا میکنند، امکانات و ابزارهای مختلفی طراحی شده است. حالا دیگر افراد به جای دور هم جمع شدن و اقدامات فردی و فرستادنِ ایمیل و نامه، سعی میکنند از امکاناتی نظیر عرضحال نویسیِ آنلاین و مشابه اینها استفاده کنند. در فضای وب، امکاناتی وجود دارد که میشود از طریق آن یک petition یا عرضحال آنلاین طراحی کرد و از دیگران خواست تا به جای فرستادن ایمیل، آن عرضحال آنلاین را امضا کنند و با اشتراک گذاشتنِ آن عرضحال با دوستان و اطرافیان، از آنها بخواهند تا به جمع حامیان و امضا کنندگانِ آن عرضحال بپیوندند. تعداد بالای امضاهایی که پای یک عرضحال به ثبت رسیده، نشان از فراگیر بودنِ آن خواسته در میان اعضای آن گروه دارد و در بسیاری مواقع، مراجع بین المللی توجه زیادی را نسبت به این عرضحالها نشان میدهند.
http://www.change.org نام معتبرترین پایگاه اینترنتی ساخت عرضحالهای آنلاین است. تا کنون بیش از ۱۳۴ میلیون رأی در پتیشنهای متعددی که در این پایگاه اینترنتی به راه افتاده، ثبت شده است. آنچه مرسوم است این است که ابتدا فردی یک حساب کاربری در این سایت به وجود میآورد و عرضحالی را به ثبت میرساند و بعد با اشتراک گذاشتن عرضحالِ ساخته شده، سعی میکند در حمایت از خواستهی خود امضا جمع کند. از سویی، همنوعان ما خوب است این نکته را هم در نظر داشته باشند که با اشتراکگذاریِ این نوع پتیشنها در شبکههای اجتماعی، چه بسا بتوان از پشتیبانی سایر هموطنانی که میخواهند از گروه نابینایان حمایتی بکنند هم بهره مند شد. کاربران میتوانند با مروری بر صفحهی اصلی پایگاه اینترنتیِ تغییر، از پتیشنهایی که تا کنون در این مرکز به ثبت رسیده و سرانجامی موفقیتآمیز داشته مطلع شوند.
راه حل بالا، فقط نمونهای است از راههای سنجیدهتری که برای دستیابی به چنین هدفی میشود در پیش گرفت. شاید بهتر باشد ما نابینایان، پیش از آغاز هر حرکت و کمپینی، ابتدا جوانب کار را با دقت بسنجیم و راههای صحیحِ دستیابی به هدف مد نظر را تبیین کنیم تا شانس موفقیت خود را بالا برده و از ناامید شدن همنوعانمان برای شرکت در حرکتهای گروهیِ بعدی جلوگیری کنیم. پیش از آغاز هر حرکت جمعی، پسندیدهتر آن است که ماجرا را در محضر خرد جمعی به شور بگذاریم تا شاید بتوانیم احتمال پیروزیِ آن حرکت را با راههایی که خرد جمعی ممکن است پیشنهاد کند، بالا ببریم.
امید هاشمی