کد خبر: 34960
صوت قرآن گرمابخش زندگی‌ام شد
«نابینایی من مادرزادی بود.» «آزاده شریفیان» از همان بدو تولد جور دیگری با دنیا و اطرافش ارتباط برقرار کرد.

به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری آنلاین، به کمک مادر، خودش را شناخت و با تشویق‌های او در مسیر حفظ قرآن قدم برداشت. او حفظ قرآن را بزرگ‌ترین میراث مادر برای خود می‌داند: «مادرم زود مرا تنها گذاشت و رفت.» در میان همه مشکلات ریز و درشتی که برای نابینایان در این شهر وجود دارد، آزاده، درگذشت مادرش را از همه سخت‌تر می‌داند. او حدود ۲ دهه حافظ قرآن است و در مسابقات کشوری بهزیستی بارها مقام نخست را به‌دست آورده. با این هم‌محله‌ای ساکن در محله دانشگاه شریف درباره تأثیر قرآن بر زندگی و مشکلات نابینایان در شهر گفت‌وگو کرده‌ایم.

کارهای روزمره را با کمک مادرش انجام می‌داد. مثل همسن و سالانش به مدرسه می‌رفت و درس می‌خواند. وقتی مادرش نخستین بار نوار کاست قرآن خواندن عبدالباسط را برایش پخش کرد، نوری در دل او روشن شد که گرمابخش همیشگی زندگی‌اش شد. شریفیان می‌گوید: «بعد از آن همیشه از مادرم می‌خواستم این نوار را برایم بگذارد و من گوش می‌کردم؛ بارها و بارها. با همین چشمان بسته، دلم روشن می‌شد. این‌قدر گوش کردم که حفظ شدم. مادرم که شوق و علاقه مرا دید تشویقم کرد تا قرآن را کامل حفظ کنم.»

پناه روزهای سخت

شریفیان از سبک و سیاق خود در حفظ قرآن می‌گوید: «وقتی شروع به حفظ کردم به کمک مادر و برادر بزرگم، سبک استاد پرهیزگار را ادامه دادم. نوارهای‌ترتیل را گوش می‌دادم و پیش می‌رفتم.» قرآنی به خط بریل را باز می‌کند و آیاتی را باترتیل تلاوت می‌کند. از مادرش یاد می‌کند و می‌گوید: «مادرم که مریض شد، روند حفظ قرآن من خیلی طول کشید. اگر مادرم زنده بود، حتماً زودتر می‌توانستم حافظ قرآن شوم. آن روزها همه فکر و ذکرم این بود که اگر مادرم نباشد، من باید چطور زندگی کنم و چطور ادامه بدهم. در همان روزهای تاریک و تنهایی، آیات قرآن تنها پناه و مایه آرامشم بود. خداوند در آیه ۴۶ سوره طه می‌فرماید: هیچ نترسید که من با شمایم؛ می‌شنوم و می‌بینم. از روزی که شروع به حفظ قرآن کردم، ۵ سال بعد حافظ کل قرآن شدم؛ یعنی سال ۱۳۸۰.»

تدریس، آموزش و ختم قرآن

بعد از حفظ کامل قرآن، شریفیان باز هم فعالیت‌های قرآنی را ادامه داد تا حفظیات را به‌درستی با رعایت نکات تجویدی و با لحن زیبا تلاوت کند. حافظان قرآن برای اینکه آموخته‌ها و حفظیات را فراموش نکنند و در ذهنشان کمرنگ نشود، هرکدام برای خود برنامه‌ای دارند: «برای اینکه حفظیات را فراموش نکنم و همچنین برای یادآوری، ختم قرآن انجام می‌دهم. افرادی که نذر ختم قرآن دارند به من می‌گویند و من برایشان قرآن را ختم می‌کنم. این شیوه من برای یادآوری است.» او مداحی هم می‌کند و از این طریق درآمدی هم برای گذران امور زندگی‌ خود دارد. البته می‌گوید که طی ۲ سال اخیر و در روزگار کرونا، جلسات روضه‌خوانی و مولودی برگزار نمی‌شود. شریفیان، روخوانی و حفظ قرآن هم آموزش می‌دهد: «دوست دارم بیشتر برای کودکان کلاس آموزشی بگذارم. به آنها روخوانی صحیح و بعد حفظ یاد بدهم. شاگرد هم داشتم. اول از آنها امتحان می‌گیرم تا ببینم در چه سطحی هستند و بعد آموزش را شروع می‌کنم. در چند مرکز قرآنی آموزش می‌دادم. به‌سراهای محله طرشت و ستارخان هم رفته بودم ولی شرایط تدریس و آموزش فراهم نشد. امیدوارم من و تمام افرادی که دارای معلولیت هستند، بتوانند با توجه به توانایی و حوزه فعالیتشان مانند دیگر شهروندان، مشغول به کار شوند.» شریفیان اهل مطالعه و کتاب است: «کتاب‌هایی که به خط بریل باشد یا کتاب‌های صوتی مورد استفاده من است. عضو کتابخانه رودکی در خیابان بهارستان هستم. متأسفانه در محله ما کتابخانه مخصوص نابینایان نیست.»

 از حضور در خیابان هراس داریم

مطمئنم مشکلی نیست که تاکنون از زبان نابینایان به آن نپرداخته باشید و من برای نخستین بار بخواهم مطرح کنم. مشکلات، تکراری اما همچنان باقی است. به همین دلیل ما باز هم عنوان می‌کنیم؛ چون امیدواریم اصلاح شود. مثلاً همین مناسب‌سازی معابر و پیاده‌روها را در نظر بگیرید؛ ‌کاری که شهرداری انجام داد، خوب است، اما به شرطی که موتورسیکلت‌ها بگذارند ما در پیاده‌رو تردد کنیم و این‌قدر خودروها با سرعت در خیابان ویراژ ندهند تا ما جرأت کنیم در کوچه و خیابان قدم بگذاریم و بتوانیم از مترو یا اتوبوس استفاده کنیم. بنا بر این، مناسب‌سازی چندان مشکل ما را حل نکرده و امثال من در خانه می‌نشینند. من حتماً از سامانه حمل‌ونقل معلولان استفاده می‌کنم. اگر من شهردار شوم‌کاری می‌کنم که افراد دارای معلولیت و نابینایان از حضور در کوچه و خیابان هراس نداشته باشند و بتوانند از خانه بیرون بیایند، قدم بزنند، به بوستان و تفریح بروند و مترو سوار شوند.

درخشش در مسابقات کشوری

شریفیان در مسابقات کشوری قرآن هم خوش درخشیده و چند بار به مقام نخست دست یافته است، اما معتقد است که رقابت برای کسب رتبه نیست؛ عرصه‌ای است تا هر قاری سطح خود را با دیگر حافظان قرآن بسنجد: «در مسابقات کشوری که بهزیستی برگزار کرده تا به حال مقام‌ آوردم. در ۲ دوره مسابقاتی که در کردستان و قزوین برگزار شد، مقام نخست را کسب کردم. در چند دوره مسابقات هم مقام دوم را به دست آوردم.»

Page Generated in 0/0045 sec