کد خبر: 34285
وضعیت ژن درمانی بیماریهای چشمی در ایران
ژن درمانی علم نوینی است که امید می رود در آینده برای بسیاری از اختلالات ژنتیکی درمانهای مناسبی فراهم سازد. اما مطالعات و تحقیقات ژن درمانی در ایران چگونه است.

به گزارش ایران سپیددکتر علیرضا لاشیئی فوق تخصص بیماریهای شبکیه که خود سالها مدیریت بخش تحقیقات مرکز چشم پزشکی بیمارستان فارابی را بر عهده داشته است به ما می گوید: ژن درمانی یکی از شاخه های علم ژنتیک به حساب می آید و در ایران بسیار شاخه جوانی است. غیر از چند نفر از اساتید که این کار را چند سال پیش شروع کرده اند به دلیل اختصاص ندادن بودجه کافی برای تحقیقات این علم در ایران خیلی پیشرفت نداشته است. ما اساتیدی داریم که در بخش سلول درمانی و حتی در درمان اختلالات ریوی ناشی از بیماری کرونا  و جایگزینی سلولهای ریه توسط سلول درمانی و سلولهای بنیادی موفقیتهایی داشته اند.

ما نیروی انسانی علاقه مند داریم ولی در بودجه و مدیریت و شبکه سازی و ارتباطات مستمر علمی بین مراکز کاستیهایی داریم. حدود هفت سال پیش ما پروژه ای را با رویان و دو مرکز دیگر در بیمارستان فارابی شروع کردیم مراحل اولیه هم خیلی خوب پیش رفت ولی به دلیل تخصیص نیافتن بودجه عملا کار متوقف شد. در ایران برای شروع مطالعات ژن درمانی، اول باید بیماران چشمی را شناسایی کنیم از اینرو در سالهای قبل از طرف وزارت بهداشت مرکزی تعیین شد که بیماریهای دیستروفی "تحلیل برنده" شبکیه را در آنجا تشخیص دهند . در آن مرکز فعلا در مرحله شناسایی و بررسیهای ژنتیکی هستند و یکی دو طرح هم در زمینه ژن درمانی شروع شد ولی هنوز پیشرفت قابل ملاحظه ای نداشته و اطلاعات اولیه اش منتشر نشده است.

در دو سال اخیر در جهان و ایران بودجه هایی که می توانست به این بیماریها اختصاص یابد بیشتر برای درمان کرونا و عوارض آن استفاده شد و حرکت سریعی که شروع شده بود کند شد ولی امیدواریم در سالهای آینده نتایج خوبی از ژن درمانی در اختلالات rp  و بینایی به دست بیاید. در ژن درمانی قصد بر این است کاری کنند که ژنی که به طور اختصاصی روی متابولیسم سلولهای مخروطی و استوانه ای  شبکیه تاثیر مثبت دارد وارد چشم بیمار کنند و به وسیله آن هر ژن دیگری را که می تواند ایجاد اختلال کند، خاموش کنند. این بهترین راه است چون اگر بخواهیم هر کدام از اختلالات ژنتیکی را شناسایی و درمان کنیم سالها به طول می انجامد. ژن درمانی آینده بسیاری از بیماریها مثل هموفیلی است. اگر بتوان ژن معیوب را خاموش کرد و ژن سالم را وارد بدن فرد کرد دیگر نیازی به درمان و کنترل عوارض بیماری نیست.

چون بدن فاکتور 8 را خواهد ساخت و اختلالاتی که به علت کمبود این فاکتور رخ داده از بین می رود. نکته دیگر این است که ما مجبوریم این علم را بومی سازی کنیم. چون مثلا در همین بیماری کرونا اگر بخواهیم معطل شویم تا واکسن کرونا ساخته شود و به ما برسد جان هشتاد میلیون انسان در خطر است تازه به علت جنبه های انسانی واکسن، جهان اجازه نمی دهد که کمپانیهای تولید کننده واکسن گران فروشی کنند ولی در بیماریهایی مثل rp  که سر و صدای زیادی ندارند کمپانیها به راحتی می توانند قیمتهای گزافی را مطالبه کنند و امکان ندارد با آن هزینه ها بتوان همه بیماران را درمان کرد. به همین دلیل در ایران هم به سمت بومی سازی می رویم شاید کپی کردن نتایج به دست آمده توسط دیگران مجاز باشد و چاره ای غیر از آن نباشد ولی باید پایه های علم ژن درمانی در ایران هم وجود داشته باشد و پیشرفت کرده باشد تا بتواند از پیشرفتهای دیگران استفاده کند و در دنیای امروز با استفاده از شبکه اینترنت امکانش هست که خیلی سریع به دانش نهایی دست پیدا کنیم.

س: آیا دانشگاه تهران و دانشگاههای دیگر هم به طرح ثبت نام اختلالات تحلیل رونده شبکیه که در مرکز تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی در بیمارستان لبافی نژاد شروع شده ملحق شده اند ؟

ج: بله همینطور است. این طرح در زمان دکتر ملک زاده که به این طرحها بودجه داده می شد شروع شد و مرکزیت این کار در بیمارستان لبافی نژاد قرار داده شد ولی دانشگاه علوم پزشکی تهران و ایران و حتی مراکز دیگر هم با آنها همکاری می کنند ما هم در شورای مرکزی این طرح  نماینده داریم. این طرح رجستری در مجموع حرکتی ملی و کشوری است می گویند اگر بخواهی بر دشمنت غلبه کنی باید بتوانی او را خوب بشناسی. بهترین راه شناسایی هم ثبت نام کلیه بیماران شبکیه است تا ببینیم چه تعداد بیمار داریم تا بررسیهای شجره های ژنتیکی آنها را انجام دهیم و در نهایت بررسی ژنهای مولد بیماری را انجام دهیم که این بخش کار خیلی هزینه بر است .

در این طرح چند مرکز همکار از کشورهای دیگر وجود دارند که نمونه ها به آن مراکز فرستاده می شود تا در آنجا ژنهای مولد اختلالات بینایی شناسایی شوند.  اگر در کشور ارتباطات الکترونیکی بهتری داشته باشیم شاید لزومی نباشد که بیماران از شهرستانهای دیگر به تهران مراجعه داشته باشند یعنی اگر ارتباطات آنقدر قوی شود که هر مرکزی بتواند کارهای لازم را برای بیمارانش انجام دهد و اطلاعات آنها را از طریق شبکه اینترنتی که ایجاد شده به مرکز بفرستد می توانیم این اطلاعات را در یک مرکز جمع آوری کنیم این مرکز هم می تواند یک نرم افزار خیلی قوی داشته باشد که تمام اطلاعات را دریافت کند و بانکی از تصاویر شبکیه این بیماران تشکیل دهد.

چون برای تشخیص هم باید معاینه بالینی انجام داده باشید و هم ژنتیکی و .. و این مرکز اگر به اندازه کافی بودجه و امکانات و نیروی انسانی داشته باشد دیگر پراکندگی نخواهیم داشت. وقتی هم دنبال بودجه می رویم می گویند این اولویت کشور نیست البته بیراه هم نمی گویند بودجه محدودی دارند و باید بین بیماریها تقسیم کنند و شاید بیماریهای قلبی و .. در اولویت بالاتری باشند تا یک نوع بیماری ژنتیکی چشم. مشکل دیگر ما در ایران فعال نبودن بخش خصوصی و کمپانیهایی است که می توانند در این امور بودجه بگذارند ما نیروی انسانی که سرمایه اصلی است را داریم و مشکلمان نبود مدیریت و بودجه است.

Page Generated in 0/0040 sec