به گزارش ایران سپید مؤسسه ی «نما آوای جام جم» اصفهان، در یک اقدام تازه، امکان دوبله ی فیلم ها و انیمیشن ها را برای نابینایان فراهم کرده است.
در این مؤسسه، چند تن از نابینایان علاقه مند به این هنر جذاب، با طی کردن دوره ی آموزشی، خود را برای دوبله ی فیلم ها و انیمیشن ها آماده می کنند.
فرزاد نوابی فر، مسئول آموزش دوبله به نابینایان در مؤسسه ی نما آوای جام جم، در گفت و گو با ایران سپید، جزئیات اقدام تازه ی این مؤسسه را تشریح می کند. با این توضیح که نوابی فر، قبل از تشریح برنامه های آموزش دوبله به نابینایان، به اختصار خود را معرفی می کند: من فعالیت دوبله و آموزش این هنر را از سال هشتاد و نه، زیر نظر زنده یاد صدر الدین شجره آغاز کردم. به علت علاقه ای که به دوبلاژ داشتم، از کلاس های استاد نصر الله متقالچی، استاد سعید مظفری و استاد امیر منوچهری و کارگاه های آموزشی بهره مند شدم و حدود ده سال است که در این عرصه فعالیت می کنم.»
نوابی فر آموزش دوبله به نابینایان را حاصل پیشنهاد و پیگیری های یکی از نابینایان عنوان می کند: «موضوع آموزش دوبله به نابینایان، بر اساس پیشنهاد آقای مسعود کاوشانی، یکی از نابینایان علاقه مند به دوبله مطرح شد. آقای کاوشانی این پیشنهاد را به آقای بدیع صنایع، مدیر مؤسسه ی نما آوای جام جم مطرح کرد و ایشان هم از این پیشنهاد استقبال کرد. وقتی آقای بدیع صنایع موضوع را با من در میان گذاشت، درباره ی راهکار آموزش دوبله به نابینایان پرسید. من هم در پاسخ گفتم بهترین راهکار، گرفتن تست از نابینایانیست که به این هنر علاقه مندند. بر همین اساس، با در نظر گرفتن جنس صدا و فن بیان، از چند دوست نابینا تست گرفتیم. خوشبختانه این دوستان قبلاً دوره های فن بیان را گذرانده بودند و عملاً با این هنر آشنایی داشتند. در آغاز کمی تردید داشتند؛ اینکه آیا چنین کاری عملیست یا نه. طی صحبت هایی که با هم کردیم، قرار شد کار را آغاز کنیم و چنین کردیم.»
فرزاد نوابی فر برای پیشبرد هرچه بهتر امر آموزش، سکانس های خاصی از فیلم ها را انتخاب می کند: «برای اینکه روند آموزش بهتر پیش برود، من تصمیم گرفتم سکانس هایی از فیلم ها را انتخاب کنم که در آن سکانس ها، بده بستان بین شخصیت ها کندتر از دیگر سکانس ها باشد. بعد از انتخاب سکانس ها، با بچه ها درباره ی کلیت فیلم صحبت کردم و بخش هایی را که قرار است تمرین کنیم، برایشان توضیح دادم. بعد بر اساس سن و جنس صدایی، به آن ها رل دادم. متن ها را هم به بریل تبدیل کردم و در اختیار بچه ها گذاشتم. ما قدم به قدم پیش رفتیم. من فیلم را برای بچه ها گذاشتم و توضیحات لازم را دادم. بچه ها هم چند بار فیلم را گوش کردند و بر اساس توضیحات من و دریافت خودشان، شروع به دوبله ی فیلم کردند. بعد از اینکه بچه ها رل هایشان را گفتند، من نسخه ی دوبله ی فارسی آن فیلم را برایشان گذاشتم تا متوجه شوند چقدر از نظر آکسان گذاری و ایجاد حس، به فیلم نزدیک شده اند.
به هر حال معیار ما در این کار، واحد دوبلاژ سازمان صدا و سیما در تهران است. استاندارد ما، نوع بیان و حسیست که بزرگان دوبله در تهران در دوبله ی فیلم ها منتقل می کنند. به این شکل کارمان را شروع کرده ایم و همچنان ادامه می دهیم. روالی که من برای ادامه ی پروسه ی تمرین در نظر گرفتم، انتخاب صدا ها و شخصیت های مختلف و تست زدن صدا های بچه ها روی آن شخصیت ها بود. به همین علت من سکانس های یک یا دو دقیقه ای را انتخاب کردم. حالا فرق نمی کند این سکانس ا مربوط به انیمیشن باشد یا فیلم رئال. در طول این چند ماه، ما سکانس های یکی دو دقیقه ای از چهار پنج فیلم را انتخاب کردیم و تکنیک هایی مثل فریاد زدن، خندیدن، گریه کردن حتی مسواک زدن و تکنیک های نظیر این ها را که در دوبله به کار می روند، تمرین کردیم. در واقع ما بر اساس جنس صدایی خود بچه ها، رل ها را انتخاب کردیم. با این تکنیک، عملاً بچه ها به کوک صدای خودشان رسیدند و الآن می توانند بر اساس امکانات صدایی ای که دارند، رل بگویند.»
مسئول آموزش دوبله به نابینایان در مؤسسه ی نما آوای جام جم، در طول تمرین با نابینایان، از هنرجو های بینا هم استفاده می کند: «در طول تمرین، من از هنرجو های بینای خودم دعوت کردم تا در کنار دوستان نابینا، کارمان را ادامه دهیم. به این شکل که دوستان نابینا متن بریلی را که در اختیار داشتند، می گفتند و هنرجو های بینا هم متن خودشان را. در حال حاضر هم کار تمرین ما ادامه دارد و قرار است یک انیمیشن چهار پنج دقیقه ای را به عنوان کار نهایی دوبله کنیم. اما هنوز تصمیم نگرفته ایم که این کار تماماً به وسیله دوستان نابینا دوبله شود یا مشارکت هنرجو های بینا را هم داشته باشیم.»
فرزاد نوابی فر بر این نکته تأکید می کند که نابینایان به واسطه ی داشتن قوه ی شنیداری بالا، قادر به انجام کار دوبله مثل افراد بینا هستند. او برای نزدیک کردن دوبلر های نابینا به شخصیت اصلی فیلم، از تکنیک توضیح صحنه بهره می برد: «من درباره ی شخصیتی که دوبلر نابینا قرار است جای او حرف بزند، توضیحاتی می دهم. مثلاً فلان شخصیت الآن در کتابخانه مقابل پارتنرش نشسته یا در جای دیگر حالتی عصبی دارد و فریاد می زند یا صدایش را بالا می برد. من تمام این موارد را توضیح می دهم. ضمن اینکه دیالوگ نقش مهمی ایفا می کند. از دیگر سو، بچه ها صدا را می شنوند و قوه ی شنیداری بالایی دارند. وقتی روی این توانایی تمرکز می کنند، به نظر من تا هفتاد درصد بخش بصری را جبران می کنند.»
فرزاد نوابی فر چشم انداز وسیعی برای آینده ی این اقدام ترسیم می کند: «هدفی که ما از ابتدا دنبال کردیم این بود که بچه ها مثل افراد بینای علاقه مند به دوبله، بتوانند در این عرصه کار کنند. وقتی با آن ها صحبت می کردم، شروع به درد دل می کردند و می گفتند که چه خون دل هایی خورده اند تا به این نقطه برسند. در طول کار تمرین هم این بیم را داشتیم که مبادا کار با موانعی مواجه شود و بچه ها سرخورده شوند. برای عبور از این مرحله، مدام با آن ها صحبت کردم و نهایتاً گفتم که شما در این راه، به نوعی پیش قدم هستید؛ یک کار تازه را تجربه می کنید. پس چیزی را از دست نمی دهید. چشم انداز من وسیع است؛ چون دیدم که بچه ها به خوبی از عهده ی این کار بر می آیند. منتهی برای رسیدن به نقطه ی ایده آل، نیازمند زمان و همچنین حمایت های گسترده ای هستیم.»
می خواهم یک صداپیشه ی حرفه ای شوم
خانم علی اکبری، یکی از هنرجویانیست که با مؤسسه ی نما آوای جام جم کار دوبله می کند. به قول خودش، از دیرباز عاشق این کار بوده و حتی در مقاطعی فعالیت هایی هم داشته است: «آقای مسعود کاوشانی با من تماس گرفت و ایده را مطرح کرد و خواست تا با هم و کمک چند دوست دیگر، این کار را انجام دهیم. من سال هاست به شکل آکادمیک با صداپیشگی آشنا شده ام و تمام شاخه های این هنر را می شناسم. مدت کوتاهی هم در کارگاه های آموزشی آقای نصر الله متقالچی شرکت کردم. تمام رویداد های دوبله را از طرق مختلف مثل بازدید از صفحات دوبلر ها در فضای مجازی تعقیب می کنم و به طور کلی سال هاست این هنر در زندگی من حضور دارد.»
خانم علی اکبری کمی بیشتر درباره ی دوره هایی که آموزش دیده توضیح می دهد: «از سال نود و یک در همین مؤسسه ی نما آوای جام جم دوره های آموزشی را گذراندم. دوره های فن بیان و گویندگی را نزد زنده یاد صدر الدین شجره گذراندم. فعالیت های پراکنده ای هم در این زمینه داشتم. بعد از پایان دوره های آموزشی، با نگاهی جدی، فعالیت های مقطعی ای در زمینه ی آموزش فن بیان انجام دادم و بعضاً در مواردی، متن خوانی کردم. همین امور جسارت مرا بالا برد و به این دلیل از واژه های آکادمیک و حرفه ای در عنوان فعالیت هایم استفاده می کنم. معتقدم هر کسی نمی تواند گویندگی را آموزش دهد. به همین دلیل من فقط اموری مثل فن بیان، مهارت های سخنوری و قدرت کلام را آموزش می دهم.»
کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان با نیاز های خاص را دارد و تجربه ی خود از کار دوبله را بسیار مثبت ارزیابی می کند: «دوبله هنریست که خیلی ها به آن علاقه دارند و سعی می کنند جذب آن شوند. زمانی که من آموزش فن بیان و گویندگی را شروع کردم، به این هنر نزدیکتر شدم؛ اما از همان زمان این پیش فرض را داشتم که دوبله، صد درصد به بینایی نیاز دارد. بنا بر این آن زمان دور این کار را خط کشیدم. گفتم نمی خواهم سرمایه ی روانی و مالی ام را روی کاری بگذارم که می دانم پایانش شکست است. شما امروز را نبینید که امکان تولید پادکست برای همه و مخصوصاً نابینایان فراهم شده و حضور هنری نابینایان نسبت به گذشته پر رنگتر شده. گرچه فاصله ی امروز با سال های نود و یک و دو زیاد نیست، اما آن زمان حتی توانایی نابینایان در حوزه ی فن بیان، گویندگی و اجرا با تردید همراه بود. وقتی آقای کاوشانی این موضوع را مطرح کرد، من همچنان به شروع کار امید نداشتم. چون در شاخه های دیگر گویندگی که خودم را تواناتر می دیدم، با بیمهری هایی مواجه شده بودم که دیگر نمی خواستم آن سرخوردگی ها را تجربه کنم. خاصه آنکه من همان زمان دفتر دوبله را باز نکرده بسته بودم. وقتی این پیشنهاد به من شد، با تردید کار را شروع کردم و با فضایی کاملاً متفاوت مواجه شدم. واقعاً برایم عجیب بود! آیا اینجا بدون هیچ مشکلی ما را جدی می گیرند؟ آیا این کلاس ها، همان مدینه ی فاضله ایست که من به دنبالش بودم؟ آقای نوابی فر با نگاهی خلاقانه، کار را شروع کرد. او بدون آنکه ما را وادار به استفاده از تکنیک های آموزشی اش کند یا ما را بالاجبار با روش های آموزشی خود سازگار کند، تلاش می کرد خیلی منعطف، تکنیک های آموزشی خود را با ما مطابقت دهد. این فضا کاملاً متفاوت با فضا هایی بود که من قبلاً با آن ها مواجه شده بودم. نسبت به آن ها خیلی نو بود. خیلی تجربه ی متفاوت و شیرینیست. توانایی ها، مهارت ها و هنر من مثل دیگر اعضای گروه دیده می شود. در این گروه به من به عنوان یک صداپیشه نگاه می شود و این خیلی ارزشمند است. من دوست دارم از این فرصت استفاده کنم و به این کار نگاهی حرفه ای و هنرمندانه داشته باشم.»
خانم علی اکبری در چشم انداز خود از این کار، رسیدن به نقطه ای را می بیند که یک صداپیشه ی حرفه ای شده است: «می خواهم یک صداپیشه ی حرفه ای و شناخته شده شوم. هیچ کس در آغاز راه نمی تواند مدعی شود که باید رل اول بگوید. من هم خیلی دور ها را نمی بینم. سعی می کنم هدف گذاری واقعببینانه تری داشته باشم. الآن ایستگاه اول را رد کرده ام و به دنبال این هستم که به ایستگاه دوم برسم. به جایی که فراتر از دوره ی تمرین و آموزش، به عنوان یک صداپیشه ی حرفه ای در مجموعه های انیمیشنی، سریال های تلویزیونی و فیلم های سینمایی دوبله کنم. حتی به جنبه های اقتصادی این کار هم فکر می کنم.»
محبوبیت دوبلاژ در میان مردم و علاقه ی ویژه ی نابینایان به این هنر، مربوط به امروز نیست. در حقیقت، از زمانی که نابینایان صاحبان صدا های ماندگار را شناختند و به وسیله ی آن ها توانستند شاهکار های سینمای جهان و ایران را تماشا کنند، به این هنر علاقه مند شدند و نهال آرزوی دوبلر شدن از همان زمان در دلشان کاشته شد.
در اوایل دهه ی هشتاد، زنده یاد همایون ایرانپوی این احساس را در میان نابینایان یافت و تصمیم گرفت با آموزش گویندگی و فن بیان و همچنین دوبله، رؤیای دیرینه ی این شهروندان را جامه ی عمل بپوشاند. اتفاقاً در زمان حیات او، یکی دو انیمیشن هم به وسیله ی نابینایان دوبله شد.
بعد از زنده یاد ایرانپوی، نصر الله متقالچی، یکی از دوبلر های شاخص ایران، این راه را ادامه داد. در این مسیر، انجمن هنرمندان نابینا و کم بینا هم از هیچ تلاشی برای شناساندن و توسعه ی دوبله ی نابینایان دریغ نکرد. اما این جریان به دلایلی متوقف شد.
حالا می شنویم نابینایان اصفهانی تحت یک دوره ی آموزشی همراه با تمرین، می خواهند وارد عرصه ی دوبله شوند. اقدامی که شاید نور امید را در دل دیگر نابینایان برای ورود به این عرصه روشن کند.