به گزارش ایران سپید دومین کنکور سراسری در شرایط کرونایی برگزار شد و دوستان نابینای زیادی حائز رتبه های برتر شدند. امروز با فاطمه نجار نوبری رتبه 280 در کنکور علوم انسانی به گفتگو پرداختیم.
او می گوید: من سال دهم و دوازدهم دوره دبیرستان را در مجتمع نرجس تهران گذراندم و سال یازدهم بورسیه مدرسه سرای دانش بودم.
س: چرا سال دوازدهم دوباره به نرجس برگشتید آیا مدرسه نابینایی بهتر بود؟
ج: فضای رقابتی در مدرسه سرای دانش خیلی زیاد بود و من در کل سال استرس داشتم و دوست داشتم سال دوازدهم را بدون استرس بگذرانم
س: شما که وضعیت تحصیلی خوبی دارید چرا استرس داشتید؟
ج: من کلا شخصیت پر استرسی هستم. ولی چون در نرجس همه مشکل بینایی داشتیم بهتر همدیگر را درک می کردیم و بیشتر می توانستیم با هم ارتباط داشته باشیم و حرف هم را بهتر متوجه می شدیم.
س: قبل از دبیرستان در چه مدرسه ای درس می خواندید؟
ج: من تا کلاس نهم را در مدرسه عادی درس خواندم و در استثنایی ثبت نام نبودم و معلم رابط هم نداشتم و تمام کارهایم را مادرم انجام می داد. و همیشه همراهم بود. هم درسها را برایم می خواند و در جلسه امتحان هم منشی من بود و به همین خاطر امتحانها را دو بار از من می گرفتند حتی در سال نهم و امتحانات نهایی از من دو بار آزمون گرفتند و متوجه شدند من خودم جوابها را می دهم و مادرم به من کمک نمی کند.
س: چرا بعد از آن به مدرسه نابینایی آمدید؟
ج: من دوست داشتم در رشته تجربی درس بخوانم و قصد داشتم در رشته پزشکی ادامه تحصیل بدهم ولی فهمیدم که نمی توانم این رشته را انتخاب کنم و تنها گزینه من رشته انسانی است. بعد از آن بود که با مدرسه نابینایان نرجس آشنا شدم. و تصمیم گرفتم به این مدرسه بروم و با کسانی که شرایطی مانند من دارند درس بخوانم. من تا قبل از آن تجربه ای از درس خواندن در مدرسه نابینایان نداشتم.
س: این تجربه خوب بود؟
ج: بله در نرجس بود که دیدم بعضی از بچه ها شرایط بینایی بدتر از من دارند ولی علیرغم این محدودیت انسانهای موفقی هستند.
س: در حال حاضر میزان بینایی شما چقدر است؟
ج: من کم بینای شدید بودم ولی الان دیدم در حد تشخیص نور و سایه است. من تا کلاس نهم را با خط بینایی خواندم البته الان هم خط بریل را بلد نیستم و تازه شروع به آموختن آن کرده ام.
س: به نظرتان آموختن بریل در شرایط شما چقدر ضرورت دارد؟
ج: به نظرم افراد کم بینا یا نابینا باید با سی دی های صوتی آشنا باشند و از آن استفاده کنند و هم از خط بریل کمک بگیرند در جلسه کنکور اگر خط بریل را بلد باشیم خیلی کمکمان می کند.
س:آیا وضعیت بینایی شما به تدریج بدتر می شد؟
ج: بله در کلاس اول تا فاصله یک متری را می دیدم ولی الان در حد تشخیص نور و سایه هستم. البته دید چشم چپم که تقریبا به صفر رسیده است و همین دید را هم با چشم راست دارم.
س: برای کسانی که شرایطی مشابه شما دارند چه توصیه ای دارید به نظرتان تجربه مدرسه عادی را داشته باشند یا از اول به مدرسه نابینایان بیایند؟
ج: البته هر کسی به گونه ای راحت تر است این به شرایط مدرسه هم بستگی دارد اما من در مدرسه عادی تجربه خوبی داشتم
س: فکر نمی کنید اگر از معلم رابط استفاده می کردید شرایطتان بهتر می شد؟
ج: بله ولی من تا قبل از رفتن به کلاس دهم دوست نداشتم در مدرسه استثنایی باشم ولی در کلاس دهم وقتی وارد مدرسه نرجس شدم دیدم نسبت به مدارس استثنایی و یاد گرفتن خط بریل و عصا زدن خیلی تغییر کرد.
س: عصا زدن را هم شروع کرده اید؟
ج: بله اما هنوز کاملا یاد نگرفته ام ولی به نظرم برای اینکه بتوانیم مستقل باشیم خیلی خوب است و به تردد مستقل خیلی کمک می کند.
س: شما از کلاس کنکور هم استفاده کردید؟
ج: من از کتابهای صوتی کانون قلمچی استفاده می کردم و در آزمونهای آمادگی کنکور قلمچی هم شرکت می کردم.
س: این آزمونها چقدر به شما کمک کرد؟
ج: خیلی خوب بود کلا همه آزمونهای تستی خیلی به آدم کمک می کنند . اما خوبی آزمونهای قلمچی این است که تنها آزمونی است که برای بچه های کم بینا و نابینا به صورت صوتی درآمده است و ما به راحتی می توانیم از آنها استفاده کنیم.
س: در جلسه کنکور با مشکلی روبرو نشدید؟
ج: در جلسه منشی داشتم منشی من سوالات را خوب می خواند ولی آدم خسته می شود چون زمان امتحان خیلی زیاد است و هم اینکه برخی از درسها را نمی توانست خوب بخواند به نظرم آموزش و پرورش باید یک سری معلم تربیت کند تا درسهایی مثل ریاضی ،؛ اقتصاد، انگلیسی و ادبیات تخصصی را بتوانند خوب بخوانند.
س: یک منشی داشتید؟
ج: بله و قبل از جلسه به ایشان گفتم که من به دفترچه بریل نیاز ندارم
س: شما اوقات فراغتتان را غیر از درس خواندن به چه کاری اختصاص می دادید؟
ج: من علاوه بر درس خواندن زمانی که بیناییم بیشتر بود موسیقی کار می کردم و ساز تنبک را تا مرحله متوسط ادامه دادم همچنین تکواندو کار می کردم و کمربند قرمز تکواندو دارم و هم اسکیت می کردم. ولی بیش از همه اینها به مطالعه علاقه داشتم و کتاب می خواندم و به خواندن کتاب داستان و کتابهای علمی علاقه دارم.
س: الان هم در بین ساعات مطالعه به موسیقی هم می پردازید؟
ج: بله موسیقی باعث آرامش می شود و باعث می شود حوصله ام سر نرود. البته الان چون بیناییم خیلی کم شده موسیقی و ورزش کار نمی کنم و تا کلاس ششم توانستم آنها را ادامه دهم و بعد از آن خودم در خانه موسییقی می زنم البته تکواندو را دیگر نتوانستم ادامه دهم چون مشکل بیناییم مربوط به عصبم بود و اگر می خواستم تکواندو را ادامه بدهم عصب چشمم بیشتر صدمه می دید. در مورد موسیقی هم دیگر نمی توانستم نتها را ببینم و بزنم.
س: آیا اسکیت را چطور می توان ادامه داد؟
ج: اگر مربی بتواند حرکات را به من توضیح دهد می توانم ادامه دهم
س: با انتخاب رشته چه کردید؟
ج: من رشته انسانی را در دبیرستان انتخاب کردم چون به رشته روانشناسی علاقه داشتم ولی بجز روانشناسی رشته های مشاوره و علوم تربیتی و فلسفه و جامعه را هم در انتخابهای بعدی نوشتم
س: دلیل موفقیت شما چیست؟
ج: به نظرم مهمترین چیزی که می تواند باعث موفقیت یا شکست فرد شود انگیزه و هدف اوست. ما با اینکه بیناییمان ضعیف است ولی باید به این فکر کنیم که خیلیها شرایط بدتری نسبته به ما دارند و این مشکل نباید باعث شود که در زندگی هدف نداشته باشیم و به آنها نرسیم. ما باید همیشه تلاش کنیم تا به کسانی که فکر می کنند ما نمی توانیم کاری کنیم نشان دهیم انسانهای توانایی هستیم.