کد خبر: 21310
گفتگو با راضیه ابراهیمی دانشجوی مشاوره
آموزش مهارتها در کودکی سنگ بنای زندگی مستقل در بزرگسالی + فایل صوتی
زندگی مستقل که برای فرزندان نابینای خود می خواهیم بنایی است که از کودکی باید پایه ریزی شود. راضیه ابراهیمی که امروز دانشجوی رشته مشاوره در دانشگاه اصفهان است از مهارتهایی می گوید که آموختنش را از کودکی آغاز کرده است.

به گزارش ایران سپید من آموزش کامپیوتر را از پایه ششم که در کتاب کار و فن آوری برای همه دانش آموزان اجباری شد آغاز کردم. خانواده من خیلی دوست داشتند کار با کامپیوتر را یاد بگیرم. به همین جهت با کمک یک دوست کلاس کامپیوتر را شروع کردم. این کار یک سال طول کشید. بعد از آن هم سعی کردم به تنهایی مواردی که نیاموخته ام را با تجربه یاد بگیرم. فراگیری کار با کامپیوتر هرچند در دوران مدرسه زیاد به کارم آمد اما در دانشگاه این موضوع بسیار به من کمک کرد. من که دوره متوسطه را در مدرسه عادی  از منشی استفاده می کردم امسال در دانشگاه تمام امتحانات را با لب تاپ و بدون کمک گرفتن از منشی گذراندم. قبل از امتحانات پایان ترم اول با اساتید صحبت کردم و با نحوه امتحان دادن من مشکلی نداشتند. حتی برای امتحان آمار برای اینکه به منشی نیاز نداشته باشم استاد سوالات متفاوتی را برایم طرح کرد.

س: فایل سوالات را در اختیار شما قرار می دادند؟

ج: بله امتحانات حضوری اینگونه بود که فایل سوالات را به من می دادند و من جواب را در قالب فایل word آماده می کردم و همزمان با سایر دانشجویان امتحان می دادم.

س: کلاسهای آن لاین دانشگاه با چه برنامه ای برگزار می شود؟

ج: کلاسهای آن لاین دانشگاه با سامانه المنس برگزار می شود که با نرم افزارها و صفحه خوانهای گویا هماهنگی دارد و مشکل دسترس پذیری ندارد. من هم همپای سایر دانشجویان در کلاسها شرکت می کنم و فعالیتها را انجام می دهم .

س: برای یادگیری کامپیوتر خانواده چقدر حامی شما بودند؟

ج: پدر و مادرم من را به آموختن کامپیوتر تشویق می کردند. من را محدود نمی کردند و نرم افزارهایی که نیاز داشتم را در اختیارم قرار می دادند. بعد از اینکه کار با کامپیوتر را به خوبی یاد گرفتم هم با استفاده از لب تاپ توانستم چیزهایی را که نمی توانستم با کامپیوتر امتحان کنم را هم یاد بگیرم.

س: برای آموختن کامپیوتر آشنایی با زبان هم اهمیت دارد این مسئله را چگونه حل کردید؟

ج: من از صفحه خوانهای گویا استفاده می کردم و با استفاده از تلفظهای صفحه خوان تا حدودی به زبان کامپیوتر مسلط شدم ولی آموختن زبان انگلیسی را از زمانی که وارد دانشگاه شدم با ثبت نام در کلاسهای آیلس در دانشگاه شروع کردم.

ابراهیمی که روزی با حمایت مشاور نابینای مدرسه خود جهت یابی را آموخت امروز توانسته با این مهارت به تنهایی در شهری دیگر زندگی کند. او می گوید: زمانی که وارد دانشگاه و خوابگاه شدم شرایطم با زندگی در کنار خانواده کاملا متفاوت شد. باید یاد می گرفتم که کارهایم را به تنهایی انجام دهم. یکی دو هفته ای طول کشید تا کاملا با محیط دانشگاه آشنا شوم ولی بعد از آن به کمک کسی نیاز نداشتم و می توانستم مسیر خوابگاه تا دانشکده های مختلف را به تنهایی بروم و کارهایی که هر کس در خوابگاه انجام می دهد را به راحتی انجام دهم.

س: چرا مشاوره را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟

ج: رشته مشاوره را با علاقه انتخاب کردم و تصمیم دارم به افرادی که شرایط خودم را دارند کمک کنم تا افرادی مستقل شوند و با داشتن کمترین وابستگی زندگی کنند از خانواده ها و دوستان نابینایم هم می خواهم که هیچگاه تواناییهای خودمان را دست کم نگیریم اگر ما خودمان در درجه اول بخواهیم مستقل باشیم کم کم نگرانیهای جامعه و خانواده مان هم کمرنگ می شود و می توانیم مانند سایر نابینایانی که توانسته اند مستقل شوند زندگی مستقلی داشته باشیم.

 

 

 

Page Generated in 0/0057 sec