کد خبر: 21253
گفتگو با اشرف کریمی،مدرس دانشگاه
نقش سازمانهای متولی امور معلولان در حمایت از آموزش نابینا ناشنوایان + فایل صوتی
مشکلات ارتباطی نابینا ناشنوایان کم نیستند. برای بررسی نقش سازمانهای متولی امور معلولان با اشرف کریمی مدرس دانشگاه صحبتی داشتیم.

به گزارش ایران سپیددر این زمینه اشرف کریمی، دکترای برنامه ریزی درسی و مدرس دانشگاه می گوید: اولا بینایی و شنوایی دو حس دور هستند یعنی ما را با دورتر از خودمان ارتباط می دهند. برخلاف بویایی، چشایی و لامسه که با آنها از فاصله کم داده ها را دریافت می کنیم، با کمک حس بینایی و شنوایی ما صدا را از دورها می شنویم و اجسام و چیزها را می بینیم. به آسمان نگاه می کنیم و ستاره ها را می بینیم. در افق خورشید را می بینیم. فردی را که از دور می آید می بینیم و  صدای بوق را از فاصله زیاد می شنویم بنابر این با آسیب این دو حس، اتفاق مهمی می افتد. وقتی فقط فرد نابیناست داده های شنوایی به او کمک می کند. او چیزها را نمی بیند ولی ارتباطش با افراد حفظ می شود. اما وقتی که فرد ناشنواست افراد را می بیند ولی در جمع باز هم ممکن است تنها باشد.بچه هایی که بینا هستند ولی ناشنوا و کم شنوا هستند در مدارس معمولی به شدت ناراحتند حالا تصور کنید فردی را که هم بینایی و هم شنوایی را ندارد ارتباطش چقدر محدود است. جهان برای فردی مثل هلن کلر قبل از اینکه معلم داشته باشد فقط تا جایی است که دستهایش می رسند و لمس می کنند و بیش از این از جهان اطرافش اطلاعی ندارد. این ضایعه و فقدان بسیار بزرگی است. بنابر این ارتباط فردی که کاملا نابینا ناشنواست با جهان اطرافش به شدت آسیب می بیند.برای درک شرایط این افراد،  باید به نوشته ها در این زمینه مراجعه کرد یا خود را در شرایط آنها تصور کرد. وقتی با بچه هایی کار می کنیم که نابینا هستند باید مفاهیم را به آنها معرفی کنیم و اگر خیلی چیزها را با بچه کار نکنیم از آن اطلاعی ندارد. معلمانی که با ناشنوایان کامل کار می کنند می دانند که نشان دادن مفاهیم به این افراد چقدر مشکل است. البته با ابزار زبان اشاره این کار تسهیل می شود ولی ببینید اگر هر دو حس نباشد چه اتفاقی می افتد. با توجه به طیف نابینایی ناشنوایی این قضیه نسبی است و می تواند محرومیت زیادی ایجاد کند. وظایف اطرافیان، پدر و مادر و معلمین برای جبران این کمبودها و از بین بردن این موانع بسیار پر رنگ است.

س: وظیفه سازمانهای متولی امور معلولان در حمایت از این افراد چیست؟

ج:یکی از اهداف آموزش و پرورش استثنایی طبق اساسنامه اش آموزش افراد چند معلولیتی است مثل افرادی که هر دو حس بینایی و شنوایی شان  آسیب دیده  یک خسران بزرگ در جامعه ما این است که عملا فاقد چنین روشهای آموزشی هستیم.  و ما تنها چیزی که داریم  تحت عنوان چند معلولیتی است که بیشتر هدفش بچه های کم توان ذهنی و معلولان جسمی ، حرکتی است که هر دو معلولیت را با هم دارند. معلمین ما فاقد دانش عملی و نظری لازم برای کار با بچه های ناشنوا نابینا هستند و این حوزه از نظر تولید محتوا و نشان دادن توسعه عملی و اینکه چگونه باید با این افراد کار کرد به شدت نیاز به کار دارد و جای کار در این دو زمینه به شدت خالی است. من از سال 95 که از دوره آموزشی مدرسه پرکینز برگشتم تا الان در این زمینه تلاش کرده ام. دو سال وقت گذاشتم تا سازمان استثنایی را توجیه کنم که به چنین کاری نیاز داریم ولی چون در مراحل کاغذبازی افتادم تصمیم گرفتم به تنهایی و با همراهی دوستان همفکرم شروع به کار کنم. در حال حاضر هم مشغول ترجمه و تألیف در زمینه راهبردهای آموزش نابینایا ناشنوایان و افراد چند معلولیتی هستم چون وقتی این دو حس مهم نیست هر معلمی که بتواند با بچه هایی مثل هلن کلر و لورا بریجمن کار کند حتما الگوی کار با بچه های دیگر را در دست دارد.

س: مردم و جامعه چه نقشی در حمایت از این افراد دارند؟

ج: ما در حال حاضر هنوز بچه هایی را داریم که در مدارس نابینایان هستند ولی ناشنوا و کم شنوا هستند و بچه هایی که در مدارس ناشنوایان هستند ولی کم بینایند در مورد اینها هیچ راهبردی نداریم. و من مواردی را در ایران می شناسم که از آموزش درست محروم هستند. و هیچ آموزشی نمی بینند. مثلا در دانشگاه چنین افرادی نداریم و اگر هم داریم بچه هایی هستند که بعدا شنوایی یا بیناییشان را از دست داده اند. نمی توانیم ای  افراد را در دانشگاه داشته باشیم چون اصلا وارد آموزش نمی شوند. در خانه ها می مانند. متولیان این امر سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش استثنایی هستند که باید با اقدامی جدی شروع به سرمایه گذاری در جهت توسعه عملی و نظری دانش در زمینه آموزش بچه هایی کنند که ناشنوا نابینا هستند.

 

بهداشت:

Page Generated in 0/0050 sec