به گزارش ایران سپید این خاطره را «اسکندر آبادی» برایمان تعریف میکند. آبادی، در حال حاضر موسیقی را به عنوان فعالیتی جنبی پی میگیرد و حرفه اصلی خود را روزنامه نگاری و ترجمه قرار داده. بهانه گفتگوی ایران سپید با او اما فعالیت جنبی او و خاطرات و پژوهشها و یافته هایش از تاریخ حضور نابینایان در عرصه موسیقی ایران در قرن ۱۴ شمسی است. از او که خود تا به حال در چندین آلبوم و کنسرت در جایگاه خواننده، نوازنده یا آهنگساز ظاهر شده، در باره اولین حضور جدی نابینایان در موسیقی ایرانی میپرسیم. آبادی معتقد است نابینایان برای نخستین بار در سال ۱۳۲۵ به شکلی منسجم و پیوسته شروع به یادگیری موسیقی کردند. او در باره اولین تلاشهای نابینایان برای حضور در عرصه موسیقی میگوید: «در آغاز قرن ۱۴ شمسی، هیچ مرکز آموزشی یا متد ویژه ای در ایران برای آموزش نابینایان وجود نداشته است. نابینایان همیشه به داشتن استعداد و گوش موسیقایی معروف بوده اند اما به دلیل نبود امکان دریافت آموزشهای کافی، از میان نابینایان مادرزاد، فقط کسانی میتوانسته اند به درجات بالا دست یابند که یکی از اطرافیانشان دستی بر آتش این هنر داشته و آموزشها را در اختیار فرد نابینا قرار داده باشد. چنین روندی تقریباً تا سال ۱۳۲۵ شمسی پا بر جا بود تا اینکه فردی به نام حسینعلی وزیری تبار، تصمیم به تأسیس مرکزی جهت آموزش موسیقی به نابینایان میگیرد.» آبادی از قول «میر اسماعیل صدقی آسا» که خود از شاگردان وزیری تبار و نوازندi برجسته نابینا بوده و در سال ۱۳۹۶ ترک دنیا گفته در باره شروع ;hv آموزشگاه وزیری تبار میگوید: «این که وزیری تبار به چه علت به فعالیت در حوزه نابینایان گرایش داشت، بر ما معلوم نیست اما آنچه مسلم است اینکه او هم مثل بسیاری دیگر نابینایان را افرادی متکی به گوش میدانست و به همین دلیل هم معتقد بود همه نابینایان به شکل بالقوه میتوانند موسیقی بیاموزند. وزیری تبار، آموزشگاهش را در ۱۳۲۵ و در ساختمانی واقع در خیابان ری، راه اندازی کرد. آموزشگاهی که هفته ای سه جلسه کلاس آموزشی برای نابینایان برگزار میکرد و از چهره های نام آشنای موسیقی آن زمان برای آموزش این افراد بهره میگرفت. این آموزشگاه، زیر نظر انجمنی به نام انجمن کار و آموزش اداره میشد و بودجه آن به وسیله دربار تأمین میشد». آبادی ضمن اشاره به نامهایی همچون «گیتی وزیری تبار»، دختر مؤسس مرکز و «سیمین آقارضی»، نوازنده چیره دست قانون به عنوان برخی از مدرسان این مرکز، برای مثال از جواد معروفی به عنوان یکی از حامیان این آموزشگاه یاد میکند و در این باره میگوید: «معروفی مدتها به این آموزشگاه میآمد و بعد از اینکه ارکستری نسبتاً مناسب از نوازندگان نابینا در آن شکل گرفته بود، آثاری را که خودش یا خالقی یا دیگران ساخته یا تنظیم کرده بودند، برای ضبط پیشنمونه، به این ارکستر میسپرد. آثاری که بعدها قرار بود به دست نوازندگان رادیو اجرا شود. آبادی معتقد است اگر در آن زمان امکانات ضبط موسیقی به آسانی امروز در اختیار هنرآموزان این مرکز بود، حالا ما میتوانستیم گنجینه ای از اجراهای آن را در اختیار داشته باشdم. از اسکندر آبادی در باره شیوه و کیفیت آموزشهای مرکزی آموزشی وزیری تبار میپرسیم و او در این باره میگوید: «در آن زمان هیچ کدام از نابینایانی که به کار موسیقی مشغول بودند، نتخوانی نمیدانستند. حتی در اصفهان هم که کریستوفل تلاشهایی را برای آموزش موسیقی به نابینایان آغاز کرده بود، خبری از نت بریل نبود. بعضاً برخی هنرجوهای نابینا، خودشان روشهایی را برای این کار ابداع میکردند اما تمام آموزشها بر اساس متدهای گوشی انجام میشد.» نقطه عطف دوم در این زمینه، در سال ۱۳۴۴ به وجود میآید. جایی که «عارف ابراهیمپور»، نوازنده چیره دست نابینا که موفق شده بود با ارکسترهای مطرح آن زمان همکاری کند، به همراه ارکستر «آتشین»، از خوانندگان پیش از انقلاب، برای کنسرتی به آمریکا میرود. این، آغاز آشنایی نابینایان با دنیای نتهای بریل است. آبادی در این باره میگوید: «ابراهیمپور، از مؤسسه نابینایان سانفرانسیسکو، یک کتاب نت بریل خریداری کرد و با خود به ایران آورد. در تهران، ابراهیمپور با کمک یک نوازنده نابینای آکوردئون به نام بهروز باقری و شخص دیگری به نام آرمناک، که نوازنده نابینا و ارمنی بود، کتاب را مطالعه کردند و توانستند نتنویسی را یاد بگیرند. از آن پس، ورق برای نابینایان برمیگردد و افرادی که تا پیش از این فقط در مرکز وزیری تبار امکان یادگیری موسیقی آن هم با متد گوشی داشتند، حالا به هنرستان ملی موسیقی راه مییابند. از جمله خودِ شخص عارف ابراهیمپور است که میتواند در این هنرستان، تحصیل کند.» مدرسه تازه تأسیس نابینایانِ آن روزهای پایتخت هم از جمله دیگر کانونهای پرورش نوازندگان و آهنگسازان نابینای ایرانی به حساب میآمد. حضور مدرسان کاربلدی همچون «احمدزاده» و «دودانگه» که بعدها شادروان «محمود رضایی» هم به جمعشان پیوست در این مجتمع باعث تربیت چندین نوازنده نابینا شده بود. سفر برخی تک چهره های نابینا به اروپا و بهرگیری از آموزشهای آکادمیک روز دنیا هم به تقویت جایگاه هنر موسیقی در میان نابینایان کمک بسیار کرده است. از آن جمله میتوان به نصر ا... شیرینآبادی، نوازنده ویلن اشاره کرد که از شاگردان برجسته حبیب ا... بدیعی بود و در میان نوازندگان موسیقی ایرانی، چهره ای موجه به حساب میآمد. درخشش نابینایان در عرصه موسیقی به تهران محدود نمیشد و در برخی شهرها، موسیقیدانان نابینا جزو مطرحترین چهره های موسیقایی در شهر به حساب میآمدند. از آن جمله میتوان به منصور قنادپور، نوازنده سنتور در اهواز اشاره کرد که مدتها رهبری ارکستر موسیقی رادیو اهواز را به عهده داشت و آثار فاخری هم از او به جا مانده است. علی جعفریان در شیراز از جمله دیگر چهره های نابینا است که در سطح اول موسیقی ایران فعالیت داشته و آثارش را با صدای علیرضا افتخاری به خاطر میآوریم. «افتاده»، از جمله دیگر چهره هایی بود که رهبری ارکستر رایدو رشت را به عهده داشت و «محمود بلوری»، نوازنده عود هم به مدت ۶ سال به عنوان رهبر ارکستر رسمی رادیو اصفهان فعال بوده است. ارکستری که به گفته آبادی، شامل ۱۹ نوازنده بود و بلوری با دقتی مثال زدنی Hk را مدیریت میکرده است. برزویی، چناریان، نوربخش، مازندرانی، حسین موسوی، بهرام بهزادپور و ... همگی از جمله نابینایان پرشماری هستند که پیش از انقلاب در زمینه موسیقی فعال بوده اند و بدون شک پرداختن به هر کدام از این نامها، مجالی مفصلتر میطلبد. نوار علاقه نابینایان به موسیقی، بعد از پیروزی انقلاب هم قطع نشده و همچنان گاه و بیگاه شاهد حضور چهره های نابینا در بازار موسیقی هستیم. خواه این حضور در کسوت نوازنده و آهنگساز باشد، مثل برادران گرگینپور که هر دو از خوشنامترین چهره های موسیقی قشقایی در ایران به شمار میروند، خواه در جایگاه آموزگار موسیقی که در این حوزه هم نامهایی همچون محمود رضایی و محمدرضا لکا و داوود جعفری میدرخشند. آلبوم تک درخت که با تلاش نابینایان در آغاز دهه هشتاد و به خوانندگی اشرفی، خواننده نابینا منتشر شد، نمونه موفق حضور نابینایان در بازار موسیقی پس از انقلاب به شمار میرود.