به گزارش ایران سپید اقدام برای نشر کتاب صوتیِ حرفهای در جهان، از ۳۵ سال پیش آغاز شد. در آن زمان شرکتها، تولیدات خود را روی نوارکاست ضبط میکردند. نشر صوتی در ایران از سال ۱۳۸۶ آغاز شد، اما پروسه حرفهای شدن و صنعتی شدن این فعالیتها چند سالی طول کشید. اواخر سال ۱۳۹۴ و اوایل سال ۱۳۹۵ بود که چند ناشر کتاب صوتی، تولیداتی در قالب لوحِ فشرده منتشر کردند. البته پیش از این، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در قالب کاست، قصههایی برای کودکان منتشر کرده بود.
انتشار کتاب صوتی با اینکه این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته است، مستقل از نشر کاغذی نیست. شاید قیمت بالای کتابهای کاغذی است که موجب توجه بیشتر به این مسئله شده است، البته محدودیت زمانی در شهرهای مدرن عامل دیگر جذب مردم به این سبک کتابها شده است، چراکه مردم میتوانند کتاب صوتی گوش دهند و مثلاً رانندگی و پیادهروی کنند یا کارهای خانه را انجام دهند.
با وجود کپی فایلها، انتشار کتاب صوتی سودآور است
محسن حکیممعانی، گوینده و نویسنده، افزایش تولید کتاب صوتی در چند سال اخیر را نشان دهنده زیاد بودن مخاطبهای آن دانست و به خبرنگار ایرناپلاس گفت: به یاد دارم اواسط دهه ۸۰ زمانی که ایرانصدا راه افتاده بود، با چند ناشر وارد مذاکره شدم، گفتند با انتشار نخستین نسخه کتابصوتی، فایل در کل بازار پخش خواهد شد؛ حرفشان منطقی بود. اما الان همان ناشرها دنبال صوتی کردن کتابهایشان هستند و این کار را انجام میدهد. روند اتفاقهای یک دهه اخیر به من میگوید که حتماً در انتشار کتاب صوتی سودآوری است، علیرغم اینکه حجم زیادی از این کتابها کپی و دستبهدست میشود.
متن مقدس نداریم و سالهاست که الهگان شعر مردهاند
برخی از نویسندگان و شاعران اجازه نمیدهند فرد دیگری آثار آنها را برای انتشار کتاب صوتی، صداپیشگی کند. این در حالی است که افراد متخصصی در این حوزه فعالیت میکنند و به نظر افراد حرفهای، خوانش کتاب توسط افرادی که در این حوزه فعال نیستند، روندی اشتباه است. حکیممعانی دراینباره توضیح داد: واقعیت این است که هر روند، سازوکاری دارد. خواندن، ضبط کردن و تولید محصول صوتی، سازوکاری دارد. البته برخی نویسندگان با این فرض که فرد دیگری کتاب را بهخوبی خودش نمیفهمد تا بتواند مثل او بخواند، ترجیح میدهند خود، آثارشان را بخوانند. این دیدگاه نتیجه نگاه از بالای این گروه از شاعران و نویسندگان است.
به گفته این نویسنده، در چنین انگارهای، نویسنده کتابش را برای خوانش، به فرد دیگری نمیدهد. همانطور که در کتابهای کاغذی نویسنده کتاب را به دست ویراستار نمیدهد. اینها نگاههایی پیشامدرن است در حالی که در نگاه مدرن، متن مقدس نداریم و سالهاست که الهگان شعر مردهاند. در کشورهایی که صنعت نشر پیشرفته دارند، افرادی هستند که شغلشان گویندگی است، بهراحتی و بهدرستی کتاب یک نویسنده را صوتی میکنند.
استفاده از سلبریتیهای بیربط به حوزه کتاب
کپیبرداری خطری است که کتابهای صوتی را در حوزه تولید و انتشار تهدید میکند، اما از زاویه کیفیت محتوایی، یکی از مشکلات اساسی کتابهای صوتی، استفاده از افراد بیربط و ناآگاه از فنِ بیان است. حکیممعانی دراینباره توضیح داد: برخی افراد فقط بهدلیل تهصدایی که دارند، اقدام به ضبط کتاب صوتی میکنند. این روند، تبدیل به مشکل شده است. در حقیقت از این افراد برای پایین آوردن هزینهها استفاده میشود. مخصوصاً شرکتهایی که بهصورت خصوصی کتاب صوتی تولید میکنند، از سلبریتیهای بیربطی که دخلی به حوزه کتاب ندارند، برای تبلیغ کتاب استفاده میکنند.
حضور سلبریتیها در عرصههای مختلف، جز آنچه بهعنوان فعالیت اصلی آنها در نظر گرفته شده است، ابتذالی است که گریبان حوزه فرهنگ را گرفته است. در این روزها برخی ورزشکاران، کتاب مینویسند، برخی بازیگران، آواز میخوانند و ... حوزه تولید کتاب صوتی هم از این ابتذال مبرا نیست. حکیممعانی توضیح داد: خیلی از نویسندگان علاقه دارند سلبریتی خاصی کتابشان را بخواند. گاهی هم سلبریتیها وارد فضایی میشوند و فقط کتاب افراد سرشناس را میخوانند. البته برخی از شرکتها بدون رعایت حق کپیرایت و بدون اجازه ناشر و نویسنده از کتابها برای تولید کتاب صوتی استفاده میکنند. بخشی از این ماجرا بهدلیل خلا قانونی است و بخشی به این دلیل است که قانونی که وجود دارد، عملی نمیشود و دست نویسنده بهجایی بند نیست. این عامل ایجاد زمینه برای سوءاستفاده از ماجرا است.
گزارش از آیدین پورخامنه