کد خبر: 17982
در روز جهانی عقب ماندگی ذهنی
لزوم مشارکت افراد دارای عقب ماندگی ذهنی در بستر اجتماع
عضو هیات ‌علمی گروه کاردرمانی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: عملکرد افراد دارای عقب ماندگی ذهنی نسبت به افراد معمولی جامعه دارای اختلال است و اکثر آنان قادر به تحصیل در مدارس عادی نیستند و باید در مدارس استثنایی تحصیلکنند. البته دسته‌ای از این افراد که جزو اختلالات مرزی شناخته می‌شوند یعنی به حد عقب ماندگی ذهنی خفیف هم نمی‌رسند قادر به تحصیل در کنار افراد عادی هستند.

به گزارش ایران سپیدبه نقل از ایسنا: زهرا پاشازاده آذری با بیان اینکه بهره هوشی افراد ناتوان ذهنی پایین‌تر از حد طبیعی است، اظهار کرد: این ناتوانی عملکرد، این افراد را در زندگی و وظایف روزمره مختل می‌کند. در حقیقت رفتارهای تطابقی در این افراد کمتر از رفتار عادی است.

وی با اشاره به دسته‌بندی‌های مختلف عقب‌ماندگی  ذهنی در سطوح خفیف، متوسط، شدید و عمیق، اظهار کرد:‌

وی با تاکید بر اینکه رویکرد جدید در دنیا، کاهش فاصله بین کودکان عقب‌مانده ذهنی و کودکان  طبیعی است، خاطرنشان کرد: رویکردهای جدید جهانی به سمت کاهش فاصله بین این افراد با دیگر افراد جامعه پیش رفته، ولی متاسفانه در کشور ما به خاطر وجود برخی محدودیت‌های اجتماعی این مساله محقق نشده است.

پاشازاده آذری با تاکید بر ضرورت آموزش و فرهنگ‌سازی همگانی با هدف ارتقای نوع برخورد با این افراد و خانواده‌های آنان در سطح جامعه، تاکید کرد: متاسفانه اکثر افراد جامعه نسبت به برخورد و تعامل با این کودکان و خانواده‌هایشان نوعی گارد و حساسیت داشته و نمی‌خواهند فرزندشان در کنار این‌ افراد تحصیل کرده و یا حتی در کنار آنان بازی کنند؛ چراکه از تقلید رفتار کودکان استثنایی توسط فرزند خود واهمه داشته و بنابراین تمایلی به هم‌نشینی و هم‌صحبتی با این کودکان را نمی‌پسندند.

وی مشکل عمده خانواده کودکان استثنایی را نوع برخورد سایر افراد جامعه عنوان کرد و گفت: در این زمینه باید در سطح اجتماع فرهنگ سازی شود؛ چراکه برخی عقاید و تفکرات افراد عادی جامعه در این رابطه صحت نداشته و باعث آزار و گوشه نشینی بیشتر کودکان استثنایی و خانواده‌های آنان می‌شود.

این عضو هیات علمی دانشکده علوم توانبخشی با تاکید بر اینکه اختلالات کودکان استثنایی مسری نیست، عنوان کرد: خانواده ها نباید نگران ارتباط کودکان خود با کودکان استثنایی باشند، چراکه این رفتارها مسری نبوده و حتی به یادگیری رفتارها و تعاملات انسانی به کودکان عادی کمک می‌کند.

وی با بیان اینکه رفتار یا شکل ظاهری کودکان ناتوان ذهنی نباید عاملی برای نگرانی خانواده‌های عادی باشد، اظهار کرد: در صورت فرهنگ سازی مناسب، افراد عادی می‌توانند ساعات خوبی را در کنار کودکان استثنایی تجربه کرده و همبازی هم باشند؛ مگر این‌که خود کودک از نظر ذهنی و احساسی از این دوستی آزار ببیند که در این صورت نباید اجباری در کار باشد. با این حال اینکه خانواده‌ها کودکان عادی خود را از بازی با کودکان عقب مانده ذهنی منع کنند، مساله دیگری است که باید برای این مساله فرهنگ‌سازی شود.

پاشازاده در ادامه با اشاره به برخی دیگر از مشکلات خانواده‌های دارای  کودک ناتوان ذهنی، گفت: اغلب این والدین دل‌شکسته هستند و از رفتار مردم عادی با آنها و کودکان‌شان گله دارند؛ اینکه اغلب مردم عادی آن‌ها و کودکان استثنایی را در جمع خود نپذیرفته و کودکان استثنایی را از دیگران جدا می‌کنند.

این عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه مهم‌ترین نیاز کودکان ناتوان ذهنی را آموزش عنوان کرد و گفت:‌ در کنار آموزش باید بستر مناسبی برای حرفه‌آموزی این افراد برای حضور در سطح جامعه و تعامل با سایرین، ‌فراهم شود. در همین رابطه سازمان بهداشت جهانی بر ایجاد بستر ارتقای مشارکت اجتماعی افراد استثنایی و حضور آنان در جریان عادی زندگی تاکید زیادی دارد؛ چراکه این مساله به ارتقای ‌سلامت روحی و روانی این افراد کمک زیادی می‌کند.

وی با بیان اینکه متاسفانه بستر مشارکت حرفه‌ای و اشتغال افراد استثنایی در سطح جامعه ما فراهم نیست، گفت: جامعه ما در این زمینه موفق عمل نکرده و باید بستر مناسبی برای حرفه‌آموزی و اشتغال افراد ناتوان ذهنی که از نظر ذهنی و یا حرکتی در سطح بالایی نبوده و قادر به انجام کارهای ساده در سطح جامعه هستند، استفاده شود، چراکه این مساله علاوه بر دلگرمی به افزایش حس مفید بودن و تعامل آنان با سایر افراد جامعه منجر می‌شود.

عضو هیات‌ علمی گروه کاردرمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با اشاره به توانمندی‌های این افراد، اظهار کرد: در این رابطه نمونه‌های موفقی داریم که باید توسط مسئولین و سایر افراد جامعه حمایت شوند. چند سالی است که کافه‌ای در شهر تهران با بکارگیری افراد ناتوان ذهنی آغاز به کار کرده که بیشتر از جنبه مالی، مساله برقراری تعامل و ارتباط این افراد با جامعه مطرح است. همچنین نمونه‌های موفق دیگری مثل گروه‌های آواز، سرود و موسیقی با حضور این افراد تشکیل شده که همگی نشان دهنده توانمندی آنهاست.

وی در ادامه با اشاره به علل بروز عقب‌ماندگی ذهنی، خاطر نشان کرد: عوامل ژنتیکی یکی از علل بروز این اختلال است که هنوز راهی برای پیشگیری قطعی از بروز آن پیدا نشده و عوامل مختلف دیگر از جمله سن بالای والدین، مصرف الکل و غیره می‌توانند در بروز این مشکل تاثیرگذار باشند. البته غربالگری‌های دوران بارداری می‌تواند تا حدودی از تولد نوزادان دارای اختلال جلوگیری کند.

عضوهیات‌علمی گروه کاردرمانی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خاتمه با تأکید بر ایجاد بستر حضور بیشتر  این کودکان در جامعه، خاطرنشان کرد: توصیه می‌کنم مشارکت اجتماعی این بچه‌ها در سطح جامعه افزایش یافته و از توان و استعداد آنان بیش از پیش استفاده شود.

Page Generated in 0/0048 sec