به گزارش ایران سپید ایام عید است و دید و باز دیدهای آن. مگر میشود در این روزهای تعطیل به دیدار اقوام و دوستان نرفت یا آنها به خانه مان نیایند و دورهمی دوستانه نداشته باشیم؟ اگر به خانه دوستان صمیمی و فامیل میروید، خب راحت هستید و نیازهایتان را به زبان میآورید. شاید آنها میدانند در مقابل فردی نابینا چگونه باید رفتار کنند. اما اگر وارد جمعی جدید شدید و اهالی آن خانه آشنایی با افراد نابینا و طرز برخورد با او را نداشته باشند، چه کار میکنید؟
آیا خواسته هایتان را به زبان میآورید یا در رودربایستی قرار میگیرید تا زمان خداحافظی فرا رسد. برای جواب به این سؤال و انتخاب گزینه ی بهتر با دو معلم نابینا، زن و مرد متفاوت به گفتگو پرداختیم. شیرین حسینی در این گفتگو به نکات ظریفی اشاره میکند که اگر توسط دوستان نابینا رعایت شود، میتواند راهگشای بسیاری از دغدغه های این افراد در مهمانیها باشد. این آموزگار ابتدایی میگوید: «نحوه برخورد با اطرافیان برمیگردد به آنکه چقدر توانسته ایم در روابط اجتماعیمان موفق عمل کنیم.
این موفقیتها ساده به دست نمیآید و برای یادگیری آن باید دوره های مهارت روزانه را پشت سر بگذارید تا بتوانید کارهای روزمره زندگیتان را خودتان انجام دهید. هر چقدر هم در سایتها و خبرها آموزش این مهارتها را بخوانید، اما اگر یک بار هم انجام دهید باز هم هیچ یاد نگرفتید.
به عنوان مثال اگر صد بار بخوانید که برای تا کردن یک بلوز، اول آستین سمت راست و بعد آستین سمت چپ را تا میکنند، باز هم نمیتوانید بلوزتان را مرتب و تاکرده داخل کشوی لباس قرار دهید. مهارت فقط با تمرین عملی به دست میآید، پس دست به کار شوید و تمرین عملی را آغاز کنید. دوختن یک دکمه کنده شده از لباس آسان است، اما در حرف، وقتی میخواهید دکمه لباستان را بدوزید، احتمالاً چند باری سوزن به نوک انگشتان برخورد میکند تا فرا بگیرید چه زمانی و کجا سوزن را فرو کنید یا هر کار شخصی که یک فرد باید خودش از پس آن برآید نیاز به تمرین و تکرار دارد. حال ایام نوروز فرا رسیده است و میخواهید لباسهایتان را پوشیده و عازم مهمانی در خانه اقوام شوید. بعد از ورود به خانه صداهای مختلفی را میشنوید.
صداها را دنبال کنید تا مکان مناسبی را برای نشستن بیابید. خجالت نکشید و افراد را از نیازهای خود آگاه کنید. مثلاً نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی دارید؛ خیلی راحت بگویید: «میشود دستشویی را به من نشان دهید؟» اگر برای صرف شام و نهار به منزل دوستان و آشنایانتان دعوت شدید و سفره غذا را پهن کردند، سؤال کنید که چه چیزی روی سفره و پیش رویتان قرار دارد؟
ایرادی ندارد که از کسی سؤال کنید. زیبا نیست که با لمس کردنهای مکرر غذاهای روی سفره را دستمالی کنید. اگر غذای مهیا شده برای شما مرغ یا ماهی بود که خرد کردن آن یا برداشتنش از ظرف خورشت دشوار است، از فرد کنار دستتان بخواهید آن را روی بشقاب برنج شما قرار دهد و باز هم اگر خرد یا پاک کردن آن برایتان سخت است، از فردی بخواهید این کار را برایتان انجام دهد. اگر ظرف میوه یا شیرینی را رو به روی شما قرار دادند تا بردارید، از او بپرسید چه نوع میوه یا شیرینی روی سینی مقابلتان وجود دارد. برداشتن میوه که کار مشکلی نیست، اما اگر شیرینی تر باشد، به خاطر دستمالی نشدن دیگر شیرینیها از طرف بخواهید خودش آن نوعی را که دوست دارید برایتان در ظرف قرار دهد.
به نابینایانی که در خوردن کیک و شیرینی مشکل دارند توصیه میکنم از کارد و چنگال استفاده کنند و اگر در بشقاب شما نبود، از صاحبخانه بخواهید تا برای شما چاقو و چنگالی را مهیا سازد. یادتان باشد که حواس دیگران به کارها و حرکات شماست. از دیگر آدابی که باید در مهمانیها آن را رعایت کرد، درست نشستن روی مبل است؛ به طوری که هنگام نشستن پاهایتان باز نباشند.
اگر فردی در مهمانی صحبت میکند، بهتر است به سمت او برگردید. من معلم هستم و به دانشآموزان تا جایی که بتوانم مهارتهای اجتماعی و روزانه را آموزش میدهم؛ چرا که مهمتر از درس خواندن، فراگیری مهارتهای روزانه و برخورد با مردم است. نباید طوری رفتار کنیم که دلسوزی و ترحم دیگران را برای خود بخریم. اکثر نابینایان از تحصیلات عالیه برخوردار هستند؛ پس در عین داشتن تحصیلات و دانش بالا، برخورد مناسب و مهارت انجام کارهای شخصی را در جمع داشته باشیم.»
علیرضا حیدری در گفتگوی صمیمی با ایران سپید میگوید: «صحبتم را با این جمله شروع میکنم: به کاسه آجیل مردم رحم کنید تا به کاسه آجیل شما رحم کنند. البته بعید میدانم با این افزایش قیمت، در خانه کسی آجیل یافت شود. از شوخی که بگذریم، من مجرد هستم و با خانواده زندگی میکنم.
هر زمان مهمانی وارد منزل ما شود، بیشتر دیگران وظیفه پذیرایی را بر عهده میگیرند. کمک حال اهل خانه هستم، اما اندک. حضور نابینایان در جمع، 50 درصدش به نابینا و مابقی به افراد بینا بستگی دارد. برای توضیح بیشتر چند مثال را برایتان بازگو میکنم. اشتباهات و اتفاقاتی هستند که در روزمره آدمها اجتنابناپذیرند و ممکن است برای هر فرد رخ دهد؛ فرقی نمیکند بینا باشید یا نابینا. وقتی فرد نابینایی ظرف میوه را در دست دارد و برای پذیرایی از دیگران میآورد، کافیست یک میوه از داخل ظرف روی زمین بیفتد؛ همه هجوم میآورند که ظرف را از دست دختر یا پسر نابینا بگیرند.
چرا؟ چون او نمیبیند و این اتفاق رخ میدهد. حال افتادن یک میوه از ظرف حتی ممکن است برای فردی بینا رخ دهد؛ هیچ کس این اتفاق را پای ندیدنش نمیگذارد و او با برداشتن میوه و قرار دادنش داخل ظرف به کارش ادامه میدهد. اگر سر سفره دستتان به لیوان آب خورد و ریخت، خجالت نکشید؛ چرا که این امر اجتنابناپذیر است و برای هر کس رخ میدهد. از دیگر رفتارهایی که دیده ام آن است که وقتی سینی چای یا میوه را میآورند و نفر کناری فرد نابینا برای خودش برمیدارد، صاحبخانه یا فرد پذیرایی کننده به او اشاره میکند که برای ایشان هم بردارید. این یعنی فرد نابینا نمیتواند خودش این کار را انجام دهد و به او باور ندارند. عدم آشنایی با افراد نابینا سبب میشود این رفتار تأثیر منفی در افکار ما داشته باشد. ما نابینا هستیم، پس هر کاری که انجام میدهیم در چشم دیگران است و به آن توجه میشود.
گاهی اوقات انتظارات بیش از حد از نابینایان بالا میرود، حتی در اموری که افراد عادی به راحتی انجام میدهند و کسی آنها را قضاوت نمیکند، از شیوه غذا خوردن گرفته تا بقیه مسائل روزمره. در اینکه افراد نابینا باید دوره های مهارت زندگی و اجتماعی را فرا بگیرند، شکی نیست، اما باز هم فقط نابینایاش دیده میشود. برای همین هر دو طرف ماجرا، چه نابینا و چه افراد عادی در شرکت کردن نابینایان در جمع یا همان مهمانی نقش مهمی دارند.
پس سعی کنید به دیگران نشان دهید که ما نابینایان هم میتوانیم خودمان چای بریزیم و پذیرایی کنیم، اما این قدرت عمل فقط و فقط در تمرین و کسب مهارت در کارهای روزانه است؛ چرا که ما نابینا هستیم و این محدودیت سبب میشود برای انجام کارهایمان راههای مختلف را امتحان کرده تا بهترین و آسانترین راه را برای انجام فعالیت پیدا کنیم.» جعفری