کد خبر: 16281
آموزش مهارت تحرک به کودک نابینا
قبل از این که از یک کودک نابینا انتظار داشته باشیم که دقیقاً گامهای نخستین حرکت را بشناسد، ضرورت دارد یک سری از مهارت های مقدماتی را فرا گیرد.

به گزارش ایران سپید به نقل از همشهری: این فنون پایه، نکات اساسی توانایی جهت یابی است. اگر کودک این فنون را نداند، نمی تواند خود را با محیط هماهنگ کرده، راهها و مسیرها را بشناسد یا مسیر را به تصویر بکشد. متخصصین جهت یابی بایدبرای آموزش مقدماتی بچه های نابینا، روی پرورش این مهارتها تمرکز لازم به عمل آورند.

کودکان باید اعضای بدنشان و کاربرد آنها را بهتر بشناسند و نیز دریافتی از مفهوم فعل «عبور کردن ازخیابان و غیره» داشته باشند.

مهارتهای اساسی شامل:

۱- کودک باید از ترکیب و اندام خودش حس خوبی داشته باشد و واژه های چپ، راست، جلو، عقب را بداند و یاد بگیرد که چگونه چشم و جسم خودش را با علامتها و راهنماها هماهنگ کند. کودکان باید وقتی می چرخند زاویه های ۴۵ ، ۹۰ ، ۱۸۰ و غیره را تشخیص دهند.

۲- کودک باید قدمهایش را در راستای سرش حرکت دهد. یعنی وقتی در راستای حرکت روبه جلوی سرش قدم برمی دارد، اگر پایش را این طرف و آن طرف بگذارد از مسیر اصلی منحرف می شود. او باید یاد بگیرد که چگونه روی یک خط ممتد و کشیده قدم بردارد. یا چه وقت به چپ و راست قدم بگذارد. او می آموزد که بعد از مواجه شدن با یک مانع در مسیر راه خود چگونه مسیر را تغییر دهد.

۳- کودک باید یاد بگیرد که چگونه در مسیری بدون تکیه به اطراف بایستد و اگر در مسیری ایستاد بدون متمایل شدن به چپ و راست چگونه در همان مسیر مستقیم گام بردارد.

۴- بعد از تست جهت یابی دقیق، کودک فرامی گیرد که از مسیرهای اصلی استفاده کند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد و چپ و راست و جلو و عقب را کاملاً بشناسد.

۵- کودک نیاز دارد که تفاوت بین راهنما، علائم و اشاره ها را یاد بگیرد و باید قادر باشد که ارتباط ها را تفسیر کند. آنها در روبه رو شدن با هر علامت و پیامی باید بفهمند پیغام آن چیست؟ مانند: شروع از اینجا، دور این مسیر، برو، اینجا برگرد به چپ، جست وجو کن یک علامت را، بایست، مسیر اشتباه و غیره. وقتی کودک تواناییهای لازم برای انجام فنون بالا را داشته باشد، آنگاه آمادگی لازم را برای یادگیری مهارتهای بیشتر راه رفتن دارد، که به نمونه هایی از آنها در ذیل اشاره شده است:

الف: کودک باید بیاموزد که چگونه نقشه های ذهنی را خلق کند و یک نقشه ذهنی از سطحی که روی آن قدم می گذارد داشته باشد و اگر این سطح و مکان ناشناخته است او باید از نقشه های مربوط به لامسه یا شنوایی برای شناسایی موقعیت مکانی استفاده کند.

ب: کودک به یک فهم عمومی از نقشه ها برای

حدس زدن های منطقی نیاز دارد. او باید شناخت از محیط های عمومی و درونی مثل: دیوارها، درها، کف زمین، اسباب و اثاثیه و غیره و محیط های بیرونی مثل: پیاده رو، سنگ جدول ها، محیط های چمن کاری شده و غیره داشته باشد.

ج: کودکان به دانستن طرحها و شکلهای ویژه برای ایجاد حدسهای محیطی متنوع، نیاز دارند. مثلاً آشپزخانه ها معمولاً یک الگوی ساختاری و اسباب  و اثاثیه های تقریباً یکسانی دارند و معمولاً جاهای مشخصی مثل سوپرمارکت ها، گردشگاه ها، خانه های مسکونی، حمام، گاراژ و فرودگاه ها و غیره ساختار معینی دارند.

هنگامی که کودک به موارد فوق مسلط شد، برای هماهنگ کردن مسیرها و کارهای روزمره پیچیده تر، آماده می شود.

کارهای روزمره آسان در محیط های با مقیاس کوچک، مثل داخل خانه، به وسیله تکرار، سریعاً فرا گرفته می شوند. اما یادگیری و آموزش در مسیرها و مکانی در مقیاس بزرگ نیاز به فنونی دارد که در اینجا شرح داده می شود. این فنون شامل: تجربه و تمرین، ورزش و آگاهی و استعداد است.

در طی سال های ابتدایی هدف اصلی و اساسی یک معلم جهت یابی، این است که کودکان را به تمرین هر چه بیشتر وادارد. مثل: رفتن به گردشگاه ها، مغازه ها، خواربار فروشی ها، پارک های شهر، ایستگاه های اتوبوس و غیره. اگر یک کودک در گردشگاه است و نیاز به استفاده از پلکان متحرک دارد، معلم یا شخص راهنما می تواند به کودک در انجام عمل صحیح و درست کمک کند. اگر کودک می خواهد از خیابان عبور کند معلم جهت یابی او می تواند با او عصا بزند یا آرام و بی صدا با او در طول خیابان قدم بزند و بالا و پایین خیابان را به او بشناساند و همین طور با قدم زدن در پیاده روها و کنار جدول خیابانها، تمام این مفاهیم را به او آموزش دهد. قبل از این که به کودک اجازه داده شود که به تنهایی بیرون برود، باید آزمون جهت یابی انجام شود. مثال زیر بیان می کند که کودکان نابینا، چگونه موقعیت  اصلی  خودشان را تشخیص می دهند. یک کودک نابینا باید شش وضعیت اصلی را در هنگام ایستادن و حرکت تشخیص دهد. بهترین مکان برای شروع آموزش، یک محیط بسته یا یک اتاق خیلی کوچک است. بهتر است که اتاق به اندازه کافی کوچک باشد که کودک بتواند سریع به چهار سمت آن دست یافته و دیوارها را لمس کند. والدین کودک می توانند اتاقکهای کوچک مصنوعی با بلوکهای دیواری ایجاد کنند که قابلیت حرکت دارد.

ابتدا با جهت بالا و پایین شروع کنید و به کودک بگویید که روی چیزی بایستد. مثلاً: کف زمین کنار دیوار، خیابان، یا روی چمن و سپس توصیف کنید که این کف، سطح زمین است که شاید از چوب ساخته شده باشد و کودک باید قادر باشد جنس آن را حس کند. او را روی سطح زمین قرار دهید و بگویید که روی آن بپرد و یک اسم روی این عمل بگذارید. آنگاه کودک را به بالای سقف ببرید و برای او راجع به اهداف ساختن سقف و این که سقف گرما، سرما و درجه حرارت را کنترل می کند و خانه را از باران و برف حفظ می  کند شرح دهید. به او چیزی بدهید که به دیوار بزند و به او بگویید که دیوار نمی ریزد و او را مرتب به سمت بالا و پایین سقف ببرید و از سقف به کف اتاق و بر عکس تا آنجا که درک واقعی از ارتفاع و عمق پیدا کند، سپس به او آموزش دهید که اینجا چهار دیوار وجود دارد. (یک دیوار جلو و یکی پشت و دو دیوار در طرفین). دیوار جلویی جایی است که از در اتاق شروع می شود. برای این دیوار یک اسم بگذارید. مثلاً : دیوار در دارد و سپس دیوار عقب را معرفی کنید و راجع به جزییات آن صحبت کنید. دیوار عقبی روبه روی دیوار در دار است. وقتی صورت شما روبه روی دیوار دردار است دیوار پشتی درست پشت سر شماست. چیزی مثل برجستگی روی دیوار پشتی پیدا کنید و یک اسم برای آن بگذارید و حالا راجع به دیوارهای اطراف این کار را انجام دهید. نامی به این دیوارها بدهید و این نام را از روی یک نشانه و علامتی که برجسته و روی هر دیوار قابل توجه هستند انتخاب کنید و اگر روی دیوارها علامتی نیست، چیزی روی آن قرار دهید.

شما با دیوارها می توانید یک بازی انجام دهید نام یکی را دیوار مزه بگذارید و یک خوراکی آنجا قرار دهید و نام دیگری را دیوار بو بگذارید و در آنجا یک عطر قرار دهید یکی را دیوار لامسه نامگذاری کنید و آنجا شیء خاصی را قرار دهید. دیواری که در دارد و می توان در را باز و بسته کرد را دیوار حرکت قرار دهید یا یک شیء  متحرکی را مثل یک اسباب بازی متحرک در آنجا قرار دهید.

بعد از این که کودک شناسایی اتاق ها و نامگذاری آنها را براساس تمرین فرا گرفت به او توضیح دهید که برای جهت یابی چه کاری باید انجام دهد. به کودک توصیه کنید که جهت یابی خیلی مهم و ضروری است زیرا باید در تمام طول زندگیشان از آنها استفاده کنند و جهت یابی را در تمام اتاقهای یک خانه که کودک نابینا در آن رفت و آمد دارد تمرین کنید.

تمرینها تا جایی تکرار شود که کودک برای انجام یک تست جدید ابراز علاقه کند. حالا برگردیم به اتاقهای بسته یا کوچک.

رو به در بایستید و آزمون جهت یابی را انجام دهید و برای او توضیح دهید که وقتی ۹۰ درجه بچرخد موقعیت ها و دیوارها چگونه تغییر می کنند. حالا به سمت راست بچرخید و تست جهت یابی را انجام دهید. این تست را بیشتر در اتاقها تمرین کنید تا این ایده و موضوع کاملاً تثبیت شود. هنگامی که جهت یابی را انجام می دهید به چپ یا راست بچرخید تا این که کودک کاملاً آنها را فراگیرد. کودکان نیاز دارند که بدانند چرا آنها یاد می گیرند که جهت یابی  کنند. چرا راهنما کوشش می کند که هر درس مشخصی را چگونه به آنها آموزش دهد و چرا مهم است که این درس ها را یاد بگیرند. به آنها بگویید که چگونه آنها سال به سال بهتر و بهتر می توانند از این فنون استفاده کنند و سفر کننده های خوبی باشند.

گردآورنده و ترجمه:  سیدجلال موسوی

کبری شعبانپور

 

Page Generated in 0/0052 sec