به گزارش ایران سپید به نقل از ایرنا جواد فرزندی از خاک ایران، 30 سال قبل در یکی از خانه های شهر بیرجند متولد شد. او یک تفاوت با بقیه نوزادان داشت که ابتدا فقط مادرش آن را فهمید اما هرچه بزرگتر می شد آن تفاوت نیز با او قد می کشید.
همه می گفتند معلول ذهنی است و دایم در خانه تحت مراقبت مادر بود، نباید به وسایل خواهر و برادر دست می زد، اعضای خانواده گمان می کردند تنها گذاشتن او در خانه شاید همراه با یک حادثه باشد. تفاوتش را با بقیه می فهمید و همین باعث شد که تنها و گوشه گیر شود اما این پایان ماجرا نبود.
شغل مادرش در خانه قالی بافی بود و جواد روزهای زیادی را کنار او بر تخته دار قالی می نشست و به دستان مادر چشم می دوخت. گاهی هم با سماجت نخ را از مادر می گرفت و گره هایی هرچند نامربوط بر تن قالی می نشاند، ولی در نهایت باید دار قالی را ترک کند چون مادرش زمانی برای آموزش دادن فرزند معلول ندارد.
روزی تابلوی کوچک یک منزل در خیابانی از شهر، نظر مادر را جلب می کند و از آرم تابلو مشخص بود که این مرکز مربوط به بهزیستی است. وارد خانه می شود می بیند مشابه جوادش در اتاق هایی مشغول کار هستند، برق از چشمانش می پرد مگر می شود این بچه ها کار کنند؟
اما شدنی بود و اینطور جواد بعد از بیست و اندی سال که همیشه تحت مراقبت بود پا به خانه «مبین» گذاشت.
روزهای اول کمی برایش سخت می گذشت اما شیرین بود. مربی مهربان او را پشت دار یک تابلو نشاند و با صبوری نخ را به دستش داد. مربی تلاش دارد که به او بفهماند رنگ قرمز باید در کجای تار و پود بافته شود. گره زدن را که بلد می شود، قلاب به دستش می دهند و چیزی نمی گذرد که چند رج را همانطور ساده می بافد. کم کم نوبت به نقشه خوانی می رسد؛ کاغذی سفید که طرح هایی روی آن نقش بسته و با خط هایی رج های تابلو مشخص شده است. او باید یاد بگیرد و مطابق همان نقشه رنگ هایش را در دل تار و پود تابلو نقش بزند.
این کار هم از دست او برآمد و حالا تابلوی جواد بعد از حدود 2 سال نقشی از یک آبشار زیبا است که از میان درختانی سرسبز به زمین می ریزد.
جواد، جوان 30 ساله ای است که با معلولیت ذهنی در کارگاه تولیدی حمایتی «مبین» کنار 12 نفر از دوستان مشابه خودش با خلاقیت ذهنی که به گمان همه معلول است، توانسته آبشار زیبایی را بر تار و پود تابلو فرش نقش بزند.
ترکیب رنگ ها، نوع ظرافت بافت و سایز تابلو حیرت آور است؛ چطور می شود یک معلول ذهنی بتواند این معادله سخت را حل کند. اما او توانست همانطور که غلامحسین، اصغر، حسین، مهدی و بقیه دوستانش توانسته اند.
نمونه هایی از آثاری که معلولان ذهنی در این کارگاه تولیدی حمایتی خلق کرده اند بر دیوارها نصب شده و چشم هر بیننده ای را خیره می کند.
مشابه جواد 35 جوان به ظاهر معلول اما خلاق در کارگاه تولیدی حمایتی «مبین» مشغول هنرنمایی هستند. گبه، تابلو فرش، تابلوهای زیبای معرق روی چوب و تولید آب رادیاتور بخشی از تولیدات این هنرمندان است که با حمایت مدیر و مربیان مرکز به خودباوری رسیده اند.
کارگاه تولید حمایتی مبین از 10 سال پیش کارش را در بیرجند شروع کرد و معلولان ذهنی می توانند با استفاده از امکاناتی که فراهم شده است یک شغل را آموزش دیده و توانمند شوند.
آنطور که مدیر فنی این مرکز می گوید: ماهانه یارانه ای برای این افراد از سوی بهزیستی واریز می شود که از آن محل حقوق ثابت به آنها پرداخته شده و از محل فروش تولیدات نیز درصدی به آنها سهم می رسد.
سعیده میرزابی با تاکید بر اینکه تولید محصولات زمان بر است می افزاید: معمولا مربی برای آموزش تابلو فرش باید حدود 2 تا سه سال زمان صرف یادگیری این معلولان کند تا بتوانند نقشه خوانی، شناخت رنگ ها و گره زدن را یاد بگیرند.
وی تصریح می کند: مرکز برای فروش محصولات، بازاریابی کرده و در نمایشگاه هایی که از سوی بهزیستی برگزار می شود نیز شرکت می کنیم.
به گفته وی حضور هر فرد معلول در این مرکز بر اساس علایق او است که اول استعدادیابی می شود.
مشابه کارگاه حمایتی مبین چهار مرکز دیگر در خراسان جنوبی فعال است و مسئولان بهزیستی استان در تلاش هستند که آمار این مراکز را افزایش دهند.
با توجه به اینکه خراسان جنوبی بیش از 22 هزار معلول دارد و نرخ معلولیت نیز در این استان از میانگین کشوری بالاتر است وجود این مراکز و شناخت از آنها می تواند راهی روشن به روی معلولانی باشد که توانایی شکوفاکردن استعدادهای نهفته خود را دارند.
دولت با فراهم سازی زمینه ها راه را برای توانمندسازی معلولان هموار کرده است که انتظار می رود خانواده ها و کارفرمایان با استفاده از این ظرفیت ها به توان افزایی بیشتر معلولان کمک کنند تا آنها نیز از فرصت های برابر جامعه برخودار شوند. چه بسا که داشتن یک شغل به هویت بخشی معلولان نیز کمک می کند.