به گزارش ایران سپید تعطیلات نوروز فروردین سال 1323 در تهران به دنیا آمد. نامش در شناسنامه و سینمای ایران خسرو بود اما خانواده و نزدیکان او را محمود صدا می کردند.
خسروی سینما ایران از تئاتر شروع کرد اما قبل از ورود به عرصه نمایش، در حرفههایی چون خیاطی و تعمیر آسانسور کار می کرد.
همان زمان که دانشجوی رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود، برای نخستین بار در 19 سالگی روی صحنه تئاتر رفت و بعد از مدتی به صورت کاملا حرفه ای بازیگر تئاتر شد.
صدای زیبا و مخملی او هم چند سال بعد کشف شد در حوالی سال 47 که وارد عرصه دوبله شد.
اما اوج هنرنمایی خسرو در سن 36 سالگی برای او رقم خورد.
بازی در فیلم «هامون»، خسرو شکیبایی را بر سر زبانها انداخت و تا پایان عمر هرچند در آثار بسیاری نقش آفرینی کرد اما سایه بلند «حمید هامون» بر پرنده حرفه ای بازیگری او هرگز محو نشد.
هشتمین جشنواره فیلم فجر هم با اهدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد برای بازی در هامون، مهر تایید بر این نقش ماندگار او شد.
هرچند تا سالها بعد خسرو شکیبایی حمید هامون را در انواع اقسام لباسها و تیپهای تکرار کرد، اما تواناییهای انکار ناپذیرش بار دیگر در دو فضای کاملاً متفاوت فیلم «کیمیا» و «کاغذ بیخط» به نمایش درآمد.
او سال 73 بار دیگر برای بازی در فیلم «کیمیا» به کارگردانی احمدرضا درویش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و عادل مشرقیِ فیلم «سالاد فصل» به کارگردانی فریدون جیرانی هتریک سیمرغهای جشنواره فجر برای شکیبایی شد.
شکیبایی تا پایان عمر دیگر سیمرغی کسب نکرد اما بازی درخشان او در فیلم «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد برای او دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را به همراه داشت و آخرین جایزه این هنرمند توانای سینمای ایران نهم تیر ماه سال 87 یعنی چند روز مانده به عروج همیشگی او برایش به اتفاق افتاد.
او در دومین جشن منتقدان سینمایی، جایزه یکی از برترین بازیگران سی سال سینمای پس از انقلاب را گرفت تا در هنر هفتم ایران جاودانه بماند.
پرونده بازی در مجموعههای تلویزیونی او نیز پُر و پیمان است. اولین حضورش در تلویزیون به دعوت محمدرضا اصلانی برای بازی در سریال «سمک عیار» بود و بعدها هم در سریالهای بسیاری چون «لحظه»، «کوچک جنگلی»، «مدرس»، «روزی روزگاری»، «خانه سبز»، «کاکتوس»، «آواز مه» و «تفنگ سر پر» ایفای نقش مرد.
شکیبایی در تلویزیون هم موفق بود.
از همان زمان که در نقش سید حسن مدرس بازی کرد و آن مونولوگ طولانی معروفش را اجرا کرد تا کارهای به یاد ماندنی چون «روزی روزگاری»، «خانه سبز»، و «تفنگ سر پر» همه و همه بخشی از توانایی های این بازیگر پُرتوان سینمای ایران بود.
شکیبایی در چند فیلم تلویزیونی هم ایفای نقش کرد و از قضا آخرین نقش آفرینی این هنرمند هم در فیلم تلویزیونی «آشیانه ای برای زندگی» ساخته حمید طالقانی بود.
صدای ماندگار شکیبایی باعث شد علاوه بر نقش آفرینی در سینما، تئاتر و تلویزیون برخی سرودههای سهراب سپهری، سیدعلی صالحی و محمدرضا عبدالملکیان را به صورت دکلمه اجرا کند تا این آثار نیز همچنان از جمله نوارهای صوتی پُرمخاطب نام گیرند.
اما حکایت همیشگی پایان ما انساهای خاکی برای خسرو شکیبایی در ساعت 4 صبح جمعه 28 تیرماه 87 اتفاق افتاد تا سینمای ایران شکیبایی خود را در سن 64 سالگی برای همیشه از دست بدهد.
او که مدتها از عارضه سرطان کبد رنج میبرد نُه سال پیش در چنین روزی و در اثر عارضه قلبی در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت تا خانه ابدی او قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) دفن شود.
بدون شک تواناییهای خسرو شکیبایی آنقدر بالا بود که 2 سال بعد از مرگش کتابی درباره او تالیف شود.
این کتاب که «خسرو شکیبایی» نام دارد تالیف الهام قرهخانیبا است و نگاهی به زوایای گوناگون شخصیت این هنرمند دارد که توسط انتشارات خانه فرهنگ وهنر گویا منتشر شد.
کتاب «خسرو شکیبایی» مقدمهای بر اصول بازیگری خسرو شکیبایی از نگاه آیدین آغداشلو، اکبر عالمی، جمشید مشایخی، مهران مدیری و هدیه تهرانی و هفتاد نفر دیگر از سایر هنرمندان ایران است.